دکتر سنگری با اشاره به 17 ماه مبارک رمضان اظهار کرد: امروز روز مبارکی است زیرا به تعبیری روز نزول قرآن کریم است. همچنانکه در تاریخ بعثت پیامبر اکرم اختلاف نظر وجود دارد در تاریخ نزول قرآن برای اولین بار نیز در بین دانشمندان اختلاف نظرهای به چشم میخورد البته آنچه که همه این دانشمندان در آن مشترک هستند این است که همه این دانشمندان معتقدند قرآن در شب قدر نازل شده است.
گروه دیگری از مفسران و دانشمندان نیز بر اساس آیات 185 سوره بقره که میفرماید:« ماه رمضان که نازل شد در آن قرآن و ...» و آیه 41 سوره انفال که میفرماید:« اگر ایمان آوردهاید به خدا و به آنچه به بنده خود _ روز فرقان و جدا شدن حق از باطل یوم الفرقان _ فرو فرستادیم...» که معتقدند منظور از یوم الفرقان در این آیه جنگ بدر میباشد که آنهم در هفدهم رمضان اتفاق افتاده، معتقدند که در ماه رمضان قرآن برای اولین بار بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل گردیده است.
منتها در بین این دسته از دانشمندان نیز با وجود اینکه معتقدند که قرآن در ماه رمضان نازل گردیده و در شب قدر نازل گردیده باز هم اختلاف نظر وجود دارد. چرا که هیچ یک مشخص نمی کند، کدام شب از شبهای رمضان، شب قدر است. عدهای میگویند شب قدر، شب هفدهم ماه رمضان است چرا که یوم الفرقان در آیه 41 سوره انفال مربوط به جنگ بدر است و جنگ بدر نیز در همین روز از ماه رمضان، اتفاق افتاده.
در مقابل نظریه فوق، عده ای مانند طبری نوزدهم ماه رمضان را به عنوان شب قدر و شب نزول قرآن برای اولین بار میشناسد اما طبق نظر عدهای نیز معتقدند، شب قدر در یکی از شب های دهه آخر ماه مبارک رمضان قرار دارد که بالاترین احتمالات نیز شب بیست و سوم این ماه میباشد که بسیاری از روایات رسیده نیز تاکید کننده این مطلب میباشد.
سیوطی روایتی را نقل میکند که نشاگر این است که تمام کتب آسمانی نازل شده بر پیامبران قبل از حضرت محمد نیز در ماه رمضان نازل شده که متن روایت چنین است: تورات شش روز پس از رمضان، انجیل پیش از سیزدهم رمضان، و زبور بیش از هیجدهم رمضان و قرآن بیش از بیست و چهارم رمضان و صحف ابراهیم در اول رمضان نازل گردیده که این روایت نیز احتمال اینکه شب بیست و سوم شب قدر است و قرآن در این شب نازل گردیده را تقویت میکند.
قرآن دارای مقام جمع و تفصیل است، قرآن خود را «کتاب »، «آیات » و «کلام » نامیده است. آیه یعنی «سنگ نشان». به سنگ هایی گفته میشد که در کنار راه روی هم می گذاشتند که رهنمای رهگذران باشد. سنگ را می بینند و از آن عبور می کنند تا به مقصد والاتری برسند. یکی دیگر از آیات درختی است که به آن «سِدرِه» گفته میشد و در بالای کوه می روید. آنهم نشانه ای بود برای یافتن مسیر درست. مثل علائم راهنمایی امروزی. کسی پای تابوی راهنمایی توقف نمی کند، بلکه به کمک آن مسیر خود را می یابد و یا اصلاح می کند. شب و روز هم آیه است. مرگ و زندگی نیز آیه است.
نوراست یعنی؛ حقایق آن آشکار و نیز آشکار کننده حقایق است، هدایتگر است؛ یعنی جامعه را به سوی سعادت و کمال راستین رهبری می کند. کتاب حکمت است، ذکر و شفا و رحمت است، عزیز، عظیم و کریم است، مبین یعنی، روشن و عاری از تکلف زبانی یا معنوی است.(به زبانی بیان شده که همه میفهمند). میزان و معیار و معجزه جاویدان است. دارای محکم و متشابه و تاویل است; جز پاکان، به حقیقت آن راه نمی یابند; عاری از شبهه سندی و معنایی است; سخن نهایی و قول فصل است; روشنگر هر چیزی است; با زبان قوم سخن می گوید، بی آنکه به قومی خاص نظر داشته باشد; کتاب تدبر و تامل است; حق است; یعنی، ثابت و تغییرناپذیر و جاودانه است; در عین کتاب تدبر بودن، آسان و عاری پیچیدگی است; حقیقت کتاب های آسمانی پیشین را تصدیق می کند و بر حقایق آنها نظر دارد; قرآن ممکن است به طور یک جانبه و آیات آن بریده از هم مورد تفسیر قرار گیرد که کار ناشایستگان است.
وی افزود: نگرش دیگر، نگرش جامع یا نگرش ربانی است; یعنی، نگرشی که قرآن را آینه خدانما می شمارد و بر این باور است که قرآن کتابی است مظهر تجلیات اسماء حضرت حق . به عبارت دیگر، خداوند وجودی است واحد در عین تلازم با کثرت، نامحدود و مطلق، دارای عشق و محبت نسبت به خود و آثار خود، توانایی و قدرت نامتناهی، علم و دانش بی نهایت، عزت و شکست ناپذیری در برابر طاغوت ها و مستکبران .
قرآن نیز که مظهر اسماء و صفات اوست، کتابی خواهد بود، مشتمل بر مفاهیم عشق، علم و آگاهی، قدرت و توانایی، عزت و مبارزه با کفر و شرک و متلازم با معارف اجتماعی و کثرت .
در پرتو این نگرش ها بدیهی است که روش های فهم و تبیین قرآن متفاوت و متمایز خواهد بود; یعنی، به تعداد نگرش های متفکرانه، روش های متعدد خواهیم داشت . پس، باید پیش از شناخت روش تحقیق در علوم قرآنی، نگرش خود را به قرآن مطالعه و معین کنیم.
وی با استناد به آیاتی از قرآن کریم، اضافه کرد: متد و روش های آموزش را از کلام وحی می توان استخراج نمود. البته این موضوع نیاز به کار پژوهشی گسترده دارد. از جمله روش حُب، رحمت، حِث(تحریک عواطف)، همراهی و همگامی، احسان و مودت، موقعیت آفرینی(کنش گرا و غیر کنش گرا)، و.... که هریک توضیح و تبیین خاص خود را می طلبد، که انشاالله در فرصت های بعدی به آن می پردازیم.
ارسال نظر