به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، به همت گروه پژوهشی آموزشهای فنی و حرفهای پژوهشکده مطالعات برنامه درسی و نو آوری های آموزشی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، نشست ارائه یافتههای طرح پژوهشی با عنوان«تدوین چارچوب راهنما برای آموزش شایستگی فنی و حرفهای به دانشآموزان متوسطه نظری» برگزارشد.
این نشست که با ارائه دکتر احد نویدی و نظارت مهندس نفیسی و دکتر غلامحسن پایگانه برگزار گردید، با تشکیل پنل علمی با حضور مهندس علی زرافشان معاون آموزش متوسطه وزیر آموزش و پرورش و مهندس احمد رضا دور اندیش مدیر کل دفتر تالیف کتب درسی فنی- حرفه ای و کاردانش و جمعی از کارشناسان دفتر برنامه ریزی و تالیف کتاب های درسی فنی و حرفهای، کارشناسان دفاتر آموزشهای فنی و حرفهای و مهارتی شاخه کاردانش وزارت آموزش و پرورش و مدیران و کارشناسان اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران و شهرستانهای تهران ادامه یافت.
خلاصه مطالب ارائه شده به قرار ذبل است:
تدوین چارچوب راهنما برای آموزش مهارت فنی و حرفهای به دانش آموزان شاخه نظری
این مطالعه با پژوهشهای تیپیکال متفاوت است و شاید بتوان آن را «تفسیر و تفصیل سیاست» و گامی در راستای برنامه ریزی تلقی کرد. حاصل این مطالعه، چارچوب یا "راهنمای عملی آموزش مهارت فنی و حرفهای به دانشآموزان شاخه نظری" است.
برای تدوین چارچوب راهنمای آموزش مهارت فنی حرفهای به دانشآموزان شاخه نظری، تعداد 25 نفر از صاحبنظران، 30 نفر از مدیران هنرستانها و دبیرستانها، 10 نفر از دبیران و هنرآموزان و 10 نفر از اولیای دانش آموزان در یک مصاحبه حضوری شرکت کردند. این مطالعه ماهیتاً یک مطالعه کیفی است که از طریق تبیین شرایط اجتماعی- اقتصادی کشور، مرور ادبیات مربوط و بررسی تجارب ایران و دو کشور نسبتاً موفق(استرالیا و سنگاپور) انجام شد. چارچوب راهنما با استفاده از ترکیب ایدهها و نظرات، تدوین شد. این چهارچوب با ملاحظه بافت و درونداد موردانتظار پیشنهاد شد و به عنوان دستورالعمل کلی برای فراهم ساختن فرصتهای یادگیری ناظر بر محتوای فنی و حرفهای، روشهای فعال یادگیری و کارهای عملی، در دسترس برنامهریزان و مجریان آموزش و پرورش قرار داده میشود. در واقع، این چارچوب بخشی از برنامهریزی درسی و مقدمه برنامه درسی تفصیلی است. چارچوب راهنمای آموزش مهارت فنی و حرفهای به دانشآموزان شاخه نظری شامل 15 مؤلفه(منطق و چرایی؛ اصول حاکم بر برنامه؛ اهداف؛ قلمرو و جهتگیری محتوا؛ روشهای آموزشی- تربیتی وفعالیتهای یادگیری؛ گروهبندی دانشآموزان؛ موادآموزشی و منابع یادگیری؛ ارزشیابی پیشرفت تحصیلی وتربیتی؛ منابع مالی؛ منابع انسانی؛ مکان؛ زمان؛ امکانات مورد نیاز؛ مجری آموزش و تشکیلات؛ استلزامات و پشتیبانی برنامه) است که شرح تفصیلی آن در فصل سوم این گزارش ارائه شده است. چهارچوب پیشنهادی بر خط مشی«حرفهایسازی»[1] آموزش متوسطه مبتنی است که در احکام اسناد بالادستی مستتر است.
- منطق و چرایی اتخاذ خط مشی
- الزام اسناد بالادستی.
- بدیلی برای مدیریت گرایشها و کمک به هدایت تحصیلی.
- راهی برای حرفهای سازی آموزش متوسطه و گسترش TVET
Expanding TVET at the Secondary Education Level(2013)
2- اصول حاکم بر طراحی و اجرای برنامه
2-1- واقع گرایی در طراحی و اجرای برنامه و پرهیز از بلند پروازی
2-2- نگاه همه جانبه در طراحی و اجرای طرح(ملاحظات مربوط به بافت فرهنگی- اقتصادی حاکم)
2-3- انعطاف پذیری(در محتوا، روش، ارزشیابی، مجری، مکان، زمان و...).
2-4- مشارکت و همکاری گروههای ذیربط و ذینفع (اولیا، بنگاههای تولیدی و خدماتی و...).
2-5- توجه به نیازهای عمومیدنیای کار از طریق برقراری ارتباط دو طرفه میان مدرسه و محیط کار.
2-6- ایجاد فرصتهای یادگیری عملی و پرهیز از مدرک گرایی
- - اجرای گام به گام و گسترش تدریجی با چشمداشت به تعمیم و فراگیر ساختن اجرای برنامه.
- - تأمین منابع مالی، سخت افزاری و نرم افزاری اجرای طرح توسط دولت(در راستای حق تعلیم و تربیت).
- - مبتنی بودن بر اصل بهرهوری و پرهیز از ایجاد ساختار وتشکیلات جدید.
3-اهداف
- - افزایش اهمیت و نقش آموزش و پرورش در توسعه اقتصادی و اشتغال
- - فراهم ساختن فرصت کسب تجربه، فهم و درک اولیه از دنیای کار و مشاغل برای دانشآموزان
3-3- تقویت روحیه کار، تلاش، مسئولیت پذیری و خودکارآمدی در دانش آموزان
3-4- ایجاد فرصت برای توسعه ظرفیت شخصی، خودآگاهی و کشف توانمندیها و علایق دانشآموزان.
3-5- ایجاد زمینه برای ارتباط میان مدرسه و محیط کار و آمادگی برای کسب درآمد
3-6- زمینه سازی و کمک به توسعه اشتغال و کاهش نرخ بیکاری
4- محتوا
محتوای آموزشی تجویز شده قطعاًفنی و حرفهای است که از محتوای آموزشی شاخههای فنی و حرفهای و کاردانش قابل انتخاب است. یعنی، محتوا میتواند از استانداردهای مهارت در شاخه کاردانش (استانداردهای کوتاه مدت و تعدیل و تطبیق شده متناسب با شرایط گروه هدف) انتخاب شده یا با استفاده از روشهای تدوین محتوا در آموزش فنی و حرفهای تدوین گردد.
5- روشهای آموزشی- تربیتی(فعالیتهای یادگیری)
برنامهریزان و مجریان برنامه به اصول حاکم بر فراهم کردن فرصتهای یادگیری و انتخاب راهبردهای آموزش- یادگیری برای پرورش شایستگیهای فنی حرفهای متعهد خواهند ماند. بنابراین، برکاربرد روشهای فعال(آموزش گروهی، تلفیقی، تمرین عملی در موقعیت واقعی، شاگردمحور، پروژهمحور)و یادگیری عمیقتر تأکید میشود.
6- گروهبندی دانشآموزان
گروه بندی دانشآموزان تابع نوع، مکان، زمان و مجری آموزش خواهد بود. در صورتی که آموزش در هنرستان یا گارگاههای وابسته به سازمان آموزش فنی و حرفهای وابسته به وزارت کار ارائه شود، گروهبندی فراگیران(هرگروه 15 تا 20 نفر) مقرون به صرفه خواهد بود.
7- مواد آموزشی و منابع یادگیری
انتخاب یا تولید بستههای آموزشی و منابع یادگیری تابع نوع و استانداردهای آموزش مهارت(شبیه استانداردهای آموزشی شاخه کاردانش) خواهد بود.اهتمام به تولید بستههای آموزشی متنوع و چندرسانهای مورد تأکید است. این بستههای آموزشی از طریق تعدیل و متناسب سازی استانداردهای مهارت با شرایط گروه هدف تدوین خواهد شد.
8- ارزشیابی پیشرفت تحصیلی وتربیتی
هدف ارزشیابی در این برنامه اطمینان از دستیابی به هدفهای برنامه است، لذا باید تلاش شود شیوه ارزشیابی به گونهای باشد که از مدرک گرایی اجتناب شده و فعالیت مهارت آموزی بخوبی انجام شود. به همین دلیل، ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، بر سنجش شایستگی محور(مطابق استاندارد مهارت) مبتنی خواهد بود.
9- زمان آموزش
بین 200 تا 300 ساعت برای آموزش یک مهارت مورد نیاز است. این زمان (هرسال 100 ساعت)، درنوبت دوم یا روزهای پنجشنبه و یا در طول تابستان، قابل تخصیص است.ارائه آموزش در دوره دوم متوسطه(پایههای 10 تا 12) خواهد بود.
10- مکان (فضای آموزشی)
10-1- فضای درون مدرسه (شامل کارگاه های داخل مدرسه)
10-2- کارگاههای آموزشی متمرکز در دبیرستانهای محوری
10-3- فضای برون مدرسه ( شامل کارگاه آموزشیدر مدارس فنی و حرفه ای و کاردانش یا سازمان فنی و حرفه ای
10-4- فضای برون مدرسه در محیط کار (کارگاه های واحدهای اقتصادی در بخش خصوصی و دولتی)
11- امکانات مورد نیاز
- امکانات کارگاهی مدارس فنی و حرفهای
- امکانات فنی و کارگاهی موسسات تولیدی و خدماتی دولتی و خصوصی داوطلب
- امکانات کارگاهی سازمان فنی و حرفهای کشور
- کارگاه مهارت آموزی در دبیرستان
- امکانات و منابع نرم افزاری
12- منابع مالی
منابع مالی مورد نیاز آن باید با تصویب مجلس توسط دولت تأمین شود. پیش بینی می شود به شرط وجود فضا و تجهیزات و با فرض گروهبندی 20 نفره ، حدود 400 تا 600 هزار تومان برای آموزش مهارت به هر دانشآموز مورد نیاز است.
13- منابع انسانی
13-1- دبیران فنی آزاد بصورت پاره وقت
13-2- صاحبان کسب و کار در بخش خصوصی.
13-3- در بلند مدت و با فراگیر شدن طرح، تربیت دبیران فنی برای اجرای طرح آموزش یک مهارت
13-4- مربیان و هنرآموزان شاغل در هنرستانهای فنی و حرفهای وکاردانش
13-5- مربیان شاغل در سازمان آموزش فنی و حرفهای
14- مجری و تشکیلات اجرایی
طرح آموزش مهارت به دانشآموزان شاخه نظری باید با بضاعت نرم افزاری و سخت افزاری دولت سازگار باشد. در شرایط حاضر امکان ایجاد تشکیلات جدید وجود ندارد. بنابراین، استفاده از ظرفیت تشکیلات موجود همممکن است و هم مطلوب. در سطح وزارت، معاونت آموزش متوسطه و مدیریت آموزش نظری مسئولیت مستقیم اجرای طرح را برعهده خواهد داشت و در سطوح استان و شهرستان نیز معاون و کارشناس آموزش متوسطه مسئول اجرای برنامه خواهند بود.
15-استلزامات و پشتیبانی برنامه
15-1- تأمین منابع مالی، تجهیزاتی و فضای آموزشی
15-2- جلب پشتیبانی و حمایت جامعه و اولیا دانش آموزان از طریق اطلاع رسانی و توجیه اولیا و دانشآموزان
15-3- جلب پشتیبانی و حمایت موسسات آموزشی فنی و حرفهای دولتی و خصوصی
15-4- پشتیبانی و حمایت حقوقی با استفاده از قدرت قانونگزاری مجلس و تصویب قوانین مورد نیاز
15-5- پشتیبانی علمی و پژوهشی از طریق پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش
15-6- پشتیبانی سازمانی و تشکیلاتی با ایجاد کمیتههایی با مشارکت نهادها و سازمانهای ذیربط و ذینفع
15-7- آموزش و توجیه نیروهای اجرایی و گروههای ذینفع
15-8- امکان سنجی(برآورد امکانات و منابع برای اتخاذ تصمیم در خصوص شیب گسترش)
تعیین اصول برای طراحی و اجرای برنامه درسی آموزش یک مهارت فنی و حرفهای به دانشآموزان شاخه نظری از آنجا ضرورت مییابد که اولاً برنامهریزان و مجریان را برای فهم، برنامهریزی و اقدام متناسب با چالشهای پیش رو آماده میکند. ثانیاً، هماهنگی لازم را در برنامه ریزی و اجرا فراهم می سازد. در این راهنما، رعایت اصول نهگانه ضروری دیده شده است که مهمترین آنها واقع گرایی، انعطاف پذیری، جلب مشارکت و همکاری گروههای ذیربط و ذینفع، اجرای گام به گام و تأمین منابع است. شاید بتوان گفت یکی از عوامل شکست سیاستها و طرح های پیشین(نظیر طرح کاد و مدارس تجربی)، آرمان گرایی و غفلت از واقعیتهای موجود جامعه بوده است. بیان اهداف آرمانی آمیخته به شعارهای پوپولیستی آسان است ولی، پذیرفتن تعهد نسبت به تحقق اهداف تنها زمانی معقول است که اهداف برنامه متناسب با بضاعت و منابع نرم افزاری و سخت افزاری تعیین شوند. لذا در طراحی و تدوین برنامه اجرایی باید ابتدا واقعیتهای موجود جامعه اعم از مناسبات اقتصادی، بافت فرهنگی- اجتماعی و سیاسی، را شناسایی و درنظر گرفت. برای مثال، باید دید چه ظرفیتهایی برای مهارت آموزی در کشور وجود دارد و چه مهارت هایی را با امکانات موجود می توان آموزش داد؛ شرایط اجتماعی و فرهنگی تا چه اندازه مساعد است؛ اولیا و دانش آموزان در شرایط موجود اجتماعی و فرهنگی تا چه اندازه گرفتار تب کنکور هستند و تا چه اندازه برای دریافت آموزش مهارت در شاخه نظری آمادگی و علاقه نشان خواهند داد؛ دولت برای آموزش مهارت فنی و حرفهای چه امکانات و منابع مالی و انسانی در اختیار دارد و تا چه اندازه می تواند دامنه این آموزشها را گسترش دهد. توجه به این واقعیت ها میتواند برنامه ریزان را در تدوین و اجرای یک برنامه واقع بینانه کمک کند. با توجه به گوناگونی مهارتها و تنوع اقلیمی و فرهنگی در ایران و تفاوت در شرایط و امکانات در نقاط مختلف کشور از یک سو و تغییرات سریع در مهارتها و شیوهها و فرصتهای یادگیری، رعایت اصل انعطاف پذیری در طراحی و اجرای برنامه ضرورت دارد. رعایت اصل «انعطافپذیری» کمک میکند که آموزش مهارت فنی و حرفهای به دانشآموزان شاخه نظری به فراهم شدن شرایط ایدهآل مشروط نشود و از طرف دیگر، نسخه ثابت و یکسانی برای کل کشور تجویز نشود بلکه از تمرکز گرایی در برنامهریزی و اجرا پرهیز شده و براساس شرایط وفرصتهای موجود در هر منطقه آموزشی، اقدام شود.همچنین، در چند سال اول، بایستی شرکت دانشآموزان در برنامه موردنظر بصورت داوطلبانه و براساس علایق آنان باشد.البته، ضمن اجرای برنامه میتوان برای فراهم شدن شرایط مطلوب وگسترش دامنه اجرا تلاش کرد. در واقع، این برنامه بر «تقاضای اجتماعی» مبتنی خواهد بود. رعایت این اصل با توجه به شرایط سیاسی- اجتماعی جامعه و ماهیت گروه هدف که مسیر اصلی آنان دانشگاه و تحصیلات عالی است، اجتناب ناپذیر است. بنابر شواهد و تجارب حاصل از اجرای طرحهای قبلی، پیش بینی می شود، هرگونه تحمیل و اجبار از طرف دولت برای اجرای این برنامه در آموزش نظری به ایجاد تنشهای اجتماعی و مقاومت از طرف دانشآموزان و اولیای آنان منجر بشود. همچنین، محدود بودن منابع و امکانات و آمادگی وزارت آموزش و پرورش ایجاب میکند که اجرای برنامه گام به گام و گسترش آن تدریجی باشد.لازم است برنامه در مقیاس کوچک آغاز و بتدریج گسترش و تعمیم یابد. یکی از عوامل عمده ناکامی طرح کاد و تضعیف برنامه شاخه کاردانش، تعمیم دفعتی و زودهنگام برنامه به کل جمعیت هدف بود.اگر قرار باشد در هر سال بیش از 600 هزار دانشآموز شاخه نظری تحت پوشش برنامه مورد نظر قرار بگیرند، وزارت آموزش و پرورش با کمبود منابع نرم افزاری و سخت افزاری مواجه میشود که پیامد طبیعی آن افت شدید کیفیت آموزش و لوث شدن برنامه خواهد بود.
باوجود این، اهتمام برای فراگیر ساختن برنامه در یک فاصله زمانی مورد تأکید است. به موازات فراهم شدن منابع بیشتر و کسب تجارب فزونتر، میتوان به پوشش کامل همه آحاد گروه هدف همت گماشت. شایسته است تدابیری اتخاذ شود که دانشآموزان بهصورت درونی برای کسب مهارت و بالا بردن توانایی خود برانگیخته شوند و جاذبه مدرک و گواهی به حداقل ممکن تقلیل یابد. این امر زمانی ممکن خواهد شد که کیفیت آموزش مهارت تضمین شود و فایده این آموزش برای خانوادهها قابل درک و ملموس باشد. براساس قانون اساسی و در راستای حق تعلیم و تربیت، آموزش مهارت فنی و حرفهای به عنوان حق مسلم دانشآموز ایرانی تلقی میشود. بنابراین، اصل رایگان بودن مورد تأکید قرار گرفته و تامین منابع مالی، انسانی و امکانات موردنیاز برای آموزش به عهده دولت جمهوری اسلامی گذاشته شده است. مسئولیت اصلی اجرای برنامه به عهده وزارت آموزش و پرورش است. اما، مشارکت سایر وزارتخانه ها و بخشهای دولتی، تعاونی، خصوصی و اولیای دانشآموزان در اجرای برنامه ضروری است.
اصل توجه به نیازهای عمومی بازار و محیط کار از اصول دیگر حاکم بر برنامه ریزی و اجرای آموزش مهارت است. این اصل بر اصل واقع بینی متکی است. با توجه به مجموعه شرایط موجود، نمیتوان دانشآموزان شاخه نظری را در کانال باریک مهارت آموزی تخصصی هدایت کرد. بنابراین، در اینجا، هدف نظام آموزشی، هدایت افراد به اشتغال در مشاغل مرتبط با مهارت کسب شده نیست بلکه فراهم کردن فرصتهایی برای «کسب تجارب عمومی ناظر بر دنیای کار» است. در واقع، در اینجا هدف آموزش انتقال مستقیم به بازار کار نیست بلکه هدف آن کسب تجارب اولیه و آشنایی با دنیای کار و آماده کردن دانشآموزان برای آموزش حرفهای فشرده در مرحله بعدی است. براساس رویکردهای جدید در آموزشهای فنی و حرفهای و با توجه به شرایط گروه هدف که مفروضه ادامه تحصیل در دورههای آموزش عالی در باره آنها پذیرفته شده است و نیز با توجه به تنوع و تغییر مهارتها و مشاغل، متناظر ساختن مهارتها بر مشاغل خاص و موجود در بازار کار نه تنها مفید نیست بلکه عملاً غیر ممکن است.
[1] . vocationalisation policy
ارسال نظر