
در عمل شاهد ساده انگاری موضوع یادگیری هستیم.فرض عموم مردم این است که بچه ها چون به مدرسه می روند و در کلاس درس می نشینند یادگیری مورد نظر انجام می گیرد.
معلمان هم انتظار دارند با تدریس آنها دانش آموزان یاد بگیرند .اما هر دو فرض درست نیست .چون یادگیری بسیار پیچیده است.از یک طرف به جریان مغز مرتبط است.توجه، تمرکز، حافظه، دقت، استعداد، هیجان و...در یادگیری نقش مهمی دارند.از طرف دیگر به تعامل و مشارکت مرتبط است. یادگیری با ایجاد فرصت جهت هم اندیشی، گفتگو، تشریک مساعی، بحث، تضاد مثبت، کارتیمی، تخریب خلاق، کنش متقابل، نقد وبررسی .و.....رابطه دارد.
از طرف دیگر با دست ورزی، ساخت، تولید مرتبط است .اما یادگیری و آموزش فقط این نکات نیست .بلکه با جریانی به نام فرهنگ مرتبط است.
1-تبیین فرهنگ ونقش آن در آموزش ویادگیری:یادگیری در بافت فرهنگی واجتماعی صورت می گیرد ونمی توان یادگیری را جدا از فرهنگ تعریف وتبیین کرد.فرهنگ با ارزشها، آداب، رسوم ..و...در هم تنیده است.دانش آموزان در فرهنگ خانواده و محله رشد می کنند .لذا نوع و سبک یادگیری انها با فرهنگ عجین شده است. فرهنگ مطالعه، فرهنگ مشارکت، فرهنگ پژوهش، فرهنگ کاروتلاش، فرهنگ ادامه تحصیل، فرهنگ موضوعات مورد علاقه و....
2-راهکار چیست؟ اولین و مهمترین راهکار این است که یادگیری را ساده نگیریم وعدم تخقق انتظارا خود را به یادگیرنده سوق ندهیم بلکه به عدم ارتباط محتوا و روشهای خود با فرهنگ یادگیرنده هم مرتبط بدانیم .در عین حال بنظر می رسد برنامه ویژه مدرسه فرصتی باشد تا بخشی از جریان آموزش و یادگیری را با فرهنگ محلی و بومی هماهنگ کنیم. خود دانش آموزآن در تولید و اجرای آن نقش داشته باشند .تا از این طریق به یادگیری علاقه مند شوند .لذا برنامه ویژه مدرسه را با نگاهی عمیق تر در مدرسه دنبال کنیم .آن را در حد یک فعالیت در کنار فعالیت های دیگر نبینیم بلکه به عنوان نسخه نجات بخش آموزش و پرورش نگاه کنیم ونتیحه آن را بعد از ده سال انتظار داشته باشیم.
پس به توانمند سازی و تمرین تولید برنامه واجرای آن خوش بین باشیم.
ارسال نظر