
جلسهی «اجرای زیر نظام برنامهی درسی» با حضور رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، نمایندهی معاونت پرورشی، معاون آموزش متوسطه و مدیران سایر بخشهای سازمان صبح امروز چهارشنبه 5 آبان ماه برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، دکتر ملکی در ابتدای این جلسه، بر اهمیت زیر نظام برنامهی درسی تأکید کرد و گفت: این زیر نظام نیز نظیر سایرین، به اقداماتی برای عملیاتی کردن در هر بخش، اشاره دارد البته متأسفانه زیر نظام برنامهی درسی بسیار دیر و با تأخیری بالغ بر دو سال، تهیه و ابلاغ شد؛ البته یکی از دلایل این تأخیر، مطرح شدن موارد مختلفی نظیر وجود زیر نظام برنامهی درسی بود و این موضوع که اساساً نیازی به زیرنظام تازه نیست.
او نحوهی مواجهه با این زیر نظام را نیازمند توجه و بررسی دانست و ادامه داد: در مسیر اجرای زیر نظام برنامهی درسی قرار شد که هر مسئولی، جلساتی تشکیل دهد، تا مشخص شود که چه بخشهایی، چه اقداماتی را بر عهده خواهند داشت و بر مبنای این تقسیم وظایف به ادامهی مسیر بپردازیم لذا جلسهی امروز نیز در این راستا و برای پاسخ دادن به این سؤال تشکیل شد.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی تصریح کرد: به شخصه پس از مطالعهی زیر نظام برنامهی درسی فکر میکنم، مهمترین سؤال این است که با چه الگویی این زیر نظام را اجرا کنیم و آیا اساساً میتوان به یک الگو فکر کرد یا اینکه باید راه ساده را دنبال کنیم و هدفهای عملیاتی و راهکارها و برنامههای ذیل هر راهکار که در زیر نظام آمده، ببینیم و مسئولین هر بخش را مشخص کنیم و نوعی تقسیم کار انجام دهیم. این روش روی میز هست اما اگر سؤال را عمیقتر مطرح کنیم، این مسأله مطرح میشود که آیا برای عملیاتی کردن زیرنظام یا هر مورد دیگری، میتوان به یک الگو و مدل اندیشید؟ زیرا بهنظر میرسد با این روش، زیر نظامها مطلوبتر اجرا میشوند. من معتقدم در این مسیر، هم میتوانیم برای اجرای این زیر نظام بر مبنای تقسیم کار، پیش برویم و هم بر مبنای الگو حرکت کنیم لذا نیازمند همفکری و تحلیل برای انتخاب راه بهتر هستیم.
ملکی خاطرنشان کرد: لازم به ذکر است که به نظر شخص من، تقسیم کار در این بخش و اساساً مواجهه به این شکل با اسناد تحولی و بالا دستی، درست نیست، زیرا در این نگاه ما به نوعی تجزیه میرسیم. همانطور که میدانید تفکیک باعث رشد کار میشود اما تجزیه اینگونه نیست و بهنظر میرسد که ما در این بخش با نگاه تجزیه مواجهه هستیم.
او در ادامه افزود: زیر نظامها دارای چند بخش و شامل هدفهای عملیاتی و در ذیل آن راهکارها و برنامههاست که باید بر آن متمرکز شویم البته در درون آن استلزاماتی نیز مطرح شده است که باید به آن نیز توجه کرد. در این جلسه ما از کارشناسان و همکاران حاضر در جلسه میخواهیم که برای عملیاتی کردن این زیر نظام مدل و نظرات خود را ارائه دهند.
علیرضا کمرئی، معاون آموزش متوسطهی وزیر آموزش و پرورش نیز در این جلسه بر لزوم توجه به همفکری و مشورت تأکید کرد و گفت: یکی از بارزترین شیوههای همکاری با سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، همفکری در این قبیل مباحث است که بسیار شایسته و شایان تشکر است زیرا از جهت دریافت حوزههای اجرا، این نوع جلسات، میتواند به طراحیهای دقیقتر و درستتر کمک کند، لذا اجرای چنین جلساتی، ضرورتی اجتنابناپذیر و اتفاق مهمی است.
او افزود: فکر میکنم دلایل بسیاری وجود دارد که ما را به این نتیجه برساند که راهکارهای مبتنی بر برنامههای پراکندهی زیر نظامها ما را به سمت اهداف سند تحول نمیبرد و چرخشهای تحولی را نتیجه نمیدهد.
معاون آموزش متوسطهی وزیر آموزش و پرورش، تصریح کرد: بارزترین دلیل موضوعی که عرض کردم، این است که بیش از 90 درصد، برنامههای زیرنظامها، به جز این الگو، اجرا شدهاند اما متأسفانه ما شاهد چرخشی تحولی در عرصههای مورد نظر نیستیم و نسبت به گذشته تفاوتی احساس نمیشود.
کمرئی ادامه داد: ما باید در این مسیر نتیجهها را مورد بررسی قرار دهیم و دربارهی روش آن نقد و بررسی داشته باشیم زیرا در غیر اینصورت، مسیر اشتباه را ادامه خواهیم داد.
او به نقد بخشی از این زیر نظامها پرداخت و گفت: روش اجرا در سند تحول به صراحت و در زمان تدوین عنوان شده است. در سند آمده است که از طریق طرحها، پروژهها و برنامهها، این بخشها اجرا میشوند لذا در این مسیر پروژهها باید با یک هدف تحولی معین دنبال شوند و عملاً برنامههایی که منفک از یکدیگر دیده شدهاند و اجرای آنها، همافزایی بهدنبال ندارد و تأثیری نیز بر تحول و چرخشهای تحولی ندارد، کارکردی ندارند.
معاون آموزش متوسطهی وزیر آموزش و پرورش، خاطرنشان کرد: برای بازبینی برنامهی درسی ما ناچار هستیم که اهداف روشنی داشته باشیم که متأسفانه بهنظر میرسد در این زیر نظام، مفقود است ضمن اینکه ما باید، اصول حاکم بر این فرایندها را نیز، در این نقطه مورد ملاحظه قرار دهیم زیرا در عناوین برنامههای ذکر شدهی این بخش، چنین مباحثی دیده نمیشود.
دکتر معصومه نجفی پازوکی، سرپرست دفتر تألیف ابتدایی و متوسطهی نظری، نیز در این بخش، گفت: پس از مشاهدهی این زیرنظام، برای من این سؤال پیش آمد که با وجود این زیر نظام، پس برنامهی درسی ملی چیست؟ همانطور که اشاره شد، وقتی به این زیر نظام، نگاه میکنیم، متوجه راهکار، اهداف و برنامههایی میشویم که به شکل عملیاتی ارائه شده است اما در مسیر اهداف ما عملاً متوجه شبکهی معنایی منسجمی نمیشویم.
او ادامه داد: ما امروز در دفتر تألیف ابتدایی و متوسطهی نظری، علاوه بر 11 حوزه، به سمت الگوی ربط حرکت میکنیم و سعی داریم که متناسب با اقتضائات هر دوره، رویه و نگاهی مشخص را دنبال کنیم لذا شاید بتوان گفت که زیر نظام پیش رو، اندکی دچار پراکندگی است. بر همین مبنا نیز، برای ارتباط دادن این بخش با اسناد بالادستی و کارهایی که انجام میدهیم، نیازمند صرف انرژِی زیادی هستیم.
افشار بهمنی، مدیرکل دفتر تألیف کتابهای درسی فنیوحرفهای و کاردانش، از جلسهی تشکیل شده تشکر کرد و گفت: این جلسات مفاهمه، بسیار به روند کار ما شکل میدهد و به بهبود اجرای کار کمک میکند لذا تشکیل و همفکری در ابتدای امر، جای تشکر بسیار دارد.
او ادامه داد: باید به روند شکلگیری این زیر نظام، در جلساتی که تشکیل شد، توجه کنیم لذا موضوع انسجام و یکپارچهسازی این بخش، بسیار مهم است زیرا در روند شکلگیری این زیر نظام هر کدام از حوزههای ستادی برای عملیاتی سازی سند برنامهی ملی اقداماتی داشتهاند بنابراین شاید لازم باشد که از ظرفیت سایر عزیزان که در این امر دخیل بودند، بیشتر استفاده کنیم تا ورود مطلوبتری برای اجرای این بخش داشته باشیم.
مدیرکل دفتر تألیف کتابهای درسی فنیوحرفهای و کاردانش، تأکید کرد: قطعاً برای اجرای این زیر نظام، نیازمند الگوی ربط هستیم زیرا نسبت این زیر نظام با سایر زیر نظامها و نحوهی شکلگیری این ارتباط میتواند اهمیت بسیار زیادی داشته باشد. بدیهی است که عملیاتی کردن این بخش نیازمند یک برنامهی منسجم است لذا شاید جایگاهی مانند شورای هماهنگی علمی سازمان که همهی نمایندگان از بخشهای مختلف در آن حضور دارند، بتواند با شکلدهی به کارگروههایی سازمانی، روشهای عملیاتی و مدلهای ورود ما را به این بخش شکل دهد.
سعید بدیعی، مدیر کل حوزهی ریاست سازمان پژوهش در ادامهی جلسه، بیان کرد: به جرأت میتوان گفت که اگر زیر نظامها در سال 92 که سند تحول تدوین شد، نوشته میشد با امروز متفاوت بود زیرا با توجه به موقعیت زمان این بخش تدوین شده است. مورد دیگر این است که بسیاری از برنامههای این زیرنظام دارای همپوشانی با سایر بخشهاست زیرا ما نمیتوانیم برای یک برنامهی درسی چندین الگوی متفاوت داشته باشیم و نیازمند انسجام و ربط در برنامههای درسی هستیم.
دکتر ملکی در این بخش بر لزوم اجرایی شدن این زیر نظام تأکید کرد و گفت: بهنظر میرسد همه اتفاق نظر داریم که زیر نظامهای برنامهی درسی و این مورد دارای نقصها و کاستیهایی هستند که اجازهی تصمیم گرفتن دربارهی نحوهی عملیاتی کردن را نمیدهد. یکی از موارد نقد، پراکندگی و تجزیه طلبی است ضمن اینکه راهکارها و برنامهای دور از یکدیگر را نیز، در این زیر نظام شاهد هستیم و عملاً امکان ربط آنها به یکدیگر وجود ندارد.
او ادامه داد: نقص دیگر در این زیر نظام، عدم کفایت است زیرا این زیر نظام کفایت مفهومی ندارد و بخش مهمی از عناصر درسی در آن دیده نمیشود. نکتهی سوم اجرایی شدن برخی از برنامهها در سایر معاونتها در زمان کنونی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی پیشنهاد داد: ما این زیر نظام را از جهت آموزش و پرورش بهعنوان یک برنامهی قطعی باید عملی کنیم زیرا دستور بر این امر مبتنی است اما در این مسیر ما به چند نوع مواجهه رسیدهایم و باید بدانیم که کدامیک از آنها به صلاح است.
ملکی افزود: یکی از مواجههها این است که ما بگوییم که بر اساس سند تحول بنیادین راهکارها توزیع شده، لذا بخشهایی، به سازمان ما رسیده است لذا ما نیز اقدام به تقسیمبندی وظایف کنیم تا هر کس خود گزارش بخش مربوطه را ارائه کند. مواجههی دوم این است که ما اعلام کنیم که بعد از بررسی، معتقدیم که این زیر نظام با این ساختار و کیفیت قابل اجرا و الگو بردار نیست و در صورت اجرا نیز، ما را به جایی نخواهد رساند لذا پیشنهاد ما این است که زیر نظامی با ماهیت دیگری در این مسیر تولید کنیم و به تدوین الگوی ربط در هر یک از معاونتها بپردازیم. مواجههی سوم این است که بر اساس ابعاد کلان برنامهی درسی، توافق کنیم و بپذیریم که مثلاً ابعادی مانند طراحی و تدوین، اجرا و ارزشیابی را مد نظر قرار دهیم و پس از پذیرش این قالب، در همین قالبها الگو تدوین کنیم اما مواد اولیهی این الگو با آنچه که در زیر نظام پیش رو قرار دارد، کافی نیست و باید از موارد دیگر نیز استفاده کنیم. مواجههی دیگر این است که ما در خود زیر نظام مذکور، بخواهیم که معاونت پرورشی موارد مرتبط به خود را جدا کند و سپس برای آن موارد یک الگوی ارتباطی مشخص کنند و به یک الگو دست پیدا کنند. ما به هر حال باید یک نحوه مواجههی منطقی را برای عملیاتی کردن این زیر نظام پیدا کنیم لذا لازم است که طبق نظرات دوستان یک مواجههی منطقی و ممکن بهدست آوریم.
در ادامهی این جلسه حاضران به بررسی نکات مطرح شده از سوی دکتر ملکی پرداختند و نقطه نظرات خود را ارائه کردند.
دکتر محبی نیز در ادامهی این جلسه گفت: نیازمند تحلیل و دستهبندی برنامهها از حیث اولویتبندی و هم از حیث متولی اصلی و هم قابلیت اجرا هستیم زیرا بهنظر میرسد که برخی از این بخشها ارتباطی با یکدیگر ندارند و اساساً قابلیت اجرا نیز ندارند.
دکتر ملکی به جمعبندی مباحث مطرح شده پرداخت و گفت: لازم است که در این زیر نظام موجود یک پالایش و دستهبندی راهکارها و برنامهها داشته باشیم و چه بسا برخی موارد حذف و اضافه شوند. پس از این مرحله در قالب همان فرمتی که علم برنامهی درسی پیشبینی کرده است و در ذیل طراحی و اجرا و ارزشیابی، الگوهای این بخش را باید طراحی کنیم اما باید چند ملاحظه را لازم و ضروری است که مد نظر قرار گیرد.
او افزود: در تدوین این الگوهای طراحی و تدوین، اجرا و ارزشیابی نیاز است که در هر سه بخش، که توالی نیز دارند، تقسیم کار بین بخشهای مختلف کاملاً لحاظ و دیده شود به نحوی که دیده شود، در هر الگو علاوه بر سازمان چه ارگانها و بخشهایی دخیل هستند. ملاحظه دوم این است که برای انسجام هر سه الگو، ضروری است که مواد اولیه هر سه الگو صرفاً از این زیر نظام گرفته نشود و از بخشهای دیگر نظیر اسناد بالادستی، برنامهی درسی ملی و سایر زیر نظامها و ... گرفته شود تا ما بتوانیم یک معماری نوین را در این بخش داشته باشیم.
انتهای پیام
ارسال نظر