
معاون وزیر و رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی با تأکید بر اهمیت شورای اندیشهورز بیان داشت: باید پیوند نظر و عمل در این شورا مد نظر قرار گیرد.
به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، شورای اندیشهورزی با حضور رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی و جمعی از کارشناسان و صاحبنظران، روز یکشنبه 9 آبان ماه برگزار شد.
در ابتدای این جلسه عبداله اسدی مشاور رئیس سازمان و دبیر برگزاری جلسات شورای اندیشهورزی، از تغییراتی در ترکیببندی جلسات خبر داد و گفت: تا پیش از این شورای اندیشهورزی اعضای ثابتی داشت اما در ترکیب جدید، تصمیم بر این شد که افراد جامعتری را در موضوعات مختلف مد نظر قرار دهیم. در این روند طی هر جلسه و بنا بر دستورات هر نشست، افرادی که به آن موضوع مسلطتر هستند، به جلسه دعوت خواهند شد لذا جلسات تخصصیتری را خواهیم داشت.
او افزود: در ادامهی تغییرات، حضور همهی ارکان و اضلاع سازمان که بناست متصل به موضوع مربوط به جلسه باشند، نیز الزامی است. در واقع تلاش ما این است که اتصالات و کمکی که شورا میتواند به موضوع مورد نظر داشته باشد، در همین جلسه مشخص شود و بخشهای مربوطه آن را بهصورت مستقیم دریافت کنند.
در ادامه دکتر حسن ملکی معاون وزیر و رئیس سازمان بر لزوم تداوم هیأت اندیشهورز تأکید کرد و گفت: هیأت اندیشهورز بهعنوان عقل منفصل سازمان بهشمار میرود زیرا تلاش ما این است که بتوانیم از این بخش، در راستای تصمیمگیریهای بهتر استفاده کنیم.
او افزود: بدیهی است که با این دیدگاه، یک هیأت اندیشهورز مأموریتمدار است زیرا در این روند قصد معینی را دنبال میکنیم لذا اگر هدف مورد نظر برای اعضای هیأت اندیشهورز یادآوری نشود، ممکن است ما را در رسیدن به مقصود با مشکل روبه رو کند.
پیوند نظر و عمل در شورای اندیشهورز باید مد نظر قرار گیرد
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی تصریح کرد: من تأکید دارم که هیأت اندیشهورز، بهعنوان یک هیأت باقی بماند و بهعنوان یک گروه اندیشهورز، رها از بروکراسی کار را دنبال کند زیرا راهبرد اصلی ما تفکر و ارائهی حاصل از آن است. البته منظور از تفکر نگاه فردی نیست بلکه تفکر جمعی دیدگاه ماست لذا در کنار نکات یاد شده، ادامهدار بودن و تداوم این هیأت نیز، ضروری است. با همین دیدگاه نیز لازم است که هیأت اندیشهورز فارغ از قیود سازمانها، بایدها، نبایدها و هنجارهای رسمی فکر کنند و حاصل اندیشهی آنان، در اختیار سازمان قرار گیرد تا به واسطهی آن بتوانیم اهداف سازمان را هر چه بهتر پیش ببریم.
دکتر ملکی بر لزوم توجه به ابعاد مختلف در روند برگزاری جلسات هیأت اندیشهورز تأکید کرد و گفت: ضروری است که مراقب باشیم که در هیأت اندیشهورز به واحد تحقیق و پژوهش تبدیل نشویم البته این به معنای انجام ندادن کارها با تحقیق و پژوهش نیست؛ منظور اصلی من این است که هدف ما از تشکیل هیأت اندیشهورز این نیست که برای هر اقدامی تحقیق و پژوهش انجام دهیم و مدتی را نیز برای هر تحقیق صرف کنیم به عبارت دیگر روح حاکم بر این کار اندیشهورزی است البته ممکن است که ضمن کار، اقدامات تحقیقی نیز انجام شود اما راهبرد اصلی ما اندیشیدن است لذا تلاش ما شناسایی مسألهها و اندیشیدن و تفکر دربارهی موارد مطروحه است. در این مسیر، ممکن است هر فردی برای نظر دادن، به دهها تحقیق مراجعه کند اما نگاه ما نتیجه و اندیشهی فرد است.
او ادامه داد: نکتهی دوم این است که ما در این هیأت باید سعی کنیم که به یک شورای صرفاً اداری تبدیل نشویم البته این به معنای حضور و معطلی در فضایی غیررسمی نیست بلکه بیشتر عبور از قیود و بروکراسی اداری مد نظر است لذا ما باید بین این دو مرز، به مدیریت بپردازیم تا کار علاوه بر داشتن یک انضباط معقول، مبتلای به قیود مرسوم نیز، نشود.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی بر لزوم ارائهی نظرات عملی تأکید کرد و افزود: ما در این هیأت باید مراقب باشیم که در مباحث نظری شناور نشویم البته بدیهی است که باید برای رسیدن به هدف اصلی، بحثهای نظری انجام شود اما این بحثها باید به ثمر و میوهی عملی تبدیل شود. در واقع هیأت اندیشهورز را باید باغبانی بدانیم که باید در نهایت منتظر ظاهر شدن میوه بر روی درخت باشد لذا نباید صرفاً بهدنبال بحثهای نظری باشیم. با این دیدگاه من معتقدم که یکی از هنرهای این هیأت اندیشهورز، باید پیوند بین نظر و عمل باشد.
دکتر ملکی تصریح کرد: در این مسیر، ما باید مراقب باشیم که از عاملان و کنشگران عرصهی تعلیم و تربیت دور نمانیم. به تعبیری ترجیح این است که حاضران هیأت اندیشهورز، باید به متن و بطن مدارس متصل شود و انعکاسی از واقعیتهایی را ارائه کند که در برخی از مدارس مشاهده میشود.
او به طرح سؤالات مهم در این جلسه پرداخت و گفت: تلاش ما در این جلسه دستیابی به پاسخ برای چند سؤال است که همگی به یکدیگر متصل هستند. سؤال مبنایی و اصلی در جلسهی پیش رو، این است که بستهی تربیت و یادگیری اساساً به چه معنایی است؟ زیرا بستهی تربیت و یادگیری بهعنوان یک مفهوم نیازمند تعریف کاملتری است. سؤال دیگر این است که بستهی تربیت و یادگیری در هر یک از دورههای تحصیلی چه معنایی دارد؟ بهعنوان مثال این بسته در دورهی ابتدایی چه مختصاتی را داراست و در مورد دیگر دورهها، این دیدگاه و تعریف چگونه است؟
یکپارچه نگری در بستهی تربیت و یادگیری ضروری است
در ادامه اسدی، به ارائهی تعریف بستهی تربیت و یادگیری حاصل از جلسات قبل پرداخت و گفت: بستهی تربیت و یادگیری مجموعهای یکپارچه، معتبر، منسجم، پویا و تعاملی از اجرا متنوع آموزشی با محوریت کتاب درسی به همراه تجویزات روشی و توصیهها و پیشنهادات ابزاری که در آن به حاصل ضرب مختصات مخاطب در امکانات و اقتضائات محیط و زمانه توجه شده است و هدف آن تحقق تربیت بهعنوان یک فرایند یکپارچه و جامع در هر عنوان درسی به تفکیک مقاطع و پایههای تحصیلی در مخاطبین است.
دکتر علی محبی، قائم مقام رئیس سازمان نیز در ادامه این جلسه، به ارائهی گزارش اقدامات سازمان در راستا پرداخت و بیان کرد: پیش از این تعریف دیگری نیز در دفتر فنیوحرفهای ارائه شده بود که سبب شد کار منسجمتری، در آن دفتر انجام شود. یکی از برنامههای عملیاتی ما تولید بستههای تربیت و یادگیری است لذا در دفتر آموزش نظری سه کارگروه در این راستا تشکیل شد.
او افزود: هم اکنون، یکی از کارگروههای تشکیل شده، بهدنبال حل اشکالات مربوط به راهنماهای تولید شده و پاسخ به سؤالات شورای عالی است. کارگروه دوم نیز سعی در تکمیل راهنماها دارد اما کارگروه سوم بهدنبال تعیین تکلیف بستهی تربیت و یادگیری و تدوین راهنمای عملی بستههای تربیت و یادگیری است. کار در این سه کارگروه در حال انجام است و هنوز به خروجی قابل ارائه دست پیدا نکردهایم.
دکتر معصومه نجفی پازوکی، سرپرست دفتر تألیف کتابهای آموزش عمومی و متوسطهی نظری، بر لزوم توجه به سؤالات پایهای در مسیر تأکید کرد و گفت: در رابطه با کارگروهی که مربوط به بستهی یادگیری است، تأملی انجام گرفته و تاکنون سؤالهایی نیز در زمینهی تولید بستهی یادگیری مشخص کردهایم اما نکتهی اصلی تعیین دیدگاه ماست.
او ادامه داد: در سالهای گذشته، تولید اجزایی در کنار کتاب درسی، درون سازمان رایج بود لذا اجزای تولیدی، بیشتر نقش پشتیبان را داشتند. در واقع این بستهها به نحوی طراحی میشدند که حتی اگر نبودند یا به دست معلم نمیرسیدند نیز، کار ناقص نمیماند زیرا این بخشها، بهنحوی پشتیبان بودند. بهعنوان مثال فیلمهایی که تحت عنوان «بر فراز آسمان» برای آموزش معلم تولید میشد، اجزایی بودند که به همراه کتاب درسی آماده میشدند و اهداف خود را داشتند اما اجزا و عناصر پشتیبان بود.
سرپرست دفتر تألیف کتابهای آموزش عمومی و متوسطهی نظری تصریح کرد: از چهار سال پیش، نگاه ما در سازمان بر یکپارچهسازی بستهها متمرکز شد لذا دیگر تولید بستههای تربیت و یادگیری به معنای گذشته نبود. بر همین مبنا ما در پایهی اول ابتدایی، نمونهای که کار کردیم، متفاوت دیده شد لذا دیگر بقیهی اجزا به کتاب افزوده نشدند. در این دیدگاه، از همان ابتدا که طراحی آموزشی شکل داده میشود، یک سناریو نوشته و بر اساس آن اهداف مشخص دنبال میشود به همین خاطر، مسیر کاملاً شکلی یکپارچه داشت.
نجفی خاطرنشان کرد: سناریوی مد نظر ما بسیار بر مبانی نظری مهارتی که قصد آموزش داریم، مبتنی است، لذا اگر قصد ما آموزش مهارتهای زبانی است، کار بر ادبیات آن حوزه مبتنی بود البته هنر و ابعاد دیگر نیز با این بخش تلفیق میشود.
دکتر وفائیان معاون دفتر تألیف آموزش عمومی و متوسطهی نظری نیز در این جلسه، گفت: اینکه ما چه تصوری از بسته داریم، بسیار مهم است لذا این مسأله که آیا در کنار هم قرار گرفتن چند جزء مختلف مانند کتاب و فیلم نمایشی میتواند، بسته را تعریف کند، سؤال اصلی است. در واقع، ما باید در بدو امر، مشخص کنیم که نگاه ما چگونه است و آیا همان روند تولید چند فیلم و آموزش مد نظر ماست، و یا اینکه یک نگاه واحد و در مقابل این تکثر را مد نظر داریم. در بدو امر تصویر ما از بستهی بسیار مهم است و صرفاً نمیتوان بر تعریف تمرکز کرد لذا نیازمند تأملات دیگری هستیم.
او افزود: در این مسیر ضروری است که سؤالات دیگری را نیز مطرح کنیم. به عنوان مثال باید تفاوت دورهها کاملاً مشخص شود. نکتهی دیگر این است که دو گانه تربیت و یادگیری شامل چه مواردی است و قصد ما در این مسیر چیست؟ باید در مسیر این بستهها دقیقاً کارکرد معلم را مشخص کنیم یعنی بدانیم که نقش معلم در این بخش چیست و آیا صرفاً نقش معلم با پخش کردن یک کلیپ آموزشی اتمام پیدا میکند یا ما بعد دیگری را نیز از معلم انتظار داریم؟
نگاه تک بُعدی در طراحی بستهی تربیت و یادگیری پاسخگو نخواهد بود
دکتر فاطمینژاد نیز بر لزوم توجه به ابعاد مختلف در طراحی بستهی یادگیری اشاره کرد و گفت: در طراحی بستهی تربیت و یادگیری، باید نگاه جامع دنبال شود زیرا نگاه تک بُعدی در این بخش، پاسخگو نخواهد بود لذا در این راستا ما باید، با مؤثرین تعلیم و تربیت، شامل دانشآموزان، اولیاء، معلمان و ... ارتباط داشته باشیم. بدیهی است که با این نگاه، نمیتوانیم موضوعی را درس دهیم و بر کاربردی بودن آن تأکید داشته باشیم اما گروه مخاطبان را مد نظر قرار ندهیم.
او ادامه داد: انتقال معنا و مفاهیم به دانشآموزان نکتهی دیگری است که باید به آن توجه کنیم زیرا ضروری است که این محتوا در حوزهی دانش، بینش و مهارتافزایی باشد. بدیهی است که در غیر اینصورت، ما نمیتوانیم ارتباط مناسبی بین دانشآموز و مفاهیم ایجاد کنیم که در نهایت سبب خواهد شد که مهارت مد نظر ما، حاصل نشود.
این کارشناس تصریح کرد: متنوع بودن، نکتهی دیگری است که باید در طراحی بستههای تربیت و یادگیری لحاظ شود. تنوع قالبهای ارائهی محتوا، موضوع دیگری است که با توجه به تغییر ذائقهی مخاطب، دستخوش تغییر است و باید به آن توجه داشته باشیم. در بخش دیگر، بحث کنشگری و فعال بودن دانشآموز را نیز، باید در طراحی بستهی مورد نظر قرار دهیم زیرا در غیر اینصورت آموزش بهصورت مونولوگ و تک سویه دنبال میشود و نتیجهی مورد نظر را به دنبال نخواهد داشت.
سعید بدیعی، مدیرکل حوزهی ریاست سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی گفت: در گذشته نگاه به بستهها متفاوت بود و بیشتر با نگاه مکمل این بخش دنبال میشد اما امروز این نگاه پاسخگو نیست و باید بهدنبال یک بستهی منسجم و پازلگونه باشیم.
او افزود: باید برای طراحی بستهی یادگیری مکان و جغرافیای نواحی مختلف کشور را مد نظر قرار دهیم. به این معنا که برای مناطق محروم نگاه کاملاً متفاوت و انعطافپذیری را دنبال کنیم تا امکان رسیدن به هدف آموزشی فراهم شود لذا نباید اجزای بسته را محدود کنیم و لازم است که در کنار این امر، یک نگاه بومی را نیز داشته باشیم.
بستههای تربیت و یادگیری باید بازوی کمکی معلمان و دانشآموزان باشد
دکتر صدر نیز در بخش دیگری از این جلسه گفت: بستههای ما باید با هدفگذاری دربارهی آیندهی کودک نیز مرتبط باشد. در این راستا من فکر میکنم که هدفگذاری را از تربیت در هر ردهی سنی مشخص کنیم زیرا امروز فضای آموزشی ما و مطالبات والدین در کنار فضای کنکور و کتابهای کمک آموزشی، جامعه را به سمت آموزش محوری و ارائهی اطلاعات بیشتر سوق داده است.
او افزود: بستهی تربیت و یادگیری بیش از آنکه روی یاددهی تمرکز داشته باشد روی یادگیری تمرکز دارد و متمرکز بر دریافت یاد گیرنده است. هر چقدر سن کودک کمتر باشد تمرکز بر یاد گیرنده نیز باید بیشتر باشد اما بهنظر میرسد که نوع آموزشها و سنجشها همچنان بر یاددهی متمرکز هستند. بر همین مبنا ضروری است که بستههای یادگیری بر یادگیری تمرکز کند و بهصورت فرایندی این مسیر را دنبال کند.
او بر لزوم استفاده از بازی در آموزش کودکان تأکید کرد و گفت: بازیمحوری یکی از ابعادی است که میتوان از آن در همهی دورههای سنی استفاده شود البته در ابتدایی اول، این بخش باید بهعنوان هدف نیز دیده شود.
دکتر مهدیه وکیلی بر لزوم توجه به زاویهی دید معلمان تأکید کرد و گفت: معلمان در فرایند آموزش، به خاطر موضوع محور بودن و اینکه تعدد دروس داریم و تلاشی که بر افزایش ابعاد مهارتی و نگرشی شده، همچنان با حجم زیادی از کار مواجه هستند لذا ضروری است که در نحوهی تدوین بستههای تربیت و یادگیری مد نظر قرار گیرد، این است که باید این بستهها بهعنوان بازوی آموزشی برای معلم و دانشآموز نگاه شود.
او افزود: در این راستا بسیار مهم است که بستههای تربیت و یادگیری به محتوایی اضافهتر از کتاب تبدیل نشود بلکه بازویی کمکی برای رسیدن به اهداف دروس در هر پایه باشد. بهعنوان مثال رمزینههای سریع پاسخ بهخوبی توانسته اجرا شود اما مسأله اینجاست که بسیاری از معلمان یا دانشآموزان به سراغ این بخش نمیروند زیرا در ظاهر به حدی کار وجود دارد که عملاً این کارها را اضافه بر سازمان میبینند لذا بسیار مهم است که نحوه تدوین و ارائهی ما به گونهای باشد که در هم تنیدگی لحاظ شود.
برنامهی درسی ملی و سند تحولی بنیادین چتر فلسفی ماست
دکتر حسن ملکی در بخش پایانی جلسه، ضمن تشکر از حاضران و مباحث مطرح شده به جمعبندی موارد مطروحه پرداخت و گفت: در جمعبندی این جلسه لازم است سؤالاتی را مطرح کنیم و به آن بیاندیشیم. نخستین سؤال این است که آیا ما میتوانیم در این مباحث از چند پیش فرض ثابت صحبت کنیم؟ زیرا من معتقدم که اگر ما چند پیش فرض و تکیهگاه نداشته باشیم، در حال انکار خودمان، فلسفهی تعلیم و تربیت و اسناد تحولی هستیم. همانطور که میدانید، اسناد تحولی ما، کاملاً مبتنی بر فلسفهی تربیتی اسلام است و در آن امور ثابت موجود است لذا ما نمیتوانیم بر روی مباحث ثابت چشم ببندیم و این قطعاً مورد نظر هیچکدام از ما نیست.
او افزود: یکی از مواردی که باید مد نظر قرار گیرد، چتر فلسفی ماست که در برنامهی درسی ملی و سند تحولی بنیادین نیز ذکر شده است. در همین راستا زمانی که ما میگوییم بستهی ما شامل تربیت و یادگیری است، بر تربیت تأکید داریم زیرا تربیت برای ما اصالت دارد و مهم است. لذا این مسأله را چیزی نمیتواند تغییر دهد.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی تصریح کرد: باید به این توجه داشته باشیم، بستهای که از آن صحبت میکنیم در متن تربیت و یادگیری، و نه حاشیه، تعریف میشود. لذا نگاه کمکی برای ما اصلاً وجود ندارد. عقل حکم میکند که ما در این کار، دچار یک آرمانگرایی غیر قابل وصول نشویم زیرا بدیهی است که در مقام حرف دربارهی این بسته بسیار میتوان صحبت کرد که درست نیز هستند اما باید توجه کنیم که آیا این مباحث قابل اجرا نیز هست؟
دکتر ملکی تأکید کرد: در این مسیر ما نمیتوانیم امکانات را نادیده بگیرم زیرا ما تابع امکانات، محدودیتها و موانع خودمان هستیم البته بدیهی است که ما بهدنبال عبور از این موانع هستیم اما نباید نگاه معجزه به مباحث داشته باشیم.
او ادامه داد: ما برای پاسخ دادن به چیستی بستهی تربیت و یادگیری و نسبت آن با دورههای تحصیلی، ضروری است که به سؤالات مقدماتیتری پاسخ دهیم. سؤال نخست این است که اساساً ما چه برداشتی از خود مفهوم تربیت و یادگیری داریم؟ و زمانی که از یادگیری حرف میزنیم مراد ما کدامیک از نظریات یادگیری است؟ زیرا ما تابع هر کدام از این نظریات باشیم در بستهی ما تأثیرگذار خواهد بود.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی خاطرنشان کرد: پیشنهاد من این است که ما همان مفهومی را در تربیت مبنا قرار دهیم که در اسناد بالادستی ما قرار دارد زیرا تعریف ارائه شده در این بخش بسیار محکم و قابل توجه است. سؤال دیگر این است که ویژگیهای روانشناختی مخاطب ما اساساً چیست؟ همچنین باید به این سؤال پاسخ دهیم که ویژگیهای انسانشناختی کودک و نوجوان در نظر ما چیست؟ در این مسیر، ما باید بدانیم که در این روند چه نقشی برای معلم و دانشآموز در این بستهها قائل هستیم؟ یا چه نقش و جایگاهی برای خانواده قائل هستیم؟ زیرا بستههای تربیت و یادگیری ما باید محل تجمع عملی و فکری نهاد خانه و مدرسه باشد.
دکتر ملکی ادامه داد: سؤال دیگر این است که هدفهای تربیت و یادگیری ما کدامند؟ زیرا تولید بسته بدون اندیشیدن به اهداف اساساً غیرممکن است. باید به این نکته توجه کنیم که محتوای از قبل تدوین شده، در یک طرف و تجارب تربیت و یادگیری در طرف دیگر، درون تحلیل ما چه جایگاهی دارد. به عبارت دیگر محتواهای از قبل طراحی شده، در بستهی ما باید چقدر استفاده شوند؟ همچنین کتاب درسی در بستهی مورد نظر ما، دارای چه جایگاهی است؟ در اینجا باید ذکر کنم که قطعاً به صلاح نیست، در بدو امر به حذف کتاب درسی بیاندیشیم زیرا کتاب درسی در کشورهایی که بستههای تربیت و یادگیری وجود دارد، حذف نشده است. ما نباید جایگاه کتاب را مخدوش کنیم البته من نیز معتقدم که در برخی مقاطع نظیر پایهی اول ابتدایی، باید کتاب درسی را منعطف و نرم طراحی کنیم اما در مقاطع و پایههای بالاتر، این امر به شکل دیگری باید دیده شود. در واقع لازم است که جایگاه کتاب درسی را تعریف کنیم و بخشهایی از یادگیری را به سایر ارکان بسته منتقل کنیم.
او تأکید کرد: باید به این سؤال پاسخ دهیم که فرایند یکپارچهی تربیت و یادگیری در قالب کدام سناریو قابل ارائه است؟ سناریو اقدام خوبی است که به ما کمک میکند جادهی تعلیم و تربیت را مشخص کنیم و جایگاه مواد و مصالح آموزشی را به تصویر درآوریم لذا این دیدگاه بسیار عقلانی و مناسب است. سؤال دیگر این است که کشورهای دیگر، برای طراحی بستهی تربیت و یادگیری چه کردهاند؟ در راستای پاسخ دادن به این سؤال، ما باید به تجربهی دیگر کشورها نیز در این راستا توجه داشته باشیم. سؤال دیگر این است که چقدر نگاه ملی و چه میزان نگاه بومی در بستهی تربیت و یادگیری ما جایگاه دارد؟ و آیا نگاه ما این است که یک بسته در کل کشور تدریس شود یا بهدنبال این هستیم که بستههایی تولید و عرضه کنیم. با این دیدگاه ما استانها را با تکثر بستهها مواجه میکنیم لذا شاید این نگاه درستتر باشد.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی ادامه داد: سؤال دیگر این است که ارتباطات و مناسبات بستهی تربیت و یادگیری با محیط تربیت را چگونه تفسیر میکنیم؟ این سؤال بسیار مهم و ظریف است به این معنا که آیا بین این دو، داد و ستد وجود دارد؟ بهعبارت دیگر بستهای که ما تولید میکنیم چقدر زمینهمحور و چقدر منقطع از زمینه است؟
دکتر ملکی افزود: نکتهی دیگر این است که چه تحلیلی از امکانات و تواناییهای وضع موجود داریم؟ سؤال دیگری که باید به آن فکر کنیم، این است که چقدر ما رسانههای مدرن را در راستای این امر، میشناسیم؟ در این راستا باید به ظرفیت مواردی نظیر انیمیشن، موشن گرافی و ... درست بیاندیشیم. بدیهی است که این سؤالات تمامی آن چیزی نیست که باید به آن بیاندیشیم اما ضروری است که به این مباحث فکر کنیم و پاسخ دهیم. در واقع پاسخ به این سؤالات، باعث تحلیل و طبقهبندی میشود. در مرحلهی بعد ما باید از پاسخها به استخراج گزارههای توصیفی، برای تولید بستهها دست پیدا کنیم و در نهایت مجموعهای از گزارههای تجویزی را، از آن استخراج کنیم.
انتهای پیام
ارسال نظر