لازمه اثربخشی درس تاریخ بر ذهن و زبان دانشآموزان، ارائة طرحهای جدید برای تغییر در وظایف و عملکرد آموزشی آن و دگرگونی محتوا و روشهاست.
فصلنامه رشد آموزش تاریخ در جدیدترین شماره خود، طی مقالهای به آسیبشناسی آموزش تاریخ پرداخته است.
«آسیبشناسی آموزش تاریخ در بوته نقد آرای تربیتی» عنوان مقالهای از طیبه عاصمی سرگروه تاریخ شهرستان فردوس است.
در ابتدای این مقاله میخوانیم: «یکی از عرصههای مهم تغییر در امر آموزش و تقویت آن به وسیله شیوههای نوین، آموزش مهارتهای فکری است. این امر در بسترهای زیر تحقق مییابد:
* ایجاد تفکر انتقادی
* مسئلهمحوری
* یادگیری معنادار
* پرورش خلاقیت»
در توضیح «ایجاد تفکر انتقادی» آمده است: «دگرگونیهای وسیع و سریع در کلیه شئون جامعه، پیامی برای تمامی دستاندرکاران تعلیموتربیت دارد و آن این است که هدف یادگیری باید آموزش مهارتهای فکری، از جمله تفکر انتقادی باشد. زیرا تفکر به معنی سازماندهی مجدد ذهنی، اساس هر نوع یادگیری است و رشد و گسترش هر مهارت یا دانشی بر آن استوار است. اهمیت تفکر در امر آموزش تا حدی است که صاحبنظرانی چون جان دیویی آن را محور آموزشوپرورش میدانند.»
نویسندة مقاله در ادامه به جایگزینی مهارتهای فکری بهجای حفظ جزئیات تأکید کرده است: «واقعیت این است که از دانشآموزان امروز، دیگر نمیتوان انتظار داشت همانند گذشته به محفوظات اکتفا کنند و عناصری بیاختیار و فاقد استدلال و ابتکار عمل باشند. نیازهای رو به تزاید جامعة کنونی، میطلبد که یادگیری مهارتهای فکری جانشین حفظ جزئیات شود. اگر مطالبی بدون ارتباط با یکدیگر و بهصورت اجزایی بیمعنی، بهمنظور موفقیت در امتحان به دانشآموزان تحویل داده شود یادگیری امری مکانیکی، بیهدف و حتی تنبیهکننده میشود. به عبارت دیگر اگر یادگیری با هدف فکر کردن، استدلال درست، نظم داشتن، اخلاقی شدن، همدلی و هماحساسی با دیگران، مسائل زندگی را عاقلانه حل کردن، خودمدار نبودن، سعه صدر پیدا کردن و فرهیخته شدن، همراه نباشد فراموش میشود.»
متن کامل این مقاله در فصلنامه رشد آموزش تاریخ، شماره56، پاییز 1393 منتشر شد.
ارسال نظر