مقدمه و بیان مسئله
هزاره سوم میلادی در شرایطی آغاز شده است که جامعه جهانی همچنان با چالشهایی جدی در زمینه دستیابی به صلح و امنیت بین المللی رو به رو است. موارد متعدد نقض حقوق بشر موجب شده است که دولتهای جهان به فکر یافتن راهحلی به منظور جلوگیری از وقوع چنین پیشامدهایی باشند. بر این اساس، کنفرانس 1993 وین، در راستای اعلامیه جهانی حقوق بشر در 10 دسامبر 1948 میلادی، آموزش حقوق بشر، تعلیم و آگاهی دادن در این زمینه برای تقویت تفاهم مشترک، بردباری و صلح بین جوامع را ضروری دانسته است، تا از این طریق موجب افزایش آگاهی جهانی از حقوق بشر و تقویت فرهنگ جهانی حقوق بشر شود و زمینه ساز و مبنای تحقق صلح و امنیت در جهان گردد (کریستی، 2010).
در تعریف مفهوم حقوق بشر باید گفت تعریف واحدی از مفهوم حقوق بشر ارائه نشده است و این مفهوم بارها باز تعریف شده است. به بیان کلی، حقوق بشر حقوق بنیادین و انتقال ناپذیری است که برای حیات نوع بشر، اساسی دانسته میشود، یعنی مجموعه ای از ارزشها، مفاهیم، اسناد و سازوکارها که موضوعشان حمایت از مقام، منزلت و کرامت انسانی است (فلاورز، 2003؛ توسلی، 2010). حقوق بشر در سطوح ملّی و بین المللی، متوجه حمایت از افراد بشر در مقابل رنج ها و مشقات ساخته دست انسانها و موانع اجتناب پذیری است که با اعمال محرومیت، بهره کشی، اختناق، آزار و اذیت و همه اشکال سوء رفتار توسط گروه های سازمان یافته و قدرتمندی از انسانها، به وجود آمده است (آقایی، به نقل از سلطان مرادی و هابیلی، 1390). به عبارتی، حقوق بشر، حقوقی است که مردم به خاطر هویت انسانی باید برخوردار باشند، نه به خاطر دین، نژاد و زبان و ملیت (فریمن، 2011). با توجه به تعاریف متعددی که از حقوق بشر ارائه شده است، توجه به این مفهوم از منظر اسلام و هویت اسلامی نیز حائز اهمیت میباشد، از این رو برای درک بهتر و ضرورت توجه به آموزش حقوق بشر، به بررسی جایگاه حقوق بشر از دیدگاه اسلام می پردازیم.
حقوق بشر از منظر اسلام
در فرهنگ اسلام و آموزه های قرآنی به حقوق بشر، مبانی و مولفه های آن تاکید فراوانی شده است. در قرآن به مثابه خاستگاه اولیه آموزه ها و حقوق اسلامی، به تعداد بسیاری از موارد اعلامیه حقوق بشر اشاره شده است. انسان در نگاه قرآن از کرامت و شرافت ذاتی برخوردار است، او پس از پروردگار جهان دارای بلندترین شأن و منزلت است. قرآن انسان را موجودی صاحب کرامت معرفی می کند و این کرامت یک امر واقعی است و نه اعتباری. در قرآن، در آیات بی شماری به حقوق اساسی منجمله حق حیات و توجه به کرامت انسانها در آیات (اسراء/70، حجرات/ 13، انعام/151، مائده/32)، نهی از کشتن به ناحق افراد (انعام/151)، لزوم حفظ جان و تامین امنیت (بقره/195) و ارتباط امنیت با رشد و کمال فرد (آل عمران/164، نور/55)، زندگی در محیطی سرشار از صلح و صفا و امنیت (انفال/1، نساء/34) اشاره شده است (ناصری، 1384). از سوی دیگر قرآن، آزادی فکر و عقیده و اظهار بیان را به رسمیت می شناسد و طرفدار احترام به عقاید دیگران است (الرحمان/3، زمر/17و18، نساء/114، بقره/83، مائده/48، یونس/99، کهف/29، عنکبوت/125). در رابطه با حقوق محیط زیستی بشر نیز در آموزه های قرآنی، بهرهبرداری از محیط زیست سالم از جمله آب و هوا و غذای سالم، بعنوان یکی از حقوق بشر برشمرده شده است (مصفا و دیگران، 1390). افزون بر این، اشارات فراوانی به حقوق مدنی و سیاسی و اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در تعالیم اسلامی شده است. به طور مثال، در قرآن بر اصل قسط و عدالت در اجرای دادرسی (اعراف/29، نساء/58، شوراء/41) تاکید اکید شده است (عمید زنجانی و توکلی، 1386). در قرآن کریم و سیره انبیاء، تبعیض میان انسان ها را سرزنش و نفی میکند و قومیت گرایی و ملیت پرستی را سرزنش و محکوم می کند (روم/22). همچنین حق دادخواهی و رسیدگی به اتهام در دادگاه صالح در آموزه های قرآن (مائده/42، نساء/58، انعام/164 ) بسیار مورد توجه قرار گرفته است (عمید زنجانی و توکلی، 1386). به علاوه، ضمن تاکید بر حق بهرهمندی همه افراد جامعه از امنیت و آرامش (نور/27، حجرات/12) از هر گونه مداخله در امور داخلی منع میکند (غافر/64، نور/59). همچنین به حقوق برابر بین زن و مرد و حق مالکیت صحه گذاشته است (نساء/32، بقره/188، نجم/39، توبه/34)، و به حق حاکمیت ملّی و شرکت در تعیین سرنوشت و عدالت سیاسی (شوراء/48، آل عمران/159، رعد/11، هود/113، انفال/53) اشارات فراوانی شده است. قرآن حق بهره مندی از تامین اجتماعی و استراحت، فراغت و آرامش را پاس میدارد (بقره/185، قصص/73 و74) و بر رفاه عمومی و تکامل اجتماعی نیز تاکید کرده است (مائده/2، معارج/25، حشر/7، ماعون/7، بقره/195، توبه/34)، (ناصری، 1386).
با توجه به اهمیت حقوق بشر از دیدگاه اسلام و برخوردار بودن از یک نظام شاخص حقوقی در راستای تقویت هویت اسلامی و ایرانی و تدوین برنامه های درسی بومی در ارتباط با فرهنگ آموزش حقوق بشر، این سوال اساسی مطرح میشود که تا چه اندازه به مولفه های آموزش حقوق بشر در محتوای کتابهای درسی دورهی آموزش ابتدایی توجه شده است، که هدف اصلی تحقیق حاضر به شمار میرود.
چهارچوب نظری پژوهش
آموزش حقوق بشر جنبشی برای ارتقاء آگاهی درباره حقوق اعلان شده توسط اعلامیه جهانی حقوق بشر است. در واقع آموزش حقوق بشر به روش و راههایی اطلاق میشود که بسیاری از افراد برای فهمیدن، عمل و ارزش به حقوق خود و دیگران به کار می گیرند. همچنین، برنامه و فعالیت های آموزشی در راستای ارتقاء برابری، عدالت و کرامت انسانی، یادگیری چندفرهنگی، مشارکت و توانمند سازی گروه اقلیت، گام بر می دارند (شکاری و دیگران، 2010). نکته کلیدی تعریف آموزش حقوق بشر، در هدف آن نهفته است، یعنی توسعه فرهنگ حقوق بشر که به روش و محتوای خاصی محدود نمی شود. یکی از بهترین راه های ترویج حقوق بشر و احترام به آزادی های اساسی، درونی ساختن و نهادینه کردن ارزشها و اصول حقوق بشر است که به منظور تحقق یافتن آن، آموزش حقوق بشر ضروری می باشد. سیاستگذاران بین المللی و ملّی متفق القول به این نتیجه رسیده اند علاج آموزش حقوق بشر در نظام آموزشی است (پرس، 1997). اولین مرحله در جهت درک بهتر حقوق بشر، گنجاندن آن در برنامه درسی در سطوح مختلف آموزشی می باشد. کارشناسان بر این باورند، برای بهبود شرایط حقوق بشر و دستیابی به اهداف آن، آموزش مولفه ها در برنامه های درسی ضروری می باشد. مجهز کردن یادگیرندگان به دانش حقوق بشر به آنها کمک خواهد کرد تا نسبت به این حقوق آگاهی یابند و به مهارت هایی دست یابند که بتوانند از حقوق خود و دیگران دفاع کنند. بر همین اساس، نظام آموزشی به عنوان یکی از فاکتورهای مهم در جهت ترویج و اشاعه مولفه های حقوق بشر با هدف ایجاد صلح و دوستی و ثبات در جهان شناخته شده است. این مهم در قالب برنامه درسی و رکن اصلی آن محتوای کتاب درسی نمود بیشتری پیدا میکند. پاور و آلیسون (2000) معتقدند کتاب های درسی، به ویژه محتوای کتابهای تعلیمات اجتماعی باید نقش مهمی در این زمینه ایفاء کند. آنچه که واضح است کتاب های درسی باید بازتاب مسائل اجتماعی و فردی باشند تا دانش آموزان در فرایند نهادینه شدن شخصیتشان از وظائف و مسئولیت های خود آگاهی یابند (مری، 2012). مفاهیم درس هایی نظیر تاریخ، جغرافیا، علوم اجتماعی، ادبیات، زبان و هنر این امکان را فراهم می سازد که حقوق بشر به مستقیم ترین نحوی در ذهن کودکان رسوخ یابد. در مطالعه تاریخ و فارسی میتوان نقش شخصیت های بزرگ و فداکاری آنها را مشخص نمود و از این طریق روح وطن خواهی ونوعدوستی را در شاگردان پرورش داد. همچنین میتوان روح تسامح را در برخورد به عقاید مختلف در دانش آموزان ایجاد نمود و آنها را به بررسی عقلانی و قضاوت صحیح دربارة افکار و آراء دیگران تشویق کرد. در درسهای مربوط به جغرافیا و علوم میتوانند از ویژگی های محیط زیستی فراگیران صحبت کنند و مسئولیت انسان را نسبت به محیط زیست خاطر نشان نمایند (نواب، 1386). لازم به ذکر است، مولفه های آموزش حقوق بشر، غیر قابل تفکیک و به یکدیگر وابسته و مرتبط هستند و هر نظام آموزشی و برنامه درسی که درصدد آموزش حقوق بشر است، لازم است توجه هماهنگ به این مولفه ها داشته باشد. توجه به مولفه های حقوق بشر در اسناد فرادستی و قانون اساسی و همچنین در اهداف نظام آموزش ابتدایی به خوبی دیده میشود که تحقیق حاضر درصدد به تصویر کشیدن چگونگی و ترسیم میزان توجه به مولفه های حقوق بشر در کتابهای درسی می باشد. در ارتباط با تحقیقات و پژوهش های صورت گرفته میتوان به پژوهش های ذیل اشاره کرد.
قلتاش و همکاران (1389) در تحقیقی به بررسی میزان توجه به مولفه های آموزش حقوق بشر در کتاب درسی تعلیمات اجتماعی پرداختند. نتایج نشان داد که در کتب درسی تعلیمات اجتماعی در مجموع 22/46 درصد در پایه اول راهنمایی، 32 /32 درصد پایه دوم راهنمایی و 08/52 درصد در پایه سوم راهنمایی و 23/ 19 درصد به بعد شناختی، 34/7 درصد به بعد عاطفی و 65/10 درصد به بعد عملکردی حقوق بشر توجه شده است.
در پژوهشی دیگر، شکاری و حاجی رشیدی (1388) به بررسی میزان توجه به مولفه های حقوق بشر در برنامه درسی دوره متوسطه ایران پرداختند و نتایج حاکی از آن هستند که دانش آموزان، معلمان و کارشناسان برنامه ریزی درسی، موافق آموزش مفاهیم مطروحه حقوق بشر در سه حیطه ی دانشی، نگرشی و توانشی می باشند. اما میزان توجه به مفاهیم و مولفه های حقوق بشر در حیطه طراحی برنامه درسی بسیار کم ارزیابی شده است.
کارمان کپنکسی (2010) در تحقیقی با عنوان میزان توجه به مولفه های حقوق اجتماعی کودکان در کتاب درسی تعلیمات اجتماعی دورهی ابتدایی در ترکیه به این نتیجه رسید که در مجموع تجزیه و تحلیل کتابها، 5/50 درصد به حق برخورداری از سلامت، 1/47 درصدد به حق آموزش و 4/2 درصدد به حقوق امنیت اجتماعی توجه شده است.
با بررسی ادبیات، پژوهش حاضر درصدد ارائه طیف وسیعتر و کامل تری از مولفه های حقوق می باشد و قصد دارد با بهره گیری از روشی جدید که بر گرفته از تئوری سیستم هاست، محتوای کتاب های درسی دورهی آموزش ابتدایی را تجزیه و تحلیل نماید.
سوالات تحقیق
هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان توجه به مولفههای حقوق بشر در محتوای کتابهای درسی دوره آموزش ابتدایی ایران میباشد، که براین اساس درصدد پاسخگویی به سوالات ذیل میباشیم:
1. به چه میزان در محتوای کتابهای درسی فارسی (بخوانیم و بنویسیم) پایههای مختلف دورهی ابتدایی به مولفههای حقوق بشر توجه شده است؟
2. به چه میزان در محتوای کتابهای درسی تعلیمات اجتماعی پایههای مختلف دورهی ابتدایی به مولفههای حقوق بشر توجه شده است؟
3. به چه میزان در محتوای کتابهای درسی علوم تجربی پایههای مختلف دورهی ابتدایی به مولفههای حقوق بشر توجه شده است؟
4. به چه میزان در محتوای کتابهای درسی قرآن پایههای مختلف دورهی ابتدایی به مولفههای حقوق بشر توجه شده است؟
5. به چه میزان در محتوای کتابهای درسی هدیه آسمانی و کتاب کار پایههای مختلف دورهی ابتدایی به مولفههای حقوق بشر توجه شده است؟
6. به طور کل میزان توجه به مولفههای حقوق بشر در کلیه کتابهای درسی دورهی ابتدایی تا چه حد است؟
7. به طور کل به چه میزان به خرده مولفه های حقوق بشر در کلیه کتاب های درسی دورهی ابتدایی توجه شده است؟
روش تحقیق
با توجه به هدف تحقیق، روش پژوهش توصیفی- تحلیل محتوا بوده است. در این پژوهش برای تحلیل محتوا، از روش آنتروپی شانون که بر گرفته از تئوری سیستم هاست، برای پردازش و تحلیل نتایج استفاده شد (عادل آذر، 1380). براساس این روش که به مدل جبرانی مشهور است، محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی از نظر شش پاسخگو (پایه های دوره ابتدایی) و سه مولفه مورد هدف و پانزده شاخص طبقه بندی شده است. واحد تحلیل این پژوهش، صفحات (متن، پرسشها، تمرینها و تصاویر) میباشد.
با توجه به آن چه از نظر گذشت، در این تحقیق سعی شده مولفههای حقوق بشر در کلیه کتاب های درسی دوره آموزش ابتدایی بررسی شود. با تاکید بر اعلامیه جهانی حقوق بشر(1948)، اعلامیه اسلامی حقوق بشر(1990؛ به نقل از عمید زنجانی، 1386) و پژوهش های انجام شده، مولفهها و خرده مولفه های تحقیق شناسایی و دسته بندی شدند. مولفههای اصلی این پژوهش شامل مولفه حقوق اساسی (شامل خرده مولفه های حق حیات و کرامت و احترام انسانی، حق آزادی، حق برخورداری از امنیت، حق برابری و حقوق زیست محیطی)، مولفه حقوق سیاسی و مدنی (شامل خرده مولفه های حق دادخواهی و دسترسی عادلانه، حق حاکمیت ملّی، توجه به حقوق اقلیت ها، حق برخورداری یکسان از حمایت قانون و عدم مداخله در امور خصوصی) و مولفه حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی( شامل حق کار واشتغال، حق آموزش، حق برخورداری از حمایت و تامین اجتماعی، حق مالکیت و توجه به حقوق زنان) است.
روایی تحلیل محتوای پژوهش حاضر از نوع محتوایی بوده است. بعد از انتخاب مؤلفه های حقوق بشر از منابع در دسترس به ویژه اعلامیه جهانی حقوق بشر (1948)، اعلامیه اسلامی حقوق بشر (1990) و پژوهش های مرتبط (عمید زنجانی و دیگران، 1385؛ ناصری، 1384؛ کریستی، 2010؛ فلاورز، 2003؛ فریمن، 2011)، این مؤلفه ها در اختیار چند تن از کارشناسان و صاحبن ظران قرار گرفت و نظراتشان اعمال گردید. جهت تامین اعتبار ابزار از تکنیک بازآزمایی استفاده شده است (دلاور، 1383)، بدین ترتیب که پس از مطالعه ی مجدد کتب درسی دوره ابتدایی، نتایج یکسانی بدست آمد که نشان دهنده اعتبار بالای ابزار اندازگیری پژوهش می باشد. پس از مشخص شدن مؤلفه ها و خرده مؤلفه های تحقیق، در راستای توصیف دقیق تر آنان، نشانگرهایی تعین و فراوانی هر یک محاسبه شد که در نهایت با استفاده از روش آنتروپی شانون، داده ها تجزیه و تحلیل شد.
امروزه، برای تحلیل داده ها روشهای بسیاری ارائه شده که اساس آنها محاسبه رتبه درصدی از فراوانی شاخص هاست. در روش های مذکور مشکلات ریاضیاتی وجود دارد که از اعتبار نتایج میکاهد. در این پژوهش، داده ها با روش آنتروپی شانون که برگرفته از نظریه سیستم ها است، پردازش میشوند که این خود بیانگر یکی از جنبه های نوآورانه پژوهش میباشد. در واقع هنگامی که داده های یک ماتریس تصمیم گیری، به طور کامل مشخص شده باشد، می توان از روش آنتروپی برای ارزیابی وزن داده ها استفاده کرد. ایده روش فوق، این است که هرچه پراکندگی در مقادیر یک شاخص بیشتر باشد، آن شاخص از اهمیت بیشتری برخوردار است (مؤمنی، 1387). کاربرد این روش در پژوهش های تربیتی دارای پیشینه طولانی نمیباشد. در این میان میتوان به پژوهش صالحی، عمران و شکیابیان در ارتباط با هویت ملّی (1386)، پژوهش ایزدی و همکاران (1389) در ارتباط با آموزش سلامت، پژوهش صالحی عمران و همکاران در ارتباط با آموزش جهانی (1388) و پژوهش صالحی عمران و همکاران (1389) در ارتباط با فرهنگ کار اشاره نمود.
ارسال نظر