
فرهنگ، مشخصۀ اساسی هرملت و جمعیتی است، اقوام و ملل با فرهنگ حاکم برآنها از دیگران ممتاز و متمایز می شوند. سابقۀ یک ملت را به تعالی و یا انحطاط فرهنگی می شناسند.
فرهنگ، مشخصۀ اساسی هرملت و جمعیتی است، اقوام و ملل با فرهنگ حاکم برآنها از دیگران ممتاز و متمایز می شوند. سابقۀ یک ملت را به تعالی و یا انحطاط فرهنگی می شناسند. فرهنگ گاه جهت متعالی و تکاملی دارد و گاه سیر انحطاطی و قهقرایی ، اما هرکدام از این دو جهت برای خود ویژگی هایی دارند که با تأمل در رفتار و گفتار و پندار آن قوم یا ملت تظاهر می یابد. قرآن کریم جامعۀ با فرهنگ پیشرو را با سه ویژگی صاحبان تأمل و اندیشه در آیات الهی، تزکیه و پاکی اخلاق و تربیت و دانش آموختگی از کتاب و حکمت می شناساند. جامعه ای که از این سه تهی باشد، یقیناً در گمراهی و جهالت آشکار به سر می برد. آحاد چنین جامعه ای، جان خود را به ایمان سیراب می سازند و با تعهد و مسئولیت پذیری در قبال همنوعان خویش، عمل شایستۀ خود را به شکیبایی و بردباری در سفارش به نیکی ها وخوبی ها تجلی می دهند. در جامعه ای با فرهنگ پیشرو و متعالی، منفعت طلبی فردی و سود جویی شخصی وگروهی ارزش تلقی نمی شود، ارجمندی مقام و رتبه به نسبت خیرخواهی و فایده رسانی به دیگران به انگیزۀ الهی سنجیده می شود. در این بین فرهیختگان و اندیشمندان در مقام جهاد و اجتهاد علمی و فرهنگی اثر پایداری از خیرخواهی و روشنگری را به یادگار میگذارند. کتاب و اندیشه مظهر این اجتهاد است.
ماه اردیبهشت، در عرصۀ فرهنگی کشور یاد آور فرهنگ کار و تلاش ، علم و دانش آموزی و تجلیل از مقام معلم است که با نام استادی فرزانه و شهیدی گرانقدر همچون مرتضی مطهری زینت یافته است.
شهید مطهری اندیشمند متعهدی بود که از یک سو فرهنگ والای اسلامی را به خوبی می شناخت و از سوی دیگر به مقتضیات زمان و نیازهای نسل جوان آگاهی داشت و با اجتهادی مستمر و روشمند به پرسشها پاسخ می داد و مشکلها را حل میکرد. او همانند دیده بانی تیزبین و مرزبانی آماده، از گستره و حریم اندیشۀ دینی دفاع می کرد و کج اندیشی و بیراهه روی را در حوزۀ دین برنمی تافت. در مقام نقد اندیشه ها، انصاف و تبیین شیوه ی او بود و با پاسخ مستدل و منطقی مدعی را ساکت می کرد و یا به دعوتی دیگر فرا می خواند.
امروز راه و رسم عالمان و اندیشمندان سترگی همانند شهید مطهری باید سیرۀ سلوکی ما باشد. باید بنیاد اندیشه ای را که آنان بنیان نهاده اند و در قامت نظام جمهوری اسلامی ظهور یافته است، به خوبی حراست و پاسداری نمود و از هرآفت و آسیبی آن را پیراست و در زیست محیط باورها و ایمان اسلامی از رخنۀ هرگونه فرهنگ انحطاطی و ارتجاعی جلوگیری کرد.
باید به این نکته توجه داشت که رشد میکروبها و ویروسها تا زمانی که خود را هم شکل محیط نکرده اند ، مشکل نیست ، زیرا طبیبان و معالجان در مطالعات پاتولوژیک آنها را شناسایی می کنند، اما آنگاه که بتوانند خود را همرنگ و هم شکل سلولهای زنده و یا محافظان اندام در بیاورند، تشخیص بسیار سخت و نیازمند دوره های آزمایشی طولانی خواهد بود. آلودگی های فکری و اعتقادی نیز این چنین است، در یک فضای بهداشتی از باورها که عالمان وخبرگان برآن اشراف داشته باشند، قابل شناسایی است اما اگر تولی امور فرهنگی و اعتقادی به عهدۀ ناواردان یا عالمان بی تعهد و یا دانشمندان بی انگیزه و خمود واگذار گردد، عناصر ضد فرهنگ و یا فرهنگیان مرتجع و منحط در یک فرصت می توانند همچون آفتاب پرست خود را با محیط و اوضاع همرنگ کنند و از بیخ و بن بر بنیاد اندیشه و عمل دینی بتازند. پر واضح است که آغازین نقطۀ هجوم فرهنگی ، پایه هایی است که هنوز به تمامی استوار نشده اند و یاخیمه ای است که انبوه بی شماری در زیر آن جمع گشته اند. در کمین فرهنگی ، کم تجربه ها وکم بصیرتها قربانیان اولی هستند. آنهایی که تشنه اند و به دنبال آبند ، در کویر سراب گرفتار می آیند.
لذا باید پاسداران و مرزبانان عقیدتی این گروه را پشتیبانی و صیانت کنند، بی آنکه غرور استقلال را بشکنند از فریب استغناء توهمی بر حذرشان دارند. آماده ساختن آنان برای ورزیدگی فکری و وارد کردن آنان درمیدان تمرین اندیشیدن از جمله این وظایف است.
ارسال نظر