همگام با سند تحول بنیادین؛ استقلال تعلیم قرآن کریم در کتاب و سنّت



 اشاره

ماده 63 قانون برنامه ششم توسعه، وزارت آموزش و پرورش را مکلف به اجرای سند تحول بنیادین کرده است :

« الف - دولت مکلف است برای ایجاد تحول در نظام تعلیم و تربیت اقدامات زیر را انجام دهد : 1- اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به نحوی که کلیه اقدامات وزارت آموزش و پرورش بر اساس این سند انجام شود و  اقدامی مغایر با قانون و سند صورت نگیرد. »

آنچه باعث نوشتن این مجموعه از مقالات شد، تصمیم ریاست محترم سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی بر ادغام « حوزه یادگیری قرآن کریم و عربی » با « حوزه تربیت و یادگیری حکمت و معارف اسلامی » و جایگزیتی « حوزه تفکر و حکمت » به جای حوزه یادگیری قرآن کریم و عربی است!!!  تصمیمی که پیش از عملی شدن باید به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش می رسید. چرا که سند برنامه درسی ملی اولین و مهمترین زیر نظام سند تحول بنیادین است. و هرگونه انحراف از این اسناد ملی باعث بروز مسائل عدیده ای خواهد بود. لذا از سازمان پژوهش انتظار می رود به جای « خلق قانون و جعل قانون »، خود را امانتدار و مجری تمام قد قوانین مصوب بداند. و کوچک تغییر را منوط به مصوبه شورای عالی بداند.

هر چند شورای عالی آموزش و پرورش نیز با در نظر گرفتن مبانی نظری سند تحول بنیادین، رأی بر استقلال حوزه یادگیری قرآن کریم و عربی از حوزه معارف اسلامی داده است. ( که در مقالات بعدی مورد بحث قرار خواهد گرفت ) اما یکی از دلایل اصلی استقلال حوزه یادگیری قرآن کریم توجه به دلالت های قرآنی و روایی و سیره و سنت است. پیشینه تاریخی تعلیم قرآن نشان از استقلال همیشگی این حوزه از صدر اسلام تا کنون را نشان می دهد.  

مقدمه

علم قرائت قرآن کریم و « تعلیم قرآن » اولین و معتبرترین علم از علوم اسلامی است که همزمان با نزول قرآن کریم، توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پایه گذاری شد. بررسی استقلال جایگاه آموزش قرآن کریم در کتاب و سنت، از آن جهت اهمیت دارد که می تواند :

1 - در صیانت از سنت اصیل تعلیم قرآن کریم، در مقابله با هجمه های فرهنگی غرب که در قالب مکاتب تربیتی جدید، آن را مورد استحاله و تخریب قرار می دهد، نقش آفرین باشد.

2 - در حفظ هویت « حوزه تربیت و یادگیری قرآن کریم » به عنوان یکی از حوزه های 11 گانه مصوب شورای عالی آموزش و پرورش در سازمان پژوهش و برنامه ریزی، به عنوان تجلی گاه مبانی نظری آموزش عمومی قرآن کشور نقش ایفا نماید و زمینه ارتقاء و اصلاح منطقی این حوزه از تربیت و یادگیری را فراهم آورد.

3 - در رفع و دفع بد فهمی ها و کژتابی های فکری و روشی آموزش قرآن که دامنگیر بسیاری از فعالیت های قرآنی کشور است، مؤثر واقع شود.

4 -  به عنوان یکی از الگوهای مناسب تربیت اسلامی، الهام بخش اصلاح و رشد سایر حوزه های تربیت و یادگیری قرار گیرد.  

در حالی که توجه به این اصل مهم که آموزش و ترویج قرآن کریم در سنت نبوی و سیره علوی همواره مطرح بوده است، می‌تواند گره‌های کوری که از دیر باز در ارتباط با قرائت و کتابت قرآن وجود دارد را بگشاید. روایات متعدد « قراء سبعه» نیز نشان می‌دهد که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله پیوسته در صدد تبیین ماهیت قرآن و آسان‌گیری آموزش آن بوده اند. (رجبی، سال 1381 )

 

الف - استقلال تعلیم قرآن، در قرآن کریم

با توجه به آنچه گفته شد، پاسخ این سوال مهم و مبنایی می تواند خط سیر بحث را در مسیر صحیح تری هدایت کند :

  •  جایگاه تعلیم قرآن, در قرآن کریم چیست؟

این که قرآن کریم درباره خودش چه انتظاراتی از مسلمانان دارد و مسلمانان چه وظایفی نسبت به قرآن کریم دارند؟ از پرسش های اساسی است که می تواند مبنای برنامه ریزی آموزشی و درسی در تعلیم قرآن کریم قرار گیرد. ( فصل نامه رشد آموزش قرآن کریم، ش23 ) توجه به دانشِ روشی آیات در کنار تبیین دانش مفهومی آن ها، انتظارات قرآن کریم در زمینه تعلیم قرآن را تا حدودی مشخص می کند که در این جا به صورت اجمال و با اشاره به برخی از آیات، به تعدادی از این انتظارات اشاره می شود :

 

 

1- قرائت 1 : قرائت قرآن یک مفهوم عام و کلی است و در عین حال اوّلین و مهم ترین مرتبه و حداقل انس با قرآن کریم است. (موسوی بلده، سیدمحسن، 1378, ص17) در آیه 20 سوره مزمل تأکید دوباره بر خواندن قرآن و عمل به آنچه بیان شده آنقدر واضح و مشخص است که نیاز چندانی به تفسیر و توضیح و تبیین ندارد. و کاملاً بر استقلال خواندن قرآن دلالت دارد.

2- تلاوت2 : یعنی رعایت آداب ظاهری و باطنی هنگام خواندن قرآن کریم ( مانند احترام و عمل به قرآن )؛ این اصطلاح برای خواندن متون مقدس به کار می رود. ( دانشنامه قرآن، ج1 ص 261 ) در این جا نیز خواندن و فهمیدن قرآن و عمل به آن کاملاً موضوعیت دارد.

3- تدبر3 :  تفکر در آیات و عبارات قرآن کریم، با توجه به نتایج و عواقب آن را شامل می شود. همانطور که از بررسی آیات مربوط به تدبر در قرآن به دست می آید در زمینه تدبر نیز حوزه تعلیم قرآن کریم، کاملاً استقلال و موضوعیت دارد.

4- خشوع 4 : به دنبال هدایت باطنی و تأثیر پذیری از آیات شریفه قرآن کریم است.

5- تأثیر پذیری1 : متجلی شدن آیات قرآن در رفتار و گفتار و افکار انسان، در اثر خواندن و فهم آیات شریفه

6- عمل به آیات قرآن 2: عمل به دستورات قرآن کریم در کلیه شئون زندگی. در این زمینه اغلب آیات از محکمات بوده و لذا خواندن و فهمیدن و تفکر و تدبر در آن کفایت می کند.

7- آموزش قرآن به دیگران3 : به عنوان یکی از وظایف پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در این زمینه نیز اولین و اصلی ترین وظیفه پیامبر، خواندن ( تلاوت ) قرآن برای مردم است. و مراتب دیگری مانند تزکیه و حکمت  آموزی در درجات بعدی قرار می گیرند.

همانطور که ملاحظه می شود با نگاهی گذرا به آیات شریف قرآن کریم، شیوه ها و راهکارهای متعددی برای « تعلیم کتاب الله » مطرح گردیده، که هریک به تنهایی نیز کاملاً موضوعیت و استقلال معنایی دارد. لذا از تحمیل معارف اسلامی به این بخش های مستقل باید پرهیز نمود؛ مگر در مواردی که تبیین آن می تواند مفیدتر و سازنده تر باشد. به عنوان نمونه، به چند مورد اشاره می شود :

 1- وَ قُرآنًا فَرَقناهُ لِتَقرَأَهُ عَلَى النّاسِ عَلَى مُکثٍ  وَ نَزَّلناهُ تَنزیلًا ﴿106﴾  سوره اسراء

و قرآن را بخش بخش کردیم تا آن را با تأنّی و درنگ بر مردم بخوانی و آن را آنگونه که باید، به تدریج نازل کردیم .

2-  وَ قالَ الَّذینَ کَفَروا لَو لا نُزِّلَ عَـلَیـهِ القُرآنُ جُمـلَةً واحِـدَةً، کَـذالِـکَ لِـنُـثَبِّـتَ بِـهِ فُـؤادَکَ، وَ رَتَّلـناهُ تَرتیـلًا ﴿32﴾

و کسانى که کافر شدند گفتند : چرا قرآن یکجا بر او نازل نشده است؟

این گونه [ما آن را به تدریج نازل کردیم] تا قلبت را به وسیله آن استوار گردانیم و آن را به آرامى [بر تو] خواندیم.

3 وَ لا یَأتونَـکَ بِـمَـثَـلٍ إِلَّا جِئـناکَ بِالـحَقِّ، وَ اَحـسَنَ تَفـسیـرًا ﴿33﴾  سوره فرقان

و براى تو مثلى نیاوردند، مگر آنکه [ما] حق را با نیکوترین بیان براى تو آوردیم.

4-  لا تُـحَرِّک بِـهِ لِـسانَـکَ لِـتَعـجَـلَ بِـهِ ﴿16﴾

( ای پیامبر ! ) زبانت را بخاطر عجله برای خواندن آن [ قرآن ] حرکت مده.

5-  اِنَّ عَـلَیـنا جَمـعَـهُ وَ قُرآنَـهُ ﴿17﴾

زیرا که بر عهده ماست جمع کردن و حفظ آن در سینه تو و خواندن آن برای تو

6-  فَـاِذا قَـرَأناهُ، فَاتَّـبِع قُرآنَـهُ (18) سوره قیامه

پس چون آن را خواندیم، از آن پیروی کن.

 

 

این آیات و مجموعه زیادی از آیات و روایات شریف بر شیوه صحیح و بایسته تعلیم کتاب الله تاکید و دلالت دارد؛ تحقق این آیات و روایات مستلزم خواندن همراه با فهم و درک آن ها و سپس داشتن عزم راسخ برای انجام تغییر در شرایط موجود است. اما گره زدن خواندن و فهمیدن و تدبر اولیه با معارف اسلامی هیچگاه مورد تأکید نبوده و بلکه در مراتب و مراحل بعدی می تواند راهگشا باشد.

نکته مهم : دانستن این مطلب جالب و در عین حال مهم است که اغلب نکات و انتظارات یاد شده، در متن سند تحول بنیادین ( راهکار 3-1 ) و سند برنامه درسی ملی ( حوزه تربیت و یادگیری قرآن کریم و عربی ) و نیز اهداف آموزش عمومی قرآن ( مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی ) مورد توجه قرار گرفته و لحاظ شده است. اکنون این وظیفه حوزه مستقل تربیت و یادگیری قرآن کریم در سازمان پژوهش و برنامه ریزی است که به تبیین این اسناد و تبدیل آن به نظریه های تربیت و یادگیری بپردازد.

 

ب- استقلال تعلیم قرآن در سنت

این آیات و آیات مشابه دیگر، مبنای تفکری سنت نبوی و سیره علوی در این مسیر، محسوب می شوند. لذا طرح سوال دوم را می توان بر اساس آن مطرح و پیگیری نمود :

  • تعریف آموزش قرآن در سنت پیامبراکرم صلی الله علیه وآله چیست؟

تعلیم قرآن در مکتب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عبارت است از : خواندن آیات توسط معلّم و شنیدن و تکرار آنها توسط قرآن آموز تا جایی‌که این امر منجر به انتقال آیات قرآن از قلب معلّم به قلب متعلّم گردد و متعلّم قرآن نیز چونان معلّم خود، حامل آیات الهی گردد.4

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در تعریف « قرآن آموز » می‌فرمایند : « مَن جَمِعَ القُرآنَ، فَکَاَنَّما اُدرِجَتُ النُّبوةَ بَینَ جَنبَیهِ اِلاَّنَّـهُ لایوحی اِلَیهِ » یعنی « کسی که قرآن را در قلب خود جمع کند، گویی نبوت در درون سینه او جای گرفته است، با این تفاوت که به او وحی نمی‌شود. »5 و نیز می‌فرمایند : « خَیرُکُم مَن تَعَلَّمَ القُرآنَ وَ عَلَّمَهُ » یعنی « بهترین شما کسانی هستند که به دنبال این باشند که قرآن را بیاموزند و به دیگران آموزش دهند. »6 و هم چنین می‌فرمایند : « خَیرُکُم مَن قَرَاَ القُرآنَ وَ أَقرَأهُ » یعنی « بهترین شما کسی است که قرآن را بخواند و آن را به دیگران « اقراء» کند. »7            

 

سیر تطوّر آموزش قرآن در صدر اسلام

 استقلال حوزه یادگیری قرآن کریم در بررسی سیر تطور آموزش قرآن کریم در صدر اسلام و دوران زندگی ائمه معصومین علیهم السلام از چنان شفافیتی برخوردار است که نیازی به تبیین ندارد. چه « سیره اقوالی » و چه « سیره افعالی » حضرات معصومین علیهم السلام همه دال بر استقلال تعلیم قرآن از سایر آموزش های دینی و اسلامی بوده است.

 

مراحل هفتگانه تعلیم قرآن کریم، پس از بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

 تعلیم قرآن کریم و تطوّر آن در دوران رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله را می توان در هفت مرحله به صورت خلاصه چنین بیان کرد :

مرحله اوّل : نقطه آغازین آموزش قرآن کریم را می توان تعلیم آیات قرآن به نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله ازسوی جبرئیل امین علیه السلام دانست؛ طلیعه این مرحله در آغاز نزول آیات شریف اوّل تا پنجم سوره علق است که می فرمایید: « اِقرَء بِاسمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ ... » خداوند در آیات اوّل تا چهارم سوره الرّحمن نیز به این مسأله اشاره می کند و خود را اوّل معلم قرآن معرفی می نماید و چنین می فرماید : « الرَّحمنُ ، عَلَّمَ القُرآنَ ». طبق اقوال و آراء مفسرین، پیامبراکرم صلی الله علیه و آله پس از شنیدن آیات شریف از زبان جبرئیل علیه السلام، آن ها را به خاطر می سپردند.

 

مرحله دوم : پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پس از دریافت آیات شریفه قرآن از جبرئیل و حفظ آن، موظّف شدند تا آن آیات را به مسلمانان بیاموزند. آیه 106 سوره اسراء به موضوع تعلیم قرآن به مسلمین توسط پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره دارد : « وَ قُرآنًا فَرَقناهُ لِتَقرَأَهُ عَلَی النّاسِ عَلی مُکثٍ وَ نَزَّلناهُ تَنزیلًا » ( و قرآنی که در یک جا قرار داشت، قسمت قسمت کردیم تا آن را با درنگ برمردم بخوانی [ و لذا ] آن را به تدریج برتو نازل کردیم. )

از قرائن تاریخی به دست می آید که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در اجرای این وظیفه, به تناسب مخاطبان قرآن، از دو شیوه « اسماع » و« اِقراء » استفاده کرده اند :

الف- اِسماع قرآن : « اِسماع » در لغت به معنای « شنواندن» است و این کار به همین معنا در قرآن به کار رفته است. (روم/ 52) مراد از اسماع، شنواندن قرآن به گوش مردم است که معمولاً در مکه و نسبت به مشرکان قریش، حاجیان و رهگذران صورت می پذیرفت. طبق شواهد تاریخی، در سال های ابتدای رسالت، رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد الحرام می نشست و به تلاوت قرآن می پرداخت و یا به نماز می ایستاد و سوره هایی را قرائت می کرد و به این ترتیب آیات قرآن را به گوش رهگذران می رساند. به عبارت دیگر، رسول خدا(ص) در قالب عبادات روزانه خود، رسالت تبلیغی خویش را نیز دنبال می کرد.

از آن جا که استماع قرآن به تدریج موجب جذب مردم به قرآن می شد، مشرکان تصمیم گرفتند، علاوه برخودداری از استماع قرآن (لقمان/7 )، مانع نمازخوانی یا تلاوت قرآن رسول خدا شوند.

 ب- اِقراء قرآن : آن چه مشهور است این است که اساس و اسلوب تعلیم قرآن توسط پیامبر صلی الله علیه و آله « اقراء » بوده است. در تبیین معنای اقراء و بیان کیفیت و شیوه آن گفته اند : « قرائت بر کسی »یا « تلاوت بر کسی » به معنای اقراء است، یعنی اگر آیات الهی برکسی خوانده شود، به قصد این که او نیز آنها را بشنود و تکرار کند، این عمل « اقراء » نامیده می‏شود .

در سال های ابتدای بعثت، رسول خدا(ص) در خانه ارقم بن ابی ارقم - واقع در کوه صفا- سکنی گزید. حضرت در همین مکان، نومسلمانان را به حضور می طلبید و به آنان قرآن را آموزش می داد ( عسکری، 1-133 ) علاوه بر این، مراکز دیگری نیز وجود داشت که در آن مؤمنان دور از چشم مشرکان به تعلیم قرآن می پرداختند و در واقع مطالبی را که از رسول خدا صلی الله علیه و آله فرا می گرفتند، به یکدیگر آموزش می دادند. ( ابن هشام، ج1ص366 ). آموزش قرآن نه تنها در مسجد پیامبر، بلکه در فرصت های مختلف از میدان جنگ گرفته تا درون خانه ها مورد توجه قرار می گرفت. در این باره احادیث فراوانی وجود دارد :

  1.  از عثمان بن مظعون و عبدالله بن مسعود و ابی بن کعب روایت شده است که : « رسول اکرم صلی الله علیه و آله آیات قرآن را ده آیه، ده آیه به آنان می آموختند. »1 
  2. در تفسیر نورالثّقلین آمده است که حضرت علی(علیه السّلام) درباره روش قرآن آموختن خود نزد پیامبراکرم صلی الله علیه و آله می فرماید : « هیچ آیه‏ای نازل نمی‏شد مگر آن که حضرت رسول صلی الله علیه و آله آن را بر من اقراء می‏فرمود و می‏خواند و من می‏شنیدم و تکرار می‏کردم و پس از آن، همان آیه یا آیات را بر من املاء می‏فرمودند و من می‏نوشتم. »3

 مرحله سوم : در این مرحله عده ای از مسلمین آیات و سُوَر قرآن کریم را به عده دیگر تعلیم می دادند و به اقراء یکدیگر می پرداختند. در کتاب مَناهِلُ العِرفان آمده است: « پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای آموزش قرآن به کسانی که ازجامعه مسلمین دور بوده‏اند، کسانی را می‏فرستاد تا قرآن را به ایشان آموزش دهند، چنان که مُصعَبِ بن عُمَیر و اِبن اُم مَکتوم را، قبل ازهجرت به مدینه  و مَعاذِ بن جَبل را نیز پس ازهجرت برای آموزش قرآن به مکه فرستادند. » (غفاری، 1385) از عِبادَه بن صامت نقل شده است که : « هنگامی که فردی به مدینه مهاجرت می‏نمود و به جمع مسلمانان وارد می‏شد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله او را به یکی از ما می‏سپرد تا به وی قرآن را آموزش دهیم.4 »

 

مرحله چهارم : این مرحله با پدید آمدن گروهی به ثمر رسید که تلاوت قرآن کریم و تدریس آیات و سُوَر آن به صورت اشتغالات عمده زندگی آنان درآمد؛ اینان به « قُرّاء » مرسوم بودند2. این مرحله را باید مرحله آغاز آموزش رسمی آموزش قرآن درجامعه اسلامی دانست؛ مرحله ای که دور نمایی از گستره انتشار آموزش تعالیم قرآنی و اسلامی را در اقصی نقاط عالم در پی داشت .

در کتاب « المغازیِ واقدی » چنین آمده است : « در میان انصار، هفتاد مرد جوان دیده می شدند که موسوم به« قُرّاء » بودند و به هنگام در آمدن شب به ناحیه مدینه می آمدند و به تعلیم قرائت قرآن می پرداختند و اقامه نماز می کردند » 3.

مرحله پنجم: عده ای ازصحابه که حافظ قرآن بودند، آموزش حفظ آن را بر عهده گرفتند و به این کار قیام کردند. اینان عبارت بودند از : علیّ بن ابی طالب, اُبیِّ بن کَعب, عبدالله بن مسعود, زید بن ثابت, عُوَیمِر بن زید, ابو موسی اشعری, عثمان ابن عَفّان.

مرحله ششم: اعزام قاریان و حافظان قرآن کریم به بلاد اسلامی, دوره جدیدی از آموزش قرآن به مسلمانان تلقی می شود. از آن جمله می توان به رفتن عبدالله بن مسعود (صحابی پیامبر) به شهر کوفه یاد کرد. او باعث شد که مردم کوفه بعد از مدینه, در زمینه قرائت قرآن کریم, شهره شوند4.

مرحله هفتم: از این زمان یعنی نیمه دوم قرن اوّل هجری قمری, آموزش قرآن به عنوان یک ماده درسی در مساجد شهرهای مختلف کشورهای اسلامی استقرار یافت. 5

برای تکمیل این بحث شایسته است که به جایگاه آموزش قرآن به کودکان در مکتب پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام نیز اشاره کنیم.

 

استقلال آموزش قرآن به کودکان در سنت نبوی و سیره علوی

  1. آموزش قرآن از دیدگاه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

شیخ طبرسی در کتاب مجمع البیان از مَعاذ نقل می کند، که گفت: « شنیدم از رسول خدا (ص) که می فرمود: هیچ مردی نیست که به فرزندش قرآن آموخته شود، مگر آن که خداوند، روز قیامت پدر و مادر آن فرزند را به تاج فرشتگان مفتخرگرداند و دو زیور از زیورهای بهشتی که مردمان هرگز مثل آن را ندیده اند بر اندام آنها بپوشاند. »1

از پیامبراکرم(ص) نقل شده است که فرمود: « هنگامی که معلّم به کودکی خطاب کند که بگو بسم اللّه الرّحمن الرّحیم و کودک بگوید بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، خداوند تعالی برائت از آتش جهنم را برای فرزند، پدر ومادر ومعلمش خواهد نوشت. »2

 

  1. آموزش قرآن از دیدگاهامیر المؤمنین امام علی علیه‏السلام

امام علی علیه ‏السلام در نامه تربیتی خود به فرزندش امام‏حسن مجتبیعلیه‏السلام بعد از آن که بر اهمیت تربیت و تسریع در آن تأکید می‏کنند، نخستین اقدام خود را آموزش قرآن و معارف و احکام حلال وحرام آن بیان می‏کند : « ... وَ اَن اِبـتَـدَئَـکَ بِـتَعـلیـمِ کِـتابِ ‏اللّهِ » یعنی « نخست تو را کتاب خدا بیاموزم ... و ( در آغاز ) به چیزی غیر از قرآن نپردازم. » 3

هم چنین در توصیه به فرزندش محمدبن حنیفه فرمود: « ... برتو باد به خواندن قرآن و عمل کردن به آنچه در آن است. خواندن قرآن را در شب و روز و هنگام تهجّد برخود لازم بدان چرا که قرآن عهد نامه‏ای ‏است از سوی خداوند تبارک و تعالی به خلق خود، پس واجب است بر هر مسلمانی که درهر روز به عهد نامه خود بنگرد ولو پنجاه آیه باشد. 4 »

همچنین از امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند : « حَقُّ الـوَلَـدِ عَـلَی الـوالِـدِ اَن یُـحَسِّنُ اَدَبُـهُ وَ یُـعَلِّـمَـهُ القُـرآن »، « حقِ فرزند بر پدر آن است که فرزند را نیکو ادب کند و به او قرآن بیاموزد.1 »

  1. آموزش قرآن در سیره امام حسین علیه السلام

مردی به نام عبدالرحمن سلمی، سوره « حمد » را به فرزند امام حسین علیه السلام آموخت، وقتی که آن فرزند سوره حمد را نزد امام حسین علیه السلام به خوبی خواند، امام هزار دینار و هزار حلّة گرانبها به آن معلم جایزه داد و دهانش را پر از جواهر ساخت. 3 وقتی خواستند دراین باره با آن حضرت بحث و گفت وگو کنند، فرمود : بخشش من کجا می‌تواند با عطای او یعنی آموزش قرآن برابری کند. » 4

4-حضرت زینب سلام الله علیها، معلم قرآن

« یک سال پس از استقرار علی علیه السلام در شهرکوفه، زنان و دختران، به آن حضرت پیام فرستادند و گفتند : ما شنیده‏ایم که دختر شما « زینب » همانند مادرش فاطمه سلام الله علیها منبع سرشار دانش و دارای علوم و کمالات است. اگر اجازه دهید از آن سرچشمه دانش بهره‏مند شویم. امام اجازه دادند تا زینب کبری سلام الله علیها، بانوان مسلمان کوفه را قرآن آموزش دهند. 5

روزی در یکی از جلساتی که حضرت زینب سلام الله علیها برای زنان کوفی قرآن می‏گفت، امیر مؤمنان علیه السلام وارد جلسه شدند. آن روز حضرت زینب علیها السلام آیه اوّل سوره مریم - « کهیعص‏ » - را آموزش می داد و درباره آن سخن می‏گفت. »  6

همانطور که ملاحظه می شود، تعلیم کتاب الله در سنت و سیره قولی و فعلی پیامبر اکرم و خاندان طاهرینش همواره به صورت مستقل موضوعیت داشته است. سیر تاریخی دوران اسلامی نیز نشان از وفاداری مسلمین به این سنت و سیره را نشان می دهد.

 

سیر تطوّر آموزش قرآن در دوران اسلامی

 استقلال حوزه یادگیری قرآن کریم را با توجه به جایگاه مهم آموزش آن, در طول دوران اسلامی می توان به وضوح مورد مطالعه قرار داد. این دوران، دارای فراز و فرودهای فراوانی بوده است. اما رشد و تعالی و نیز جایگاه آن در حفظ اسلام اصیل و راستین بر کسی پوشیده نیست. برخی از شواهد این موضوع را می توان در الگوهای آموزشی زیر ملاحظه نمود :

1- مساجد : قدیمی ترین و معتبرترین جایگاه تعلیم قرآن کریم در مساجد بوده است. استقلال تعلیم قرآن در مساجد از گذشته تا کنون برکسی پوشیده نیست.

2- مکتب خانه ها : پس از مساجد، مکتب خانه ها از قدیمی ترین و معتبرترین جایگاه های مستقل آموزش قرآن کریم در کشورهای اسلامی بوده اند.

3- جلسات قرآن هفتگی : جلسات سنتی و خانگی قرآن از گذشته تا کنون از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و نقش اساسی در حفظ سنت نبوی و سیره علوی در حوزه یادگیری قرآن کریم را بر عهده داشته است.

4- خانواده :‌ خانواده های مسلمان مهم ترین نقش را در تربیت قرآنی فرزندان خانواده بر عهده داشته اند. نقش الگویی ایشان را باید از برجسته ترین ترین این روش ها دانست.

5- نظام رسمی : نظام رسمی هم همواره به حوزه یادگیری قرآن به چشم مستقل نگریسته و برای آن، برنامه، محتوا، روش و  ... قائل بوده است.    

6- اسناد تحولی : کلیه اسناد تحولی توجه ویژه به استقلال حوزه یادگیری قرآن کریم داشته و آن را مجزای از آموزش احکام، اعتقادات و اخلاق اسلامی معرفی کرده اند.

 

 

راز استقلال حوزه یادگیری قرآن کریم

راز استقلال حوزه یادگیری قرآن کریم در کتاب و سنت و تاریخ اسلام را باید در «  آیه 9 سوره حِجر » جست و جو کرد :

« اِنّا نَحـنُ نَزَّلـنَـا الذِّکـرَ وَ اِنّا لَـهو لَـحافِـظونَ »، « بدرستی که ما ذکر (قرآن ) را نازل کرده ایم و ما بطور قطع آن را محافظت خواهیم کرد. »

  • منظور از « اِنّا لَـهُ لَـحافِـظونَ » چه کسانی هستند؟

حفظ و صیانت از آیات الهی، حق نخست قرآن کریم بر امت اسلام است. طبق آیه شریفه بی شک اراده و قدرت الهی ضامن حفظ قرآن کریم از حذف و تحریف است. چرا که خداوند متعال از مصونیت قرآن از هر گونه تحریفی خبر داده و حفاظت از آن را خود بر عهده گرفته است. ( چه تحریف لفظی و چه تحریف معنوی ) اما اینکه اراده الهی به چه شکلی بروز و ظهور می یابد قطعاً به اراده و خواست مسلمانان در حفظ و صیانت از قرآن کریم هم بستگی دارد. امام صادق علیه السلام : « اَبَی اللهُ اَن یُجـرِیَ الاَشـیاءَ اِلاّ بِـاَسبابٍ، فَـجَـعَـلَ لِـکُلِّ شَیءٍ سَـبَـبا »، « خداوند ابا دارد از این که چیزها ( امور ) را جز از طریق اسباب فراهم آورد. از این رو، براى هر چیزى، سببى قرار داده ... » [الکافی : 1/183/7.]

نمونه های متعددی از حساسیت ویژه مسلمانان در طول تاریخ نسبت به حفاظت از هرگونه تغییر در قرآن کریم وجود دارد، به گونه‌ای که حتی نسبت به حذف یک « واو » از قرآن کریم، شدیدترین عکس العمل‌ها را نشان می‌دادند و شمشیر را از نیام بیرون می‌کشیدند. این حساسیت، با توجه به دستورات قرآن کریم و توصیه‌های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله منجر به اهتمام مسلمانان نسبت به این حوزه از یادگیری قرآن و انس هر چه بیشتر ایشان با تلاوت، حفظ و کتابت قرآن کریم شده و نیز تقدس و احترام ویژه‌ای برای قرآن کریم به دنبال داشته است.

 

نتیجه بحث :

  1. « قرآن »، « سنت »، « اجماع» و « عقل » ( ادلّه اربعه ) منابع دینی و مبانی تفکری مکتب اسلام و مذهب تشیع است. از این رو با توجه به اهمیت موضوع تعلیم قرآن کریم در جامعه اسلامی، از متولیان محترم سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی انتظار می رود تا در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها، دو بخش « قرآن » و « سنت » و نیز پیشینه تاریخی این موضوع در جهان اسلام را مورد دقت و توجه قرار دهند.

هر چند در دو بخش « اجماع» و « عقل » نیز دلالت های بسیار قوی برای حفظ استقلال حوزه یادگیری قرآن کریم وجود دارد. ( که در مقالات بعدی مورد توجه قرار خواهد گرفت. )

  1. اسلام، تنها دینی است که معجزه اش کتاب ( قرآن ) و اولین دستورش « بخوان » ( اقرأ ) است. و قرآن کریم تنها معجزه به جای مانده از 124 هزار پیامبر الهی است که به واسطه آن، ارسال رسل و انزال کتب، ختم شد. کتابی که پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله در عظمت آن فرمودند : « فَضـلُ الـقُرآنِ عَـلی سـائِـرِ الـکَـلامِ، کَـفَضـلِ اللهِ عَـلی خَلـقِـهِ » « فضیلت قرآن کریم بر سایر کتاب ها، مانند فضیلت خداوند است بر بندگانش » ( اصول کافی،  ج  ص 63 )

مطالعه سیر تطور آموزش قرآن در ایران، نشان از وجود شکاف فرهنگی جامعه و فاصله تدریجی از سنت اصیل تعلیم قرآن کریم را نشان می دهد. خطر غربزدگی، تنها در انتخاب پوشش غربی و یا رفاه زدگی و تجمل گرایی نیست. بلکه خطرناک ترین شکل غربزدگی در « التقاط فرهنگی » است. از اصلی ترین دلایل بی سوادی قرآنی جامعه، دوری از اسلام اصیل و حرکت تدریجی به سمت اسلام لیبرالیستی است که محور آن « انسان مداری » به جای « توحید محوری » است. این التقاط فرهنگی و عقیدتی را با اندک توجهی می توان حتی در برخی از آموزش های معارفی و دینی مشاهده کرد. فقدان سرمایه گذاری حاکمیت، به انس و ارتباط مستقیم آحاد مردم جامعه با قرآن کریم به عنوان محور اصلی تعلیم قرآن و در مقابل تغییر تدریجی مبانی و مبادی شیوه های آموزش قرآن به نام الگوهای نوین آموزش، از مهمترین دلایل و عوامل مهجوریت قرآن است. حاصل چنین تفکری، به سطحی نگری و ساده اندیشی در این حوزه از تربیت و یادگیری شده است.

از این رو حفظ استقلال حوزه یادگیری قرآن کریم، در میان 11 حوزه تربیت و یادگیری در سازمان پژوهش، نه تنها طبق قانون، ضروری است، بلکه منطقاً واجب و لازم است. این موضوع ( استقلال حوزه قرآن کریم ) از چند جهت حائز اهمیت است :

اولاً - در حفظ هویت « حوزه تربیت و یادگیری قرآن کریم » به عنوان یکی از حوزه های 11 گانه مصوب شورای عالی آموزش و پرورش در سازمان پژوهش و برنامه ریزی به عنوان تجلی گاه مبانی نظری و مبادی عملی تعلیم و تربیت اسلامی نقش ایفا نماید.

چرا که بزرگ ترین ضعف آموزش قرآن در کشور را باید در نپرداختن به مبانی و مبادی تعلیم قرآن کریم دانست؛ رسالت ذاتی و حقیقی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی نیز پرداختن به همین مطلب در لوای حفظ استقلال « حوزه تربیت و یادگیری قرآن کریم » است. ادغام این حوزه با هر حوزه دیگری، باعث « حضور خنثی آموزش قرآن کریم در سازمان پژوهش » خواهد شد. حوزه ای که بر خلاف کلیه اسناد تحولی، به نام تلفیق و ادغام، در آستانه حذف و انحلال قرار دارد.

ثانیاً- مدیرانی که طبق قانون برنامه ششم توسعه باید مجری تمام قد سند تحول بنیادین باشند، باید برای هر تغییری در اسناد تحولی « پیوست پژوهشی » ارائه نمایند. از شورای عالی آموزش و پرورش انتظار می رود به وظیفه خود در قبال نظارت برحسن اجرای سند تحول بنیادین و زیرنظام های مربوطه نظارت دقیق داشته باشد.

ثالثاً- صیانت از سنت اصیل تعلیم قرآن با حفظ استقلال حوزه یادگیری قرآن کریم، ( طبق سند برنامه درسی ملی ) می تواند به عنوان یکی از مهم ترین سنگرهای مقابله با هجمه های فرهنگی غرب به شمار آید. فرهنگ ویرانگر غربی در شکل های مختلف از جمله در قالب مکاتب تربیتی جدید، در صدد استحاله و تخریب این سنت های اصیل و اسلامی است.

لذا نباید اجازه داد که این حوزه از تعلیم و تربیت که می تواند الهام بخش سایر حوزه های تربیتی در اصلاح الگوهای تربیتی و یادگیری باشد، دستخوش تخریب و انحلال شود.

این که پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله فرمودند : « فَـاِذَا الـتَـبَـسَت عَـلَیـکُـمُ الـفِـتَـن، کَـقِـطَـعِ اللَـیـلِ الـمُظـلِم, فَـعَـلَیـکُم بِالـقُرآنِ »، « هنگامی که فتنه‌های زمانه، مانند پاره های شب تار، شما را در برگرفت، بر شما باد که به قرآن کریم مراجعه و از آن کمک بگیرید. ». ( الکافی (ط - الإسلامیة)، ج 2، ص: 599) از جهتی تأکیدی است بر توجه به همین هشدار مهم. زنگ خطر حذف آموزش قرآن کریم، در آموزش و پرورش، سالهاست که به گوش می رسد. مدیران و مسئولان دلسوز و با بصیرت و انقلابی به ویژه اعضای محترم شورای عالی آموزش و پرورش، باید مراقب باشند که اصیل ترین حوزه تربیت و یادگیری در تعلیم و تربیت اسلامی ( آموزش قرآن کریم ) دستخوش افراط و تفریط نشود.

امید است با وجود اسناد ملی متعدد و تصریح قوانین مصوب، فصل الخطاب عمل به سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری و اسناد تحولی باشد. در این صورت است که منویات مقام معظم رهبری در تحقق سند تحول بنیادین، امکان پذیر خواهد بود. ان شاء االله

 

درخواست :

با توجه به مقاله « استقلال تعلیم قرآن در کتاب و سنت » ( مقاله اول )؛ از سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی انتظار می رود در بازآرایی تشکیلاتی سازمان و تصمیم های مدیریتی، عنایت لازم را به این درخواست مبذول فرماید :

 

« استقلالِ حوزه تربیت و یادگیری قرآن کریم و عربی ( طبق سند برنامه درسی ملی ) به رسمیت شناخته شود. »

 

« وَ ما تَوفیـقی اِلّا بِاللهِ، عَـلَیـهِ تَـوَکَّلـتُ وَ اِلَیـهِ اُنیـبُ »

 


1 – سوره مزمل /20

2 – سوره بقره /121

3 – سوره محمد / 24

4 – سوره حشر /21

1 – سوره حدید/ 16

2 – سوره بقره /44

3 سوره جمعه / 2   

4 - گزارش نهایی طرح پژوهشی آموزش زبان قرآن.  بخش دوم، فصل سوم

5 - اصول کافی، ج 2، کتاب القرآن      

6 - همان، خ 2351

7 - همان، خ 2354 7

1 – البیان فی تفسیر القرآن، آیه الله خویی، ص38، به نقل از تاریخ قرائات قرآن، ص 24

3 - همان مأخذ و همان صفحه

4 – البیان فی تفسیر القرآن، آیه الله خویی، ص38، به نقل از تاریخ قرائات قرآن، ص 26

2 – حجتی کرمانی، سید محمد باقر، تاریخ قرائات قرآن، ص 27

3 – همان مأخذ، ص 28

4 – حجتی کرمانی، سید محمد باقر، تاریخ قرائات قرآن، ص 31

5 – همان مأخذ و صفحه 32

1 - وسایل. ج‏4، ابواب قرائت قرآن، ح 323

2 - همان، ح328

3 -  نهج البلاغه، نامه 31 

4 – راجی قمی، محمد، پندهای پدران به فرزندان، ص162 و 163.

1 - نهج البلاغه، حکم 399؛ میزان الحکمة، ج‏8، ص.

3 - بحار الانوار، ج 44، ص 191، علامه مجلسی، بیروت، 1403 ق

4 - مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص66

5 - ریاحین الشریعه، ج‏3، ص‏57 .

6 - خصائص الزینبیه، ص‏27 .

ارسال نظر

Image CAPTCHA