رزمایش مواسات مقدمه تمدن توحیدی و اخلاق محور است



معنای رزمایش این است که جامعه ایرانی با این حرکت ها آماده می شود که در صحنه های دیگر هم به شکل جدی ورود و این مواسات را در سطوح دیگر نیز برقرار کند که در نهایت می تواند به برقراری تمدن مبتنی بر اخلاق و معنویت منجر شود.

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان،  تعبیری که حضرت آقا بعد از رویدادهای اخیر در این باره داشتند رزمایش مواسات بود.

حضرت آقا این تعبیر دقیق را مطرح کردند. معنای رزمایش این است که جامعه ایرانی با این حرکت ها آماده می شود که در صحنه های دیگر هم به شکل جدی ورود و این مواسات را در سطوح دیگر نیز برقرار کند که در نهایت می تواند به برقراری تمدن مبتنی بر اخلاق و معنویت منجر شود. البته جوهره و بنیان اسلام در بعد و وجهه رفتارهای اجتماعی مبتنی بر تعاون، همیاری و یکپارچگی است. از دیدگاه اسلام کل جامعه یک موجود یکپارجه است و اگر عضوی از آن به درد بیاید مابقی اعضا هم سهمی در آن بی قراری و درد خواهند داشت بنابراین هرچقدر ما بتوانیم در سیاست های جاری کشور، در برنامه ریزی ها، قانون نویسی ها، الگوسازی ها، پرورش نخبه ها، سیاست های اعلامی و اجرایی به این روح تعاون و همیاری وفادار بمانیم جامعه ما شاهد شکوفایی بیشتری در این عرصه خواهد بود. گفتگویی با حجت الاسلام و المسلمین «علی ذوعلم» کارشناس حوزه سبک زندگی و رییس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی درباره اصلاح سبک زندگی و امکان رویش تمدن مبتنی بر اخلاق و معنویت با توجه به ظرفیت های مواسات و همیاری در جامعه ایرانی داشته ایم که در ادامه می خوانید.

رهبر معظم انقلاب در این چند سال اخیر از اصلاح سبک زندگی به عنوان لازمه تمدن سازی مبتنی بر معنویت و اخلاق یاد برده اند. در حوادث اخیر مربوط به کرونا کمک های مومنانه و همیاری های فوق العاده عامه مردم عملا به بسط فضای دیگرخواهی در جامعه منجر شد. این رویکرد مواسات و دیگرخواهی چقدر می تواند در ارتقای اخلاق و معنویت و حرکت به سمت تمدن الهی مبتنی بر اخلاق و توحید موثر باشد؟

جامعه ما واجد ویژگی هایی است که در جوامع دیگر چندان به چشم نمی آید. در تحقیقی که در سال 77 به نام "انقلاب ارزش ها" انجام دادیم و منتشر شد به این جمع بندی رسیدیم که باطن جامعه ایران بسیار بهتر از ظواهری است که رویت  و گاه بر اساس همان ظواهر هم داوری می شود و البته معلوم است وقتی ما در قضاوت ها و ارزیابی هایمان صرفا به یک سری ظواهر بسنده می کنیم نتایج می تواند بسیار گمراه کننده باشد. شما می بییند در برخی مناسبت ها و مقاطع از جمله مراسم روز قدس و به ویژه نماز عید فطر در تهران افرادی حضور دارند که اگر ما صرفا نگاه مان به ضوابط ظاهری، نوع پوشش و آرایش باشد از آن ظواهر به سبک زندگی غربی خواهیم رسید اما وقتی کمی عمیق تر می شوید می بینید واقعا این گونه نیست و درون این افراد آکنده از ایمان و معرفت دینی است.

گاه رسانه ها محدود به یک نگاه عیب جویانه هستند و این نگاه عیب بین و عیب جو، نمی تواند به آن لایه های عمیق تر شخصیت و رفتار افراد دست پیدا کند. شما چنین موضوعی را در ارتباط با کارکرد نخبه ها هم می بینید. فی المثل ما احساس می کنیم که بخشی از نخبه هایمان دیدگاه متفاوتی نسبت به مبانی دینی و انقلابی دارند اما با کمی کنکاش معلوم می شود این افراد هم به اصالت ها و بنیان هایی معتقدند که در بزنگاه ها خود را نشان می دهد. شاید بشود گفت آن ها تفسیر متفاوتی از مناسک، آیین ها و رفتارهای دینی و انقلابی دارند و فی المثل می خواهند از نوعی خودنمایی و ریا فرار کنند اما در ادامه خود به نوعی تظاهر از آن سو دچار می شوند: تظاهر به فاصله گیری از انقلابی گری.

پس از زاویه نگاه شما شالوده معرفتی و اخلاقی در جامعه ما با توجه به همه تفاوت هایی که ممکن است وجود داشته باشد کاملا پابرجاست؟

بنیان های ایمانی و فکری جامعه ما از استحکام خوبی برخوردار است و البته جای شگفتی هم نیست چون این جامعه همان جامعه ای است که در اوج بی بند و باری و استبداد رژیم پهلوی به امام، اسلام و انقلاب روی آورد. درست است که ما فراز و نشیب هایی هم داشته ایم و گاه در برهه هایی بخش هایی از جامعه ما ممکن است متاثر از موج رسانه ای و تهاجم فرهنگی قرار گرفته باشد اما با وجود همه این تحرک ها، تاریخ اجتماعی ایران نشان می دهد که ایران جامعه ای با رهیافت های فطری و الهی است. البته از یاد نبریم که 40 سال فعالیت های عمیق فکری و معنوی با هدایت های امام راحل، حضرت آقا و بزرگان حوزه و دانشگاه در این جامعه انجام شده ست و علیرغم این که ممکن است به بخش هایی از جامعه ما آسیب هایی از ناحیه تهاجم های فرهنگی صورت گرفته باشد اما کلیت جامعه ایران از ریشه های عمیق و بنیان های مستحکم دینی و الهی برخوردار است و این استحکام خود را در بزنگاه ها و موقعیت های خطیر نشان می دهد.

تحلیل تان از ارتباط این ریشه ها و علقه های اخلاقی و دینی موجود در جامعه با آنچه که در مهار بحران اخیر کرونا روی داد چیست؟

ویژگی و خصیصه بسیار مهم در این باره صبر و متانتی بود که به طرز واضحی قابل مشاهده بود. با وجود چالش بزرگی که روی داد اما شما سراسیمگی، اضطرار و رفتارهای عصبی را در جامعه ما ندیدید در حالی که در جوامع به ظاهر پیشرفته این سراسیمگی و عصبیت کاملا مشهود بود. این هنر جامعه است که بلیه اخیر را به خوبی کنترل، مدیریت و هضم کرد و در واقع مواجهه صبورانه ای با آن انجام داد. وقتی اتکای جامعه ای در آن لایه های عمیق به توحید باشد چنین جامعه ای دچار یأس و ناامیدی و بی پشتوانگی نمی شود بنابراین کاملا امیدوارانه کار خود را انجام می دهد.

ما در رخداد اخیر به عینه دیدیم بخش هایی از جامعه که به شدت درگیر مقابله با این ویروس بودند مثل پرستاران و کادر درمانی چطور با وجدان ایمانی وارد میدان شدند. این رشادت ها جلوی چشم ما بود و البته توده مردم برای کمک مومنانه به مستمندان وارد میدان شدند. این نکته را هم بگویم آنچه منعکس می شود بخش کوچکی از این جانفشانی ها، ایثار و کمک های موحدانه و مومنانه است. قطع به یقین بدانید ما و افکار عمومی در جریان بسیاری از فعالیت های خیرخواهانه و نوع دوستانه قرار نمی گیریم چون عده ای با اخلاص تمام و با حفظ کرامت اجازه نمی دهند که کمک های مومنانه آن ها بازتاب رسانه ای داشته باشد و تعمد دارند که حرکت های خیرخواهانه شان پنهان بماند. این ها جلوه هایی از تقویت و تثبیت انقلاب اسلامی در جامعه ماست و کسانی که می گویند انقلاب ایران بعد 40 سال چه کرد می توانند به این صحنه ها بنگرند و ماحصل تربیت انقلاب اسلامی و بسط فضای معنوی در جامعه را ببینید و متوجه باشند که اگر حکومت پهلوی تداوم می یافت و به حرکت خود در آن نوع ریل گذاری ادامه می داد معلوم نبود جامعه ایرانی به کجا می رسید.

پرسشی که مطرح می شود این است که چه کنیم از این ظرفیت عظیم معنوی و دینی موجود در فرهنگ عمومی مان به درستی استفاده کنیم و آن را به لایه های مشهودتر تسری بدهیم؟

ما آسیب هایی در سبک زندگی مان به ویژه در سطح نمودها داشته ایم که نشان می دهد باید بیشتر متوجه ظرفیت های بزرگ تربیت دینی، مدرسه ای، دانشگاهی و رسانه ای مان باشیم. به سخن دیگر ما نباید دلخوش به محکم بودن بنیان ها و ریشه های الهی و دینی در جامعه مان باشیم. درست است که این ریشه ها  امکان و ظرفیت بی نظیری را در اختیار ما قرار می دهد اما ما می توانیم این سرمایه بزرگ را به درستی در عرصه هایی که اشاره شد مدیریت کنیم و به آن ها جهت داده و در نهایت به سودآوری نزدیک کنیم.

گاهی احساس می کنیم که در جامعه ما رسم و سنت حسنه دیگرخواهی که متاثر از آموزه های وحیانی و روایی ماست صرفا در چالش ها و بحران ها خود را نشان می دهد. چطور می توان عمل کرد که این دیگرخواهی متوقف در بحران ها نشود و در شرایط عادی هم در جامعه ما جاری و ساری باشد؟

تعبیری که حضرت آقا بعد از رویدادهای اخیر در این باره داشتند رزمایش مواسات بود. حضرت آقا این تعبیر دقیق را مطرح کردند. معنای رزمایش این است که جامعه ایرانی با این حرکت ها آماده می شود که در صحنه های دیگر هم به شکل جدی ورود و این مواسات را در سطوح دیگر نیز برقرار کند که در نهایت می تواند به برقراری تمدن مبتنی بر اخلاق و معنویت منجر شود. البته جوهره و بنیان اسلام در بعد و وجهه رفتارهای اجتماعی مبتنی بر تعاون، همیاری و یکپارچگی است. از دیدگاه اسلام کل جامعه یک موجود یکپارجه است و اگر عضوی از آن به درد بیاید مابقی اعضا هم سهمی در آن بی قراری و درد خواهند داشت بنابراین هرچقدر ما بتوانیم در سیاست های جاری کشور، در برنامه ریزی ها، قانون نویسی ها، الگوسازی ها، پرورش نخبه ها، سیاست های اعلامی و اجرایی به این روح تعاون و همیاری وفادار بمانیم جامعه ما شاهد شکوفایی بیشتری در این عرصه خواهد بود به ویژه می توان از مسئولیت سنگین چهره ها و نخبه ها در فضای مجازی سخن گفت. این چهره ها با غور و عمق بخشی به نگاه خود متوجه می شوند که این نفوذ و تاثیرگذاری یک امکان شخصی نیست در حقیقت این نفوذ یک امکان اجتماعی است و طبیعتا در برابر این امکان باید در برابر پیشگاه الهی پاسخگو باشند که آیا این استعدادها و توانمندی ها، نفوذ کلام و چهره و محبوبیت در جهت ارتقای هویت اسلامی و ملی و رشد انگیزه های اخلاقی و معنوی و پیشرفت کلان جامعه به کار رفته است؟

امتیازی داده نشده

ارسال نظر

Image CAPTCHA