تبیین شخصیت امام خمینی رحمة‌الله در پرتو قرآن



حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب به مناسبت چهلمین روز ارتحال امام خمینی(ره) در سال 1368 پیامی را در " تبیین شخصیت امام خمینی رحمة‌الله در پرتو قرآن " صادر نمودند.

به گزارش روابط عمومی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفترمقام معظم رهبری، ،  حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب به مناسبت چهلمین روز ارتحال امام خمینی(ره) در سال 1368 پیامی صادر نمودند که به شرح زیر می باشد: 

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌

اولئک کتب فی قلوبهم الایمان و ایّدهم بروح منه و یدخلهم جنّات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها رضی اللَّه عنهم و رضوا عنه اولئک حزب اللَّه الا انّ حزب اللَّه هم‌المفلحون(1)

اکنون چهل روز از مصیبت بزرگ جهان اسلام می‌گذرد. چهل روز است که امام ما - روح خدا و نفس مزکّی - احرام پوشیده، به میقات رفته و در بحر وحدانیت حق، مأوی گرفته و بزم ملکوتیان را به حضور خود آراسته است.

چهل روز است که آن پدر مهربان و معلم دلسوز و قافله‌سالار آگاه، فرزندان و مریدان و رهروان را تنها گذاشته و چون جان شیرین، پیکر امت اسلامی را ترک گفته است. امت اسلامی در همه جای جهان، چهل روز است که سرود غم می‌سراید و از این فقدان بزرگ می‌نالد.

ملت ایران، همچون صاحب‌عزای داغداری که سوز مصیبت هرچند تا مغز استخوان او اثر می‌کند، اما او را از وظایف بزرگش غافل نمی‌سازد. در این چهل روز، سوخت و گریست و ناله زد؛ اما گردنِ افراشته و چهره‌ی امیدوار و دست و بازوی توانا و اراده‌ی پولادین خود را نیز نشان داد و دوست و دشمن را به تحسین وادار ساخت.

این ملت باوفا و سرشار از صدق و صفا، با همه‌ی وجود از امام خود تجلیل کرد، و با همه‌ی توان به عزاداری او کمربست، و با هزاران بیان در فراق او شکوه سر کرد. اما با این همه، هنوز هیچ بیانی نتوانسته عظمت امام و عظمت حادثه‌ی فقدان او را باز گوید، و هنوز هیچ زبان گویایی نتوانسته مرثیه‌ی او را بسراید.

پیش از این، در هر مصیبتی ما به او پناه می‌بردیم، و او وزن و مقدار آن را در بیان خود به ما می‌فهماند، و هم او ما را تسلا می‌داد: شهادت مطهری، درگذشت طالقانی، شهادت شهدای محراب، فاجعه‌ی هفتم تیر و هشتم شهریور، و پیش از آنها، پانزده خرداد و هفده شهریور و دیگر مصایب ...؛ اما امروز کجاست آن میزان عظیم، که وزن و مقدار این مصیبت را بسنجد، و کیست آن دریادلی که جویبارهای خروشان و آشفته‌ی ما را در سینه‌ی پُرعمق خود، به سکینه و اطمینان نایل سازد؟ مگر به حضرت بقیةاللَّه(ارواحنافداه) ملتجی شویم و به او تسلیت گوییم و از او تسلا جوییم.

برای تبیین شخصیت اماممان - آن انسان والا و آن مسلمان وارسته - بهتر از آن نیست که به قرآن پناه بریم و او را در لابلای آیه‌های هدایتگر آن، که به توصیف بندگان صالح خدا پرداخته است، باز جوییم:

او با جهاد و هجرت که مؤمنان را در حیطه‌ی ولایت الهی قرار می‌دهد، مصداق: «انّ الّذین امنوا و هاجروا و جاهدوا باموالهم و انفسهم فی سبیل اللَّه»(2) شد. او با استقبال از خطر و جان برکف گرفتن در راه خدا، در زمره‌ی کسانی درآمد که ستایش الهی: «و من النّاس من یشری نفسه ابتغاء مرضات اللَّه»(3) در وصف آنان سروده شده است. او با قیام تاریخیش در راه خدا و تلاش بی‌نظیرش برای اقامه‌ی قسط و عدل و نجات مستضعفان از ظلم و تبعیض، پاسخی افتخارانگیز به ندای: «کونوا قوّامین للَّه»(4) و «کونوا قوّامین بالقسط»(5) داد. او خشم و برائت نسبت به مشرکین و کفار عنود، و عطوفت و مودت نسبت به مسلمانان سراسر جهان را مصداق کاملی از: «اشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم»(6) ساخت. او با مناجات و تهجد و تضرع مخلصانه، در سلک: «عسی ان یبعثک ربّک مقاما محمودا»(7) درآمد. او آمر به معروف و ناهی از منکر و مجاهد فی‌سبیل‌اللَّه بود. او با قطع هر پیوندی که با پیوند محبت حق و فنای در حق ناسازگار بود، مصداق: «رضی اللَّه عنهم و رضوا عنه اولئک حزب اللَّه الا انّ حزب‌اللَّه هم المفلحون»(8) گردید.

او با عمری که روزها و ساعتها و لحظه‌هایش با مراقبه و محاسبه سپری می‌شد، صدها آیه‌ی قرآن را که در توصیف مخلصین و متقین و صالحین است، مجسم و عینی ساخت. او قرآن را نه فقط در محیط زندگی جامعه و با تشکیل جامعه‌ی اسلامی، بلکه در نفس خود و زندگی خود تحقق بخشید.

او، آن روح‌اللَّه بود که با عصا و ید بیضای موسوی و بیان و فرقان مصطفوی، به نجات مظلومان کمر بست؛ تخت فرعونهای زمان را لرزاند و دل مستضعفان را به نور امید روشن ساخت. او به انسانها کرامت، و به مؤمنان عزت، و به مسلمانان قوّت و شوکت، و به دنیای مادّی و بی‌روح معنویت، و به جهان اسلام حرکت، و به مبارزان و مجاهدان فی‌سبیل‌اللَّه شهامت و شهادت داد.

او بتها را شکست و باورهای شرک‌آلود را زدود. او به همه فهماند که انسان کامل شدن، علی‌وار زیستن و تا نزدیکی مرزهای عصمت پیش رفتن، افسانه نیست. او به ملتها نیز فهماند که قوی شدن و بند اسارت گسستن و پنجه در پنجه‌ی سلطه‌گران انداختن، ممکن است. لمعات قرب حق را صاحبان بصیرت در چهره‌ی منور او دیدند و طعم برّ الهی را که در حیات و ممات بر او می‌بارید، همه چشیدند. دعای او مستجاب شد که می‌گفت: «الهی لم یزل برّک علیّ ایام حیاتی، فلاتقطع برّک عنّی فی مماتی»(9).

با رحلت خود، انقلابی دیگر برپا کرد. ... ده میلیون دل بی‌قرار را بر جنازه‌ی خود گرد آورد و صدها میلیون را در سراسر جهان در غم خود عزادار کرد. همان‌طور که در زندگیش تختهای فرعونی را لرزانده بود، با مرگ خود نیز خواب و خیال باطل را از چشم دشمنان ربود.

از این پس دنیا شاهد شکوفایی روزافزون خمینی کبیر خواهد بود. نهالی که او نشانده و بذری که او پاشیده، همان کلمه‌ی طیبه‌یی است که: «اصلها ثابت و فرعها فی السّماء تؤتی اکلها کلّ حین باذن ربّها»(10).

باری، خمینی عزیز ما را کیست که نشناسد؟ و کیست که بشایستگی بشناسد؟ الفاظ من را تحمل آن نیست که آن حقیقت فاخر و آن گوهر نفیس را در خود بگنجاند، و قلم قاصر این‌جانب ناتوان‌تر از آن است که سودای ترسیم آن چهره‌ی ملکوتی را بپروراند. بهتر آن‌که عنان قلم درکشم و یک بار دیگر این مصیبت بزرگ و جانکاه و این غم فراموش‌نشدنی را به حضرت بقیةاللَّه(ارواحنالتراب‌مقدمه‌الفداء) و بیت معظم ایشان، مخصوصاً به یادگار عزیز و یگانه و نور چشم اعزّ ایشان - جناب حجةالاسلام آقای حاج سیّد احمد آقا - و به خانواده‌های شهدا و اسرا و جانبازان و مفقودین و به عموم ملت ایران و به امت بزرگ اسلامی تسلیت عرض کنم و تذکراً اموری را به عرض ملت عزیز برسانم:

1)قلم و بیان این‌جانب قاصر از آن است که از عموم ملت به خاطر عزاداری مخلصانه و فداکارانه‌شان در طول چهل روز عزای عمومی، تشکر کنم. شما ملت بزرگ ایران، درس وفاداری جاودانه‌یی را در تاریخ به ثبت رساندید و اوج اخلاص و صفایی را که از امت قدردانی نسبت به امام و مصلح و منجی بزرگی انتظار می‌رود، نشان دادید. شما به دوستان جمهوری اسلامی امید بخشیدید و در کام دشمنان، شرنگ یأس و تلخکامی ریختید. شما پایه‌های حکومت اسلامی را مستحکم ساختید و دل بدخواهان را لرزاندید. شما ملائکةاللَّه را به ستایش ایمان و اخلاص خود واداشتید و جان پلید شیاطین را آماج شهاب اراده‌ی قهرآمیز خود قرار دادید. رحمت الهی و رضای ولیّ‌اللَّه‌الاعظم(ارواحنافداه) و دعای ملکوتی امام عزیزمان شامل حال شما باد.

2)پایان یافتن عزای رسمی، به معنای پایان یافتن درد و داغ ملت ایران در این سوگ بزرگ نیست. یاد جاودانه‌ی امام کبیر ما، هم با خاطره‌های شیرین حیات بابرکت او، و هم با غم فقدان تسلاناپذیر او، همواره همراه خواهد بود. با این‌همه، من با تشکر مجدد و با تبریک عید سعید قربان که خاطره‌ی غم‌انگیز محرومیت از حج را بار دیگر زنده می‌سازد و فریاد ملت ما در برائت از کفار مستکبر و عمال مرتجع آنان را رساتر می‌سازد، از عموم ملت ایران می‌خواهم که رخت عزا از تن برکنده و جامه‌ی کار و تلاش و جد و جهد به تن کنند و با توان و نیروی جدیدی که تجسم لطف خدا بر امام ما در ممات اوست، به سمت هدفهای او پیش روند. حرکت به سمت هدفهای امام و انقلاب و تأمین عمران و آبادی و عدالت اجتماعی و حفظ مواضع انقلابی و ساختن کشوری نمونه، کار و تلاش و جد و جهد می‌طلبد.

امام ما بر مصیبتها فایق می‌آمد و در همه حال و حتّی در سنین کهولت، از کار و تلاش دست نمی‌کشید. غلبه بر مشکلات و شکست دادن توطئه‌ی دشمنان، تنها با حرکت دسته‌جمعی مردم و همکاری آنان با مسؤولان کشور و حضور قوی و پُرنشاط آنان در صحنه، میسر خواهد شد.

شما ملت عزیز، این‌همه را در طول ده‌سال‌ونیم پس از پیروزی انقلاب تأمین کرده‌اید و از این پس بیش از گذشته باید تأمین کنید. دست خدا با شما و دعای ولیّ‌عصر(ارواحنافداه) بدرقه‌ی راهتان باد.

3)مصیبت فقدان امام عزیزمان دلها را گداخت و بسی غشها و ناخالصیها را سوزاند؛ جانها را به هم نزدیک، و یخهای کدورت و حصارهای دوگانگی را ذوب کرد و وحدت کلمه‌یی بی‌نظیر به وجود آورد. وظیفه‌ی یکایک آحاد ملت، مخصوصاً گویندگان و نویسندگان، بالاخص کسانی که از تریبونهای عمومی استفاده می‌کنند، آن است که ضمن تجلیل از این وحدت عمومی، همگان را به پاسداری از آن تشویق کنند.

وحدت عمومی، به معنای گرد آمدن صاحبان سلیقه‌ها و روشهای گوناگون بر گرد محور اسلام، خط امام و ولایت فقیه است. این، همان اعتصام به «حبل‌اللَّه» است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته‌اند؛ و این، آن اسم اعظمی است که همه‌ی گرهها را باز، و همه‌ی موانع را برطرف، و همه‌ی شیاطین را مغلوب می‌کند.

اعمال و گفتار تفرقه‌انگیز و دلسردکننده از هر کسی صادر شود، خیانت به امام و اسلام است. از حضرات نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، ائمه‌ی محترم جمعه، گویندگان مذهبی و رسانه‌های عمومی تقاضا می‌کنم همگان را به این وظیفه‌ی انقلابی توجه دهند؛ و البته ضمانت اصلی برای این کار، آحاد مردم حزب‌اللَّه‌اند که با مشاهده‌ی تخلف از این وظیفه‌ی الهی، موظف به نهی ازمنکر و اعراض از متخلفین می‌باشند.

4)در آستانه‌ی همه‌پرسی قانون اساسی و انتخابات ریاست جمهوری، از عموم ملت تقاضا می‌کنم که با شرکت در این دو امر، یک بار دیگر مشتی محکم بر دهان یاوه‌گویان و بدخواهان بزنند و دشمن را مأیوس کنند. انتخاب فرد اصلح و دارای تقوا و تدبیر برای مقام مهم ریاست جمهوری - که در قانون اساسی جدید، دارای اختیارات وسیع در اداره‌ی کشور است - وظیفه‌یی شرعی و عقلی و انقلابی است، و کوتاهی در این امر یا در حضور در پای صندوقهای رأی، خسارتهای جبران‌ناپذیری به بار خواهد آورد. حضور شما، پایه‌های انقلاب را محکم می‌کند و به مدیران آینده‌ی کشور، جرأت و قدرت کار می‌بخشد و آینده را تضمین می‌کند.

این‌جانب، به خواست خداوند در روز ششم مرداد ماه به پای صندوق خواهم رفت و به اصلاحات قانون اساسی و به ریاست جمهوری رأی خواهم داد و از عموم ملت عزیز نیز انتظار دارم چنین کنند.

5)شعایر اسلامی و مساجد و نمازهای جمعه و عزاداریها، از جمله عواملی است که در پیروزی انقلاب و تداوم آن، نقش تعیین‌کننده‌یی داشته است. ملتهای مسلمان اکنون در همه جای عالم، با بهره‌گیری از تجربه‌ی ملت ایران، به مساجد و شعایر دینی اهتمام خاصی نشان می‌دهند. نهضت فلسطین و بسی نهضتهای دیگر، امروزه از مساجد و نمازهای جمعه و جماعت، نیرو و توان می‌گیرد. سزاوار است که ملت عزیز ایران، نقش این شعایر را همواره به یاد داشته باشد.

این‌جانب همه‌ی مردم - بخصوص جوانان - را به پُر کردن مساجد و حضور در نمازهای جمعه و جماعت و گرم نگهداشتن مراسم عزاداری سالار شهیدان حسین‌بن‌علی(ع) توصیه می‌کنم. البته روح و مضمون حقیقی این شعایر و مراسم باید به طور شایسته حفظ شود و معنویت و توجه و فراگیری بر آن حاکم باشد. حضرات ائمه‌ی محترم جمعه و جماعات و گویندگان مذهبی نیز تا سرحد امکان باید برای پُربار کردن و محتوا بخشیدن به این مراسم تلاش کنند و این کانونهای معنویت و صفا را گرم نگهدارند.

6)در این مرحله از انقلاب، هدف عمده عبارت است از ساختن کشوری نمونه که در آن، رفاه مادّی همراه با عدالت اجتماعی و توأم با روحیه و آرمان انقلابی، با برخورداری از ارزشهای اخلاقی اسلام تأمین شود. هریک از این چهار رکن اصلی، ضعیف یا مورد غفلت باشد، بقای انقلاب و عبور آن از مراحل گوناگون ممکن نخواهد شد.

رفاه مادّی، به معنای ترویج روحیه‌ی مصرف‌گرایی نیست - که خود، یکی از سوغاتهای شوم فرهنگ غرب است - بلکه بدین معنی است که کشور از نظر آبادی و عمران، استخراج معادن و استفاده از منابع طبیعی، تأمین سلامت و بهداشت جامعه، رونق اقتصادی و رواج تولید و تجارت، با تکیه بر استعدادهای ذاتی نیروهای انسانی خودی، به حد قابل قبول برسد و علم و فرهنگ و تحقیق و تجربه همگانی شود و نشانه‌های فقر و عقب‌افتادگی رخت بربندد.

عدالت اجتماعی، بدین معنی است که فاصله‌ی ژرف میان طبقات و برخورداریهای نابحق و محرومیتها از میان برود و مستضعفان و پابرهنگان که همواره مطمئنترین و وفادارترین مدافعان انقلابند، احساس و مشاهده کنند که به سمت رفع محرومیت، حرکتی جدی و صادقانه انجام می‌گیرد. با قوانین لازم و تأمین امنیت قضایی در کشور، بساط تجاوز و تعدی به حقوق مظلومان و دست‌اندازی به حیطه‌ی مشروع زندگی مردم جمع شود. همه‌کس احساس کند که در برابر ظلم و تعدی می‌تواند به ملجأ مطمئن پناه برد، و همه کس بداند که با کار و تلاش خود خواهد توانست زندگی مطلوبی فراهم آورد.

روحیه و آرمان انقلابی، بدین معنی است که میل به زندگی راحت و مرفه، جامعه و مسؤولان را به سازشکاری و تسلیم در برابر زورگویی قدرتهای جهانی و غفلت از توطئه‌ی استکبار و بی‌اعتنایی به پیام جهانی انقلاب نکشاند. آن روزی که خدای نخواسته جمهوری اسلامی، رفاه و آبادی را هدف عمده‌ی خویش قرار داده و در این راه حاضر به چشم‌پوشی از آرمانهای انقلابی و جهانی و فراموشی از پیام جهانی انقلاب شود، روز انحطاط و زوال همه‌ی امیدها خواهد بود؛ و خدا چنین روزی را ان‌شاءاللَّه هرگز نخواهد آورد. بی‌شک، ملت ایران برای دفاع از اسلام عزیز و استقلال ملی آماده است که همه چیز خود را فدا کند.

برخورداری از ارزشهای اخلاقی اسلام بدین معنی است که روح فضیلت و پرهیزکاری و وارستگی و بردباری و اجتناب از شهواتِ ممنوع و دوری از حرص و آز و دنیاطلبی و حق‌کشی و نامردمی و مال‌اندوزی و روی‌آوردن به خلوص و پاکی و پارسایی و دیگر خصلتهای اخلاقی در جامعه رواج یابد و به صورت ارزشهای اصلی به حساب آید.

بر این چهار ستون اصلی است که جامعه‌ی رو به رشد اسلامی شکل می‌گیرد و قوام و استحکام می‌یابد و استعدادها شکوفا و سرچشمه‌های نیکی و بهروزی جوشان می‌شود و جامعه‌ی اسلامی الگوی جذابی برای همه‌ی ملتها می‌گردد.

7)به همان اندازه که ملت ایران به ساختن و پرداختن کشور و جامعه‌ی خود مشتاق است، دشمنان از آن هراسان و نسبت به آن خشمگینند. آنها نیز می‌دانند که توفیق ملت ایران در بنای جامعه‌یی آباد و برخوردار از خیرات مادّی و معنوی، مشوق دیگر ملتها به پیمودن راه این ملت بزرگ خواهد شد، و این به معنای خط بطلان کشیدن بر مطامع استعماری و استکباری قدرتهای جهانی است. این‌جاست که داستان طولانی و پُرماجرای توطئه‌های استکبار در مقابله با جمهوری اسلامی آغاز می‌شود. جنگ تحمیلی، محاصره‌ی اقتصادی، دروغ‌پراکنی دایمی در رسانه‌های جهانی وابسته به استکبار و ارتجاع و صهیونیسم، حمایت از ضدانقلاب - از چپ افراطی تا راست افراطی، و منافقین روسیاه و امثال آن - همه به خاطر این بود که ملت انقلابی ما را از رسیدن به آن آینده‌ی روشن باز دارند.

در آینده نیز توطئه خواهد بود. اگرچه احتمال تهاجم نظامی بسیار ضعیف می‌نماید، اما توطئه‌های سیاسی و شایعه‌پراکنی و تلاش برای دلسرد کردن مردم و جنگ روانی و کارشکنیهای گوناگون، محتمل است. ملت ما باید کاملاً هشیار و بانشاط، هر توطئه‌یی را با قدرت و صلابت خود خنثی کند و بخصوص مراقب نفوذیهای دشمن و شایعه‌پراکنان و خناسان پنهان و آشکار باشد.

8)شایسته است که قشرهای گوناگون جامعه، بویژه قشرهای حساس مؤثر، با دقت و تأمل، وظیفه‌ی خاصی را که در این برهه‌ی خاص برعهده‌ی آنان است، شناخته و با قصد قربت و به‌مثابه‌ی عبادتی بزرگ، آن را انجام دهند.

شایسته است که علمای اعلام و ائمه‌ی محترم جمعه و جماعت و خطبا و مبلّغین، با نفوذ کلمه‌ی خود در اقشار مختلف، تقوا و توکل و صبر و مجاهدت را به مردم توصیه کرده، همگان را در برابر مکر و خدعه‌ی دشمنان هوشیار سازند و وظیفه‌ی اسلامی و انقلابیِ دفاع از جمهوری اسلامی را، همواره در یاد آنان زنده نگهدارند.

طلاب علوم دینی در کنار تحصیل و فراگیری فن اجتهاد و فقاهت - در همان گستره‌ی وسیعی که امام عالی‌قدرمان برای اجتهاد ترسیم می‌کرد - با تهذیب نفس و قدرت فهم سیاسی، در همه‌ی صحنه‌هایی که انقلاب نیاز به آنها دارد، حضور یافته، با زبان و عمل، وظایف خود را انجام دهند.

دانشجویان و دانش‌آموزان، فریضه‌ی آموزش علم را با کسب مهارت و تجربه توأم ساخته و چنان که شأن آنان است، به مثابه‌ی پیشاهنگ حرکتهای انقلابی، در سمت هدفهای والای اسلام و در مقابله با توطئه‌های استکبار جهانی و مثلث امریکا، صهیونیسم و ارتجاع، مجاهدتی جانانه کنند.

اساتید و مدیران مراکز آموزشی و تحقیقاتی، در کنار اهتمام بلیغ نسبت به ارتقای سطح دانش و پژوهش - که پایه‌ی اصلی رشد و توسعه‌ی کشور محسوب می‌گردد - بر اسلامی کردن محیط آموزش و زدودن آثار سوء فرهنگ وارداتی و تقویت بنیه‌ی دینی و سیاسی دانشجویان و دانش‌آموزان - که امیدهای آینده‌ی کشورند - همت گمارند و با برنامه‌های ابتکاری و ضربتی، ریشه‌کن ساختن بی‌سوادی و گسترش دانش در سطح جامعه را، چون هدفی مقدس تعقیب کنند.

کشاورزان و روستاییان، کار خود را که اصلیترین پایه‌ی خودکفایی کشور است - یعنی تهیه و تأمین موادغذایی - قدر دانسته، افزایش محصول و بهبود کیفیت آن را هدف خود قرار دهند و وابستگی کشور به مواد غذایی وارداتی را به صفر برسانند.

کارگران و عناصر فنی، کیفیت صنعتی را تا آن‌جا که به دقت و دلسوزی در کار مربوط است، بالابرده، با روح ابتکار و اعتماد به نفس، نیاز کشور به محصولات و دانش فنی بیگانگان را کاهش دهند و پایه‌های صنعت اصیل و ملی را استوار سازند و موجب شوند که مصرف کنندگان به محصولات داخلی اطمینان و علاقه پیدا کنند. همچنین راه به سمت صنعت پیشرفته و پیچیده را باز کنند و نشان دهند که استعداد و ابتکار ایرانی قادر است کشور را - حتّی در صنایع پیشرفته - از دیگران بی‌نیاز سازد.

کسبه و پیشه‌وران، امانت و قناعت را پیشه کنند؛ به سود کم اکتفا نمایند و از کسانی که به خاطر سودجویی، از روشهای غیراسلامی استفاده می‌کنند و بر مردم فشار وارد می‌سازند، بشدت تبرّی جسته و برای مقابله با آنان، در کنار دستگاههای دولتی و قضایی قرار گیرند.

هنرمندان، زبان رسای هنر را در خدمت انقلاب و اسلام - که عزیزترین سرمایه‌ی مردم است - به‌کار گیرند و این عطیه‌ی الهی را صرف تعالی افکار مردم کنند و هنر را از آمیزش با مظاهر زیانبار فرهنگ بیگانه رها سازند. هنر را با حفظ تعالی آن به میان مردم برند و در ذهن و دل آنان وارد کنند و از شکل کالای تجملی و مخصوص گروهی خاص خارج سازند.

نویسندگان و گردانندگان مطبوعات، هدایت افکار جامعه و تلاش برای اعتلاء و ارتقای آن را وظیفه‌ی بزرگ خود دانسته، فضای ذهنی جامعه را با طرح مسایل مهم جهانی و داخلی و افشای خدعه‌های نظام سلطه‌ی بین‌المللی روشن سازند و امانت و صداقت معلمی دلسوز را، فریضه‌ی تخلف‌ناپذیر خود شمارند و از طرح موضوعات تفرقه‌انگیز یا دلسردکننده اجتناب ورزند.

ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی - که بازوان مسلح ملت برای دفاع از انقلاب و حفظ مرزهای کشورند - آمادگیهای خود را از لحاظ آموزش، تجهیزات و سازماندهی و انضباط افزایش داده، همواره دو سازمان برادر و مکمل یکدیگر باشند؛ و بسیج مستضعفین که همیشه مورد تحسین و رضایت امام عزیزمان بود، زیر نظر و مدیریت سپاه، به استحکام تشکیلات و سازماندهی خود بیش از پیش اهتمام ورزد.

نهادهای انقلابی که از آغاز نقش مؤثری در حراست از دستاوردهای انقلاب داشته‌اند - چه آنها که در قالب سازمانها و تشکیلات تولیدی و خدماتی و تبلیغاتی خدمت می‌کنند، و چه انجمنهای اسلامی که در همه‌جا پرچمدار ارزشهای انقلابی می‌باشند - روحیه‌ی انقلابی را با نظم و انضباط دقیق و توأم با سعه‌ی صدر به کار گرفته، بدون تخطی از وظایف خود، راه و رسم دفاع از انقلاب را زنده نگهدارند.

مأموران و کارگزاران نظام - چه در قوّه‌ی مجریه و چه در قوّه‌ی قضاییه - خود را مظهر تدبیر و امانت و خدمتگزاری نظام بدانند و دلسوزانه و صادقانه، در خدمت به مردم بکوشند و با احترام مؤکد به قانون، نمونه‌های بارز درستکاری و خلوص را به مردم نشان دهند و بدانند که خدمت به این مردم فداکار، عبادتی بزرگ و افتخاری ابدی است.

9)بانوان در پیروزی و تداوم انقلاب و در مقابله با حوادث بزرگ دوران دهساله، یکی از بارزترین و درخشانترین نقشها را داشته‌اند.امام فقید بزرگوار ما، با توجه به این نقش حساس بود که در ستایش زنان جمهوری اسلامی، بارها لب به سخن گشوده و یادگارهای ارزنده‌یی از قضاوت خود در این مورد برای نسلهای آینده به جای نهاده است.

به طور حتم، اگر بانوان کشور ما این حضور فداکارانه و مواج از آگاهی و اراده و ایثار را از خود نشان نمی‌دادند، سرنوشت انقلاب و جمهوری اسلامی چیز دیگری می‌بود و هرگز این توفیقات بزرگ تاریخی - نه در پیروزی انقلاب و نه در حوادث بعد از آن - به دست نمی‌آمد. نقش زنان در انقلاب، ثابت کرد که زن در سایه‌ی ایمان و آگاهی و به دور از منجلاب فسادی که دنیای غرب برای او درست کرده است، می‌تواند نقش اول را در تحولات تاریخی و جهانی ایفا کند. ثابت کرد که افتخار و عظمت زن، در چیزهایی که دستهای آلوده‌ی صهیونیسم برای او در دنیای منحط کنونی فراهم آورده، نیست؛ بلکه زن در سایه‌ی طهارت و عفت و احساس مسؤولیت است که می‌تواند دوشادوش مردان و در مواردی جلوتر از آنان، گام بردارد.

بانوان در نظام جمهوری اسلامی باید قدر عظمتی را که اسلام به آنان داده است، بدانند. دام مصرف‌زدگی را که سرمایه‌داران چپاولگر جهانی بر گرد زن امروز دنیا تنیده‌اند، کاملاً بدرند و ضدارزشهای فرهنگ غربی، مانند برهنگی و معاشرت بی‌بندوبار با مردان و آلودگی به انواع فسادها را که در کشورهای پیشرفته و غالب کشورهای عقب افتاده برزندگی زنان حاکم است، به چشم تحقیر و نفرت بنگرند و بدانند که امروز زن ایرانی که در صحنه‌های سیاست و کار و در میدانهای انقلاب با تقوا و پاکدامنی حضور دارد، برترین زنان دنیاست، و این را مردان و زنان منصف و حق‌بین در همه جای جهان تصدیق می‌کنند.

10)آخرین مطلب، درباره‌ی بازسازی است. این‌جانب به طور قاطع به ملت عزیز عرض می‌کنم که اهمیت بازسازی در امروز، کمتر از اهمیت جنگ در دوران هشت‌ساله‌ی گذشته نیست؛ و همان‌طور که همت و اراده و مشارکت مردم در جنگ دارای نقشی بزرگ و بسیار مؤثر بود، امروز نیز همکاری و حضور و مشارکت مردم می‌تواند نقش مهمی را در بازسازی ایفا کند. دشمنان در کار بازسازی نیز مانند جنگ کارشکنی و دشمنی خواهند کرد؛ اما اراده‌ی انقلابی مردم می‌تواند توطئه‌ی دشمنان را خنثی کند.

در بازسازی، حضور و شرکت فعال نیروهای انقلابی یقیناً خواهد توانست کارهای دشوار را آسان و مدتهای طولانی را به زمانهای کوتاه مبدل سازد. عشق و صمیمیت قادر به انجام کارهایی است که سرپنجه‌ی تدبیر گاه از انجام آن ناتوان است. شایسته است مسؤولان دولتی با سازماندهی نیروهای انقلابی و مردمی و جهت دادن به کار و سرمایه و ابتکار مردم، بازسازی را به مرحله‌ی تحقق برسانند و موانع را از سر راه مشارکت فکری و مالی و کاری مردم برطرف سازند.

در خاتمه، بار دیگر به مناسبت چهلمین روز ارتحال امام بزرگوار و عظیم‌الشأن و پایان عزای عمومی چهل‌روزه، به ملت عزیز تسلیت عرض می‌کنم و توفیق و صبر و اجر برای همگان مسألت می‌نمایم. همچنین عید سعید قربان را به عموم ملت تبریک می‌گویم و ضمن تشکر از گروهها و آحاد مردم و مسؤولان و دستگاههای دولتی و نهادهای انقلابی که با پیامهای خود، نسبت به این‌جانب ابراز محبت و صمیمیت نموده‌اند، از همگان درخواست می‌کنم از ارسال پیام تسلیت و تبریک خودداری فرمایند و از روزنامه‌ها - ضمن تشکر - جداً می‌خواهم که از فردا پیام تسلیت و تبریک خطاب به این‌جانب را درج ننمایند.

والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته - 23/04/68 - دهم ذیحجه هزار و چهارصد و نه - سیّد علی حسینی خامنه‌ای‌

 

2
امتیاز: 1.5 (2 رای)

ارسال نظر

Image CAPTCHA