نشست "واکاوی سند 2030 از منظر حکمرانی، علم و نظم تمدنی" برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی این نشست صبح امروز با حضور جمعی از کارشناسان و دستاندرکاران حوزه تألیف به صورت مجازی برگزار شد.
در ابتدای این نشست دکترعلی محبی معاون برنامهریزی درسی و تولید بستههای تربیت و یادگیری با مروری بر سابقۀ سند مطرود 2030 گفت: سند 2030 از سال 2015 تصویب شد و سندی 15 ساله است که اهدافی را پیش بینی کرده و برابر آن قرار است تا سال 2030 به آن اهداف دست یابد. ما دو نوع مواجهه و برخورد با این سند داریم: اول برخورد سازمانی، ساختاری و اجرایی و آن این است که به هیچ عنوان جایی برای طرح این سند در برنامهها و اهداف سازمان وجود ندارد و به شدت مراقبت و محافظت بهعمل میآید و بارها مخالفت شدید سازمان با این سند از لسان ریاست محترم سازمان جناب آقای دکتر ملکی هم اعلام شده است و آنچه مبنای عمل ماست سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است که بارها مورد تأکید رهبر معظم انقلاب هم قرار گرفته است و باید تمام تلاشمان را در اجرایی کردن سند تحول و برنامه درسی ملی به کار بگیریم.
اما از بعد علمی لازم است این سند تبیین شود و مورد نقد و بررسی دقیق قرار گیرد. تا دلایل مخالفت و طرد آن بیشتر روشن شود.
محبی با بیان اشکالهای جدی که به سند وارد میشود افزود: از نظر شکلی اشکال اساسی این است که هیچ عقل سلیم و منطقی نمیپذیرد که نقشه راه و سند پیشرفت خود را بدون آنکه دخالتی در تهیه آن داشته باشیم و مبانی دینی، ملی و انقلابی ما در آن لحاظ شده باشد را بپذیریم.
ما الگو و نقشه راهمان را از جای دیگری نمیپذیریم، صرفنظر از اینکه طراحان دنبال چه چیزهایی هستند؟ و چه کسانی این سند را تهیه کردهاند که خود نیاز به بررسی و توجه و دقت فراوان دارد و تجربه نشان داده است که به هیچ وجه نمیتوان اعتماد کرد، لکن الگوی مورد نظر تعلیم و تربیت را باید خودمان براساس مبانی خودمان تهیه کنیم که به نظر بنده این کار شده است و همان سند تحول بنیادین است و در خصوص الگوی توسعه هم الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت را باید مبنا قرار دهیم نه الگوهای وارداتی را.
وی در ادامه اشکال دوم را محتوایی دانست و گفت: سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تربیت را 6 ساحتی دیده است. در حالیکه سند 2030 ابعاد اقتصادی و زیست محیطی و اجتماعی را دنبال میکند و نقص اساسی دارد و ساحت اخلاقی اعتقادی و... اصلاً پرداخته نشده است. به نظر بنده این سند یک جفای بزرگتر هم به تربیت روا داشته است. تربیت از نظر اسلام هدف است در حالیکه این سند تربیت را وسیله و ابزار رسیدن به توسعه میداند یعنی آن را تنزل داده است و این از اساس دارای اشکال است.
اشکال اساسی دیگر مفاهیمی است که به ظاهر زیبا و عامهپسند و بینالمللی است، مثل صلح، آزادی، خانواده، تربیت، مشارکت اما تعریف این مفاهیم، کاملاً متفاوت با دیدگاه و برداشتی است که در مکتب اسلام داریم و در مبانی سند هیچکدام از دیدگاههای مکتب اسلام قرار ندارد.
هر سندی که تهیه میشود یک اصل سند دارد و یک مبانی نظری و در صورت ابهام به مبانی نظری مراجعه میکنند ولی در مبانی این سند به هیچ وجه دیدگاههای اسلام وجود ندارد و برمبنای مکاتب غربی تهیه شده است و تفاوتهای مبنایی و حتی در خیلی موارد تعارض و تضاد دارد با دیدگاه اسلام. بنابراین چگونه میشود در جامعهای که مبانی آن برمبنای اسلام و دیدگاههای انقلابی شکل گرفته تعلیم وتربیت آن را براساس مبانی سکولاری وغربی بنا نهاد و پیش برد؟
توصیف سند مطرود 2030
بعد از سخنان معاون برنامهریزی درسی و تولید بستههای تربیت و یادگیری، دکتر مهدی معافی مؤسس و پژوهشگر اندیشکده روزگارنو به توصیف خود سند و زمینههای پیدایش آن از منظر طراحان آن پرداخت. وی با اشاره به اینکه سند توسعه پایدار 2030 در قالب 17 هدف اصلی، 169 هدف فرعی و 269 شاخص در سال 2015 به اجرا درآمد به واکاوی زیر ساختهای تاریخی این سند پرداخت و یادآور شد: لازم است در ابتدای سخنانم به 3 چالش اصلی جهان در این زمینه اشاره کنم. عدم بهرهمندی همه از مواهب شکوفایی اقتصادی و پیشرفت تکنولوژی چالش اول است که تبعاتی مانند فقر، گرسنگی و ... را در پی دارد.
وی افزود: نابرابری درون کشورها و میان کشورها چالش دوم است که میتوان آن را در سه بخش، برابری در محضر قانون و نابرابری در قدرت و واقعیت؛ عدم دسترسی همگانی به بهداشت و سلامتی و آموزش؛ نابرابری جنسیتی، مشکلات شهری شدن، فقدان عدالت اجتماعی تقسیم بندی کرد.
این پژوهشگر، ناامنی زیستمحیطی را سومین چالش اصلی در این زمینه برشمرد و گفت: تغییرات آب و هوایی، تغییرات زیست محیطی، عدم دسترسی به آب و فاضلاب بهداشتی، انرژی، خشونت، درگیری و جنگ نیز در این بخش قرار میگیرند.
وی رونق و شکوفایی، همکاری و مشارکت، صلح، سیاره و مردم را پنج نقطه تمرکز در سند 2030 دانست.
دکتر معافی رشد و شکوفایی اقتصادی، پایداری زیست محیطی و فراگیری و عدالت اجتماعی را ابعاد و ارکان سهگانه دستور کار سند 2030 به مثابه برنامه عمل معرفی کرد.
توسعه پایدار به مثابه بنیاد اندیشگانی دستور کار 2030، تحلیل دستورکار 2030 به مثابه کانون همگرایی حکمرانی جهانی، تحلیل دستور کار 2030 به مثابه کانون همگرایی علم و تحلیل دستور کار 2030 به مثابه کانون همگرایی نظم جهانی (نظم فرهنگی-تمدنی) از جمله موارد دیگری بود که این پژوهشگر به تشریح آنها پرداخت.
برخی نقدهای اساسی وارد به سند 2030
سپس حجتالاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه، استاد حوزه و دانشگاه و معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی ضمن تشکر از مسؤولان سازمان پژوهش به دلیل ایجاد فضایی برای نقد وبررسی سند 2030 گفت: آنچه به عنوان اهداف این سند توسعه پایدار مانند مبارزه با فقر، مبارزه با فساد، صلح، تضمین دارا بودن زندگی بهتر، مسائل زیست محیطی، مسائل بهداشتی و غیره وجود دارد تعابیر بسیار خوبی است که در اسلام هم مورد تأکید میباشد اما نکته بسیار مهمی که در این سند شاید مغفول مانده بحث بحران هویت به عنوان یکی از بحرانهای اساسی جهان امروز است که اتفاقاً اسلام بر آن تأکید دارد.
این استاد حوزه و دانشگاه با تأکید بر اینکه نسبت به این سند نقدهایی دارد، یادآور شد: با قاطعیت میگویم که این سند یک معاهدۀ سیاسی الزامآور است.
وی ده نقد اساسی را به سند وارد دانست از جمله: آسیبزنندگی جدی به اقتصاد ایران؛ جلوگیری از استقلال کشور و تعارض با الگوی انقلاب اسلامی، تعارض با الگوی اسلامی پیشرفت و ناسازگاری با مفاهیم انقلاب را به عنوان نقدهای خود برشمرد و گفت: ناسازگاری سند 2030 با قوانین کشور و اسناد بالادستی و مغایرت با سیاستهای اجرایی در حوزههای مختلف مانند علم و فناوری، اقتصاد مقاومتی سیاستهای جمعیتی و غیره؛ نقدی است که نسبت به این سند وارد است.
حجت الاسلام خسروپناه مطابقت نداشتن اهداف و آرمانهای سند 2030 با واقعیتهای جهانی را نقد دیگر این سند دانست و افزود: برخی مفاهیم موجود در سند اِشکال منطقی دارد و تفسیر بردار است مانند تساوی جنسیتی که ما منطقاً با آن مشکل داریم چراکه به عدالت جنسیتی معتقدیم. به طور کلی باید بگویم که در این سند مفاهیم و تفاسیر زیبایی گنجانده شده اما اگر بخواهد در جهان و بهدرستی اجرایی شود باید جلوی نظم امروزی جهان بایستد. برای تشریح بهتراین موضوع سؤالی مطرح میکنم: آیا اجازه میدهند این سند را هر کشوری براساس تفسیر خودش، اجرایی کند؟
این استاد حوزه و دانشگاه، تفاوت در تعاریف معانی و مبانی دیدگاههای مختلف در این سند؛ محال بودن فلسفی تحقق این سند در جهان؛ و ممکن نبودن توسعه پایدار بدون علم پایدار را دیگر نقدهای وارده بر سند 2030 برشمرد.
وی با تأکید بر اینکه سند مطرود 2030 تغییر واژگانی در راستای اهداف نظام سلطه است یادآور شد: ما نباید روحیه انقلابی را از دست بدهیم و منفعل شویم باید با عقلانیت، بصیرت، حکمت، استدلال و منطقی حکیمانه و علمی درباره این سند با دنیا حرف زد.
روحاله رضاعلی مشاور اجرایی سازمان، عبداله اسدی مشاور در امور ارتباط با نهادهای سازمان، کوروش امیرینیا مدیرکل دفتر برنامهریزی درسی و تولید بستههای تربیت و یادگیری آموزشهای عمومی و متوسطه نظری، محمدابراهیم محمدی مدیرکل دفتر انتشارات و فناوری آموزشی، صدیقه حسنزاده رییس اداره روابط عمومی و امور بینالملل از سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی و دکتر مهدی مظفرینیا و سیدمحمدهادی میرطاهری نفرات دیگری از پژوهشگران اندیشکده روزگار نو و 110 شرکت کننده به صورت مجازی نیز در این برنامه حضور داشتند.
ارسال نظر