معاون پژوهش، برنامهریزی و نیروی انسانی اداره کل آموزش و پرورش خوزستان در مصاحبهای مشروح دغدغههایش از فعالیت در این حوزه را عنوان کرد.
حرج چلداوی در مصاحبه مکتوب با روابط عمومی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی به سؤالات ارسالی پاسخ داد که مشروح این مکاتبه به شرح زیر میباشد:
1 – از نظر شما چرا فعالیتهای سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در استان با اقبال خوبی روبرو شده و دلیل آن چیست؟
الف) بـرگزاری باشکوه هفته پژوهش در استان خوزستان با حضور مسئولین استانی و بازدید از نمایشگاه دست ساختههای دانشآموزان و معلمان و تقدیر و تشویق آنها از سوی استاندار.
ب) زیرا عمده نیازهای آموزشی بخصوص در زمینۀ محتوا را در برمیگیرد و خوشبختانه انعطافپذیر و عمدتاً مبتنی بر مشارکت معلم و دانشآموز بوده و از چالش دانستهها تا شکوفایی خلاقیت و تولید بخصوص در زمینۀ محتوا را شامل میشود.
2 – معاونت پژوهشی استانها چگونه میتوانند روحیه امید به آینده، پیشرفت کشور و خودباوری را بین دانشآموزان افزایش دهند؟
همیشه شکلگیری و پایهریزی بنیان هر کار موفق بر پژوهش استوار بوده است. هر چه دانشآموزان امیدوارتر باشند هم از زندگی فردی خود لذت بیشتری میبرند و هم در جامعه میتوانند مسئولیت مهمتر و نقش مفیدتری را ایفا نمایند. یعنی ما در این سیستم باید بتوانیم بستری را فراهم نماییم که امید به آینده و تحقق اهداف و آرزوها بیش از پیش در جامعه دانشآموزی ساری و جاری شود. چرا که در شرایطی که دانشآموزان احساس امیدواری کنند تعلق خاطر بالایی به جامعه در آنها ایجاد خواهد شد و سرنوشت جامعه برای آنها اهمیت پیدا خواهد کرد و این احساس تعلق خاطر بالا به جامعه و اطراف خود ضمن افزایش مشارکت اجتماعی، اعتماد و روحیه خودباوری را در آنها بالا میبرد و مسئولیت پذیری را جایگزین بی تفاوتی میکند. با ایجاد و تقویت امید و اعتماد به نفس و روحیه خودباوری در دانشآموزان یا همان آیندگان این مرز و بوم است که همه ظرفیتهای فردی و ظرفیتهای جامعه رشد نموده و بستر ظهور و شکوفایی استعدادها و خلاقیتها در جامعه فراهم میشود. برای این کار ما باید در نظام آموزشی، آموزشها را بر موضوع چگونگی ایجاد و افزایش انگیزه زندگی و ایجاد روحیه کار و تلاش متمرکز نماییم. برای این کار لازم است این موضوع را با شیوههایی معقول از طریق آموزههای دینی و فرهنگی و تربیتی و در کنار آن مهارتهای زندگی، مهارتهای اجتماعی و مهارتهای فنی آموزش و گسترش داد. باید از مدارس شروع کرد و بهترین راه آن این است که به پژوهشهای دانشآموزی رسمیت بخشیده و به آنها اهمیت ویژه داده شود. باید جهتدهی را با مشارکت خود دانشآموز و تحقیق و پژوهش آغاز کرد و در طول مسیر این فعالیت باید مستمر و دامنهدار باشد و برای آن برنامههایی آموزشی – عملی هم داشته باشیم. البته خوشبختانه در نظام آموزشی ما این کار سالهاست که آغاز شده ولی منظور بنده تقویت، بهروزآوری و استمرار است. یکی از بهترین اقدامها در این زمینه میتواند برنامهریزی مطلوب برای پژوهشسراهای دانشآموزی و جهت دادن و اهمیت دادن به آنها با سپردن تولیتشان به سازمان پژوهش و به تبع آن معاونین پژوهشی در استانها باشد. البته باید سازمان به شکلی جدی به این مقوله ورود نماید و برای ارتقاء و بالندگی این واحدها برنامهریزی و حمایتهای لازم را در نظر بگیرد.
3- پنج مورد از شاخصترین اقدامات سال 98 معاونت پژوهشی استان را بیان فرمایید؟
- تشکیل و راهاندازی شورای تحقیقات استان و هدایت فعالیتهای پژوهشی معلمان و تعیین اولویتهای پژوهشی استان
- تشکیل و راهاندازی شورای تحلیل محتوای استان
- برگزاری جشنواره اقدام پژوهی و هفته پژوهش
- برگزاری چهل و نهمین دوره جشنواره فیلم رشد و نهمین دوره جشنواره تولید محتوای الکترونیکی
- مشارکت در اعتبارسنجی کتب نونگاشت و نقد و بررسی کتب درسی
4 – انتظار شما از سازمان پژوهش جهت اجرایی نمودن برنامههایی که به کیفیت بیشتر عملکرد سازمان منجر شود؟
همانطور که میدانید یک تیم هماهنگ بسیار بهتر و مؤثرتر میتواند کارآمد و تأثیرگذار باشد تا یک تیم منفصل و جدا با حرکت و مانور فردی. حتی اگر تواناییهای فردی اعضا هم بالا باشد تیم منفصل بهرهوری صددرصدی نخواهد داشت. ما مجموعه استانها به تواناییهای فردی همکارانمان در سازمان پژوهش اذعان داریم اما از آنجایی که نظام آموزشی یک خرده نظام از نظام اجتماعی است که بهطور ویژه حساسیتها و ملاحظات خود را دارد .همانطورکه میدانید برای اینکه برنامهها خوب نوشته شوند و اهداف واقعی را بر مبنای نیاز ترسیم نمایند، جمعآوری اطلاعات کامل برای هدفگذاری بسیار ضروری و شرط اول است. پس از نگارش برنامه، نیز شرط اول موفقیت در اجرا نیاز به مشارکت جمعی و بهرهگیری درست از مجموعه و به خصوص در نظام آموزشی نیاز به مشارکت بدنه است. انتظار این است که سازمان پژوهش در برنامهریزی از هدف گذاری تا اجرا و ارزیابی با استانها تشریک مساعی کند چه بسا اولویتها در استانهای مختلف ممکن است متفاوت باشد. در ادامه راه نیز حمایت از زیر مجموعه خود در استان و پیگیری تحقق اهداف تعیین شده بر مبنای شاخصهای واقعی مبتنی بر اهداف مذکور ضرورتی انکارناپذیر است.
به نظر بنده حمایت جدی سازمان در زمینه تقویت شورای تحلیل و حتی تولید محتوای آموزشی و پرورشی و شورای پژوهش استان و رسمیت بخشیدن بیشتر به آنها و تقویت و پررنگ کردن نقش آنها در تصمیمگیری و اقدام اولین اقدام ضروری و لازم است که برای این کار پیشنهاد میکنم شیوهنامهها و دستورالعملهای آنها مورد بازنگری و بازبینی قرار گیرد و نقش و وظایف شوراهای مذکور و اعضای آنها روشنتر و مفصلتر دیده شود. دیگر اینکه پژوهشکدههای معلمان باید تقویت شوند و نقش و کاربرد آنها روشنتر و شفافتر شود همینطور پژوهشسراهای دانشآموزی. کار دیگری که میتوان در این زمینه به آن پرداخت، موضوع کاربردیتر کردن و هدفمندتر کردن جشنوارهها به خصوص جشنواره تولید محتوای الکترونیکی است و تا گرفتن خروجی مؤثری که در تغییر شیوههای آموزشی در کلاس درس نقش ایفا میکند باید پیش برود. برای این کار هدفگذاری و شیوۀ اجرای آن باید تغییراتی بکند. برای مثال ما میبینیم که در این جشنواره برای آموزش معلمان و دانشآموزان با نرمافزارها و محیطهای مختلف، دورهها یا محتواهایی تعریف نشده است این در حالی است که اولین گام در تولید محتوای الکترونیکی، آشنا بودن با این محیطها و نرم افزارهاست.
5 – مهمترین مشکلات موجود در راه پژوهشهای موفق دانشآموزی را چه میدانید؟
- نبود چتر حمایتی خاص و قوانین تعریف شده در این زمینه سبب دلسردی و دلزدگی از ادامه کار شده است به همین دلیل پژوهشهای دانشآموزی غالباً منتهی به دستاورد نمیشود.
- هیچ بخش متولی و یا فرآیندی برای اتصال پژوهشهای دانشآموزی با بازار کار در آموزش و پرورش وجود ندارد.
- جدی نگرفتن دانشآموزان و پژوهشهای دانشآموزی از سوی جامعه علمی، متخصصان و بازار
نمونههایی از مشکلات فراروی دانشآموزان برای انجام پژوهش در مدرسه عبارتند از:
- منابع موردنیاز برای مطالعه در دسترس دانشآموزان نیست.
- معلم راهنمای آگاه پژوهشی در مدارس وجود ندارد.
- در برنامه هفتگی مدارس، ساعتی به عنوان «ساعت پژوهش» وجود ندارد.
- ارتباط بین دانشآموزان و کتابخانه مدارس بسیار کم است. شاید دانشآموز در هفته یک بار هم موفق نشود از کتابخانه، کتاب تهیه کند.
- منابع موجود با موضوعات کتب درسی منطبق نیست.
- نظام آموزشی پژوهش محور نیست و مبتنی بر نمره محوری است.
6 – مهمترین موانع انجام پژوهشهای کاربردی توسط معلمان را چه میدانید؟
دو منظر وجود دارد.
الف) 1)عوامل فرهنگی، 2)عوامل فردی (فنی و تخصصی)، 3) نحوه ارائه خدمات پژوهشی، 4) عوامل اداری – ساختاری، 5) عوامل انگیزشی، 6 ) اهمیت ندادن مسئولان به فعالیتهای پژوهشی، 7) عدم کاربست نتایج پژوهشی
به عنوان عوامل بازدارنده و مانع پژوهش معلمان نام برده شده اند.
ب) 1) عوامل آموزشی-اجتماعی، 2) نظام اقتصادی، 3) نظام تبلیغاتی- ترویجی، 4) نظام خانواده، 5) فضای شخصیتی
را مؤثر بر نشر فرهنگ پژوهش و بازدارنده بیان شدهاند.
صرفنظر از مشکلات ساختاری از نظر بنده عوامل انگیزشی و عوامل فردی دو بازدارنده بسیار مهم در این زمینه هستند. همچنین عدم کاربست یافتهها را نیز به عوامل انگیزشی باید اضافه نمود.
7 – چالش اصلی موجود برای بهرهگیری از پژوهشها در سطح مدرسه و سهیم کردن دانشآموزان در این امر چیست؟
- ترس از صحت یافتهها و عدم اعتماد به کار پژوهشی دانشآموزان از طرف مدرسه که تا حدودی میتواند ناشی از عدم اعتماد به توانایی پژوهشی خود معلمان و مسئولان مدرسه نیز باشد.
- به نبود انعطاف در برنامه هفتگی مدارس نیز میتوان اشاره کرد چرا که ساعات آموزشی و برنامه آموزشی مدرسه بسته و انعطاف ناپذیر است.
- عدم وجود یک سیستم اطلاعرسانی نظیر کتابخانه مجهز، سایت رایانهای در مدرسه
- تأکید مسئولین محلی بر کلیشهای بودن مدیران و معلمان در مدرسه که برای مانور آنها محلی از اعراب باقی نمی گذارد. به عبارتی نیاز به رهایی از قوانین و مقررات دست و پا گیر دارد.
- عدم حمایت مدیر و عوامل آموزشی و اجرایی مدرسه از پژوهشهای دانشآموزان و تشویق و ترغیب شایسته آنها
- از همه مهمتر مثبتاندیش نبودن و قدر داشتهها را ندانستن است به گونهای چالشهای جهانی را با اهمیت میبینیم که ما را منفی باف کند در حالیکه در کل دنیا تمرکز بر حل مسئله و خلاقیت است .
8 – تأثیر حاصل از پژوهشها را در افزایش مشارکت اجتماعی، ارتقاء سطح سواد اجتماعی – سیاسی، مهارتهای اخلاقی و تربیتی را چگونه ارزیابی مینمایید؟
نظر به اینکه سواد اجتماعی و سیاسی به عنوان یک شرط اجتنابناپذیر برای توسعه اقتصادی و اجتماعی و بهبود شرایط زندگی انسانهای محروم از زندگی است، انجام تحقیقاتی به منظور بهبود و ارتقای سواد سیاسی و اجتماعی آحاد جامعه ضرورتی انکارناپذیر است. تنها راه اصولی مقابله با بیسوادی و کم سوادی سیاسی و اجتماعی، تدوین برنامههایی است که از حیث محتوا و روشهای تدریس و شرایط اجرایی آموزشی تسهیلکننده سواد و آگاهیهای سیاسی و اجتماعی تمام اقشار جامعه باشد. همچنین تبیین و ارزیابی روشها و رویکردهای مؤثر تربیت اخلاقی و ارزشی میتواند گام مؤثری در جهت حل معضلات مربوط به تربیت اخلاقی و ارزشی به حساب آید. نتایج پژوهشهایی که در این زمینه انجام شده است نشان میدهد که آموزشهای اجتماعی، دسترسی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی، مشارکت اجتماعی در مرحلههای عمومی را افزایش میدهد همچنین طبقه اجتماعی، تحصیلات و شغل افراد از عوامل مؤثر بر آگاهی از حقوق شهروندی است و میزان مشارکت اجتماعی سیاسی افرادی که از میزان تحصیلات بالاتری برخوردارند، بیشتر است.
هیچ جامعهای نمیتواند مستقل از اعتقادات و باورهای اخلاقی و ارزشی به سامانبخشی امور اجتماعی و فرهنگی خود اقدام نماید؛ چرا که اخلاق و ارزشها مقولههایی هستند که برتمامی مناسبات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و رفتاری فرد و جامعه تأثیر دارند. البته علاوه بر تأکید بر ضرورت توجه به اخلاقیات و ارزشها، توجه به روشها و رویکردهای درست آموزش اخلاقی و ارزشی در اینجا نیز بسیار دارای اهمیت است. بسیاری از تردیدها و ابهاماتی که نسبت به اخلاق و ارزشها وجود دارد، نه لزوماً به خاطر تردید در ضرورت وجودی آنها، بلکه به تردید نسبت به روشهای آموزش و تربیت اخلاقی در مدارس و دیگر نهادها مربوط است. این تردید هم خود ناشی از فقدان مدل خاص و روشن تربیت اخلاقی و ارزشی است. پس تبیین و ارزیابی روشها و رویکردهای مؤثر تربیت اخلاقی و ارزشی میتواند گام مؤثری در جهت حل معضلات مربوط به تربیت اخلاقی و ارزشی به حساب آید که حاکی از نقش و جایگاه پژوهش و اهمیت یافتههای پژوهشی در این زمینه است .
9 – با توجه به تأکید مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب در خصوص آینده نگری و بهره بردن از نیروهای جوان به نظر جنابعالی پژوهشهای دانشآموزی باید چه چشماندازی را مد نظر داشته باشند؟
یکی از تأکیدات مقام معظم رهبری در توصیههای 7 گانه بیانیه گام دوم انقلاب بر علم و فناوری و پژوهش است. همه میدانیم که باید زیرساختها و ساختار فعالیت پژوهشی تغییر و تحولی بنیادی بکند و از مراحل آغازین تربیت نیروی انسانی یعنی سالهای اولیه مدرسه باید پژوهش مدنظر قرار گیرد. برای این کار لازم است ریلگذاری کارآموزشی و پژوهشی در کشور تغییر کند.باید در دانشآموزان انگیزه تولید علم با محوریت پژوهش ایجاد شود که در این رابطه کار چندانی صورت نگرفته است. برای این کار باید برنامهای اصولی و اساسی تدوین شود و از محتوای آموزشی تا روشها، فضاها و ابزار و تجهیزات آموزشی مدارس را شامل شود. این کار نیازمند دقت و حساسیت بسیار زیادی است چرا که حتماً باید در این زمینه آموزش دانشآموز بهدرستی انجام و حرکت و پیشرفت وی با دقت و حساسیت هدایت گردد تا به خروجی مطلوب و کاربردی که قابل استفاده در فضای واقعی است منتهی شود وگرنه ممکن است دانشآموز را دچار یأس و ناامیدی و سرخوردگی کند. تا زمانی که تحقیقات در سطح جامعه تأثیرگذار نباشد فعالیتهای علمی ـ پژوهشی کاربردی نخواهد داشت باید به صورت هدفمند موضوعاتی که دانشآموزان مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهند در بخشهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد چرا که اگر قرار باشد در کتابخانه برای نمایش باشد کاری بیهوده خواهد بود و خود دانشآموزان نیز اهمیتی به انجام آن نخواهند داد. من مثالی برایتان ذکر میکنم . بعضی پژوهشسراهای ما فعالیتهایی خلاقانه برای جهتدهی به رشد بعد پژوهشگری دانشآموزان انجام دادهاند و چندین سال است که این کارها را انجام میدهند از جمله این طرحها طرح دانشمندان کوچک، شیمیدانان جوان، پزشکان کوچک و ... هستند اما متأسفانه فعالیت آنها در همانجا و در همان حد باقی میماند و سیستم برای ادامۀ کار این طرحها و خروجی آنها هیچ برنامهای ندارد. خودتان تصور کنید کودکان و نوجوانان بعد از چند سال حضور در این طرحها، وقتی دبیرستانی میشوند باید طرح را رها کرده و به مقولۀ کنکور بپردازد که در اینجا به عبارتی میشود روز از نو و روزی از نو. چه بسا در این زمان حتی ممکن است دچار سرخوردگی هم بشوند چرا که حس خواهند کرد کاری بیهوده انجام داده بودند که در آیندۀ تحصیلی و شغلی آنها نقشی ندارد. ما باید دانشآموزان خود را به حرکت پرشتاب در جهش نوآوری پژوهشی برسانیم و برای تحقق این هدف از هیچ فعالیتی نباید دریغ کرد. برای این کار تغییر نگاه در تدوین و تولید محتوای کتب درسی لازم است همچنین نگاه به توانایی آموزش و پرورش و دانشآموز و معلم باید تغییر بکند و پژوهش منتهی به دستاورد از مدرسه، پژوهش سرای دانشآموزی و پژوهشکده معلمان باید کلید بخورد. لازم است انتظارات جدید با توجه به مشکلات و نیازهای جامعه تعریف و بعضی قوانین و دستورالعملها و آییننامهها تغییر نمایند.
10 – ارزیابی شما از حجم کتب درسی و توجه به تمرکز مطالب بر مهارتهای زندگی، چگونه است؟
اگرچه هر دو اتفاق، میمون هستند و شاید ما در آموزش و پرورش خیلی دیر به این نتیجه رسیدیم که وجود بعضی مطالب در کتب درسی اضافی است و فقط حجم کتب را افزایش داده است از طرفی جهت حرکت باید به سمت تربیت باشد اما باید حوزه آموزشهای کاربردی و مهارتی را وسیعتر ببینیم و محتوای ضروری را فدای کاهش حجم نکنیم و از این بعد غفلت نکنیم. یعنی بهروزآوری کنیم اما محتوای منطبق با نیاز را جایگزین نماییم نه فقط حذف کنیم.
11 – رویکردهای آموزشی - تربیتی مغفول در کتب درسی از منظر جنابعالی کدام موارد است؟
تربیت دانشآموز پرسشگر و پژوهش محور باید یکی از اصلیترین اهداف آموزش و پرورش باشد. در حال حاضر کشور ما نیازمند پیشرفت علمی است و در این رابطه باید زیرساختهای آن بر مبنای پژوهش تغییر کند که مهمترین آن، پژوهش در علم و فناوری است و آموزش و پرورش در انجام این مهم یکی از دستگاههای مؤثر و کلیدی است. پس در عین اینکه به ابعاد دیگر تربیت میپردازیم این بعد را هم در محتوای و روشهای آموزشی باید پر رنگ ببینیم و از آن غفلت نکنیم.
12- بهرهگیری از نگاه صاحبنظران استانی در تدوین کتب درسی و تولید بستههای یادگیری را چگونه ارزیابی میکنید و راهکاری برای تحقق این دیدگاه ارائه مینمایید؟
یکی از مؤثرترین اقدامات نظام آموزشی ما و سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی شرکت دادن معلم در امر تدوین کتب درسی است اگرچه همین مقوله هنوز هم جا برای کار دارد . البته این همکاری تاکنون به تولید بستههای یادگیری نرسیده است. پیشنهاد بنده این است که میتوان یک یا چند گام در این زمینه فراتر رفت و کتاب درسی را بهصورت پروژهای تعریف نموده بعضی استانها را برای آن پایلوت تألیف قرار بدهیم یعنی تیم تألیف از یک استان یا چند استان باشد. البته سرتیم تألیف حتما باید از سازمان پژوهش باشد زیرا فرایند تألیف کتاب درسی مراحل و ریزهکاریها و ملاحظاتی دارد که عزیزان سازمان پژوهش به آنها اشراف بیشتری دارند بنابر این پروژهها با رهبری آنها باید انجام گیرد. همچنین میتوان برای یک موضوع (کتاب) درسی چند تألیف از چند استان تهیه نمود و محدود به یک تألیف نباشیم. در این مسیر استفاده از نظر بدنه یعنی معلمان باید در اعتبارسنجی کتابها استمرار داشته باشد.
برای تهیه بستههای یادگیری بخصوص تهیۀ محتوای الکترونیکی باید آموزش مستمر و رسمی برای معلمان و دانشآموزان طراحی و عملیاتی شود و جزو آموزشهای روزمره آنها قرار گیرد. (مثلاً کتاب درسی برای همه پایههای تحصیلی به تناسب در این زمینه طراحی و ساعت آموزشی در برنامه هفتگی به آن اختصاص داده شود و تولیدات آنها جمعآوری شود)
برای معلمان هم باید چنین اتفاقی بیفتد یعنی کتابهایی در این زمینه طراحی و برای هر سال آنها آموزش رسمی یکی از کتب مذکور الزامی و در رتبه و ارزشیابی سالانه معلم تأثیر داشته باشد.
ارسال نظر