معاون پژوهش، برنامهریزی و نیروی انسانی اداره کل آموزش و پرورش استان کردستان مهمترین دغدغههایش در خصوص تعلیم و تربیت، پژوهشهای فرهنگیان و دانشآموزان، محدودیتها و مشکلات در این راه را بیان داشت.
طالب محمدی در مصاحبهای مکتوب با روابط عمومی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی به سؤالاتی در خصوص حیطه فعالیتی مدیریتیاش پاسخ داد که متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است:
1- از نظر شما کدام فعالیت سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در استان با اقبال خوبی روبرو شده و دلیل آن چیست؟
به طور قطع مسایل مربوط به امور پژوهشی از جمله انجام طرحهای پژوهشی که از طریق فراخوان اولویتهای پژوهشی هر ساله توسط ادارات کل و از طریق شورای تحقیقات انجام میشود.
2- معاونت پژوهشی استانها چگونه میتوانند روحیه امید به آینده، پیشرفت کشور و خودباوری را بین دانشآموزان گسترش دهند؟
هرچه امور پژوهشی چه در سطح دانشآموزی و چه در سطح فرهنگیان بیشتر گسترش پیدا کند چه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی، بنیاد نظری و فونداسیون علمی آموزش و پرورش مستحکمتر میگردد. لذا در اولویت قرار دادن امور پژوهش و تحقیق و طراحی سازوکار مدون برای توسعه و تعمیم آن به ویژه در میان مدارس و دانشآموزان، بیشترین بازدهی و قطعاً پیشرفت را به دنبال خواهد داشت.
3- پنج مورد از شاخصترین اقدامات سال 98 معاونت پژوهشی استان را بیان فرمایید.
احصای اولویتهای پژوهشی آموزش و پرورش استان از طریق فرایند خاص موضوع و انتخاب اولویتهای پژوهشی از طریق کمیسیون تخصصی ذیل شورای تحقیقات و فراخوان اولویتهای پژوهشی و انعقاد قرارداد با پژوهشگرانی که پروپزال آنان در سامانه سمات تایید گردیده و از امتیاز لازم در میان سایر داوطلبان برخوردار بودند از اصلیترین و شاخصترین کار معاونت پژوهش بوده است. سایر اقدامهای شاخص از جمله طراحی و اجرای طرح حامی (حمایت از فرهنگیان مؤلف و مترجم و صاحب اثر طبق شیوه نامه مبسوطی که تدوین و ابلاغ گردیده است)، گسترش بهینه طرح اقدام پژوهی (معلمان پژوهنده)، برپایی پر رنگ هفته پژوهش به طوری که گفتمان غالب جامعه بزرگ آموزش و پرورش در این هفته به سمت و سوی پژوهش آموزش و پرورش نشانه رفت و برگزاری چندین کارگاه تحت عنوان «پژوهش در آموزش» با همکاری دانشگاهیان و فرهنگیان پژوهشگر را میتوان از مهمترین کارهای پژوهشی این معاونت نام برد.
4- انتظار شما از سازمان پژوهش جهت اجرایی نمودن برنامههایی که به کیفیت بیشتر عملکرد سازمان منجر شود چیست؟
به نظر بنده یکی از اشکالات فعلی مربوط به سازمان پژوهش که شاید ایراد ساختاری هم باشد - و البته باید رفع شود - مشکل تمرکز فعالیتها در مرکز و به نوعی ستادی مطلق بودن فعالیتهای سازمان پژوهش است، یعنی در واقع عقبه اجرایی سازمان در استانها و شهرستانها بسیار ضعیف است. رفع نسبی این نقیصه میتواند کمک شایانی به تحقق حداکثری اهداف سازمان پژوهش کند.
5- مهمترین مشکلات موجود در راه پژوهشهای موفق دانشآموزی را چه میدانید؟
مشکل اصلی عدم آشنایی و اشراف علمی لازم متولیان به ویژه معلمان است. خیلی از معلمان کارهای علمی و تحقیقاتی را دوست دارند اما با انجام کار علمی – پژوهشی آشنایی ندارند و در واقع از عهده آن بر نمیآیند. بطور قطع تا راهبران این مسأله مهم که معلمان هستند کاملاً خودشان مشرف نشوند نمیتوانند خیل عظیم دانشآموزان علاقمند را به درستی هدایت نمایند. مشکلات دیگری نیز وجود دارد از جمله ساختار آموزش و پرورش که توجهات بسیار کمرنگی به پژوهش دانشآموزی در آن شده است. در این راستا فقط پژوهشسراهای دانشآموزی دیده شدهاند که آن هم با نیروی انسانی بسیار معدود که در دستورالعمل توسعه سنواتی ابلاغی از وزارت، تأمین نیروی آنها را در اولویت دوم قرار میدهد، مشکل مهم دیگر مربوط به رویکرد پژوهش محتوای کتب درسی است که انگار این رویکرد وجود ندارد هرچند که در سالیان اخیر مقداری به آن توجه شده است اما ناکافی است.
6- مهمترین موانع انجام پژوهشهای کاربردی توسط معلمان را چه میدانید؟
مشکل اصلی عدم آشنایی معلمان با انجام طرحهای پژوهشی است، از طراحی و تدوین گرفته تا اجرای طرح هامی پژوهشی، مشکل اعتبارات انجام طرحهای پژوهشی که از مشکلات دیرینه و بسیار مهم است، مشکل دیگر به ساختار پژوهش در تشکیلات آموزش و پرورش برمیگردد که به نسبت سایر واحدهای اجرایی بسیار ضعیف و نحیف دیده شده است.
7- چالش اصلی موجود برای بهرهگیری از پژوهشها در سطح مدرسه و سهیم کردن دانشآموزان در این امر چیست؟
چالش اصلی پر کردن تمام ساعات هفتگی و ساعات حضور دانشآموزان در مدرسه با کتب درسی هفتگی آنان است به گونهای که زمانی برای پرداختن به امور پژوهشی دانشآموزان باقی نمیماند. در درجات بعدی مشکلات متعددی در این راستا وجود دارد از جمله عدم آشنایی معلمان و متولیان مدرسه با امور پژوهشی، عدم رویکرد غالب محتوای مطالب درسی به امور پژوهشی یعنی محتوای کتب درسی اغلب پژوهش محور نیستند، البته دیدگاه نتیجه محوری که وزارت آموزش و پرورش در حال حاضر دنبال میکند بیشترین آسیب را به دنبال کردن مسایل پژوهشی در مدارس میزند چرا که پژوهش آینده محور است و ممکن است زود بازده نباشد وقتی مدارس هم و غم خود را به نتایج کمی و ملموس و کوتاه مدت معطوف میدارند خود بخود مسایل پژوهشی در اولویتهای بعدی قرار میگیرد و این از آفتهای اصلی کار است.
8- تأثیر حاصل از پژوهشها را در افزایش مشارکت اجتماعی، ارتقاء سطح سواد اجتماعی – سیاسی، مهارت آموزشی و تبیین مؤلفههایی اخلاقی و تربیتی را چگونه ارزیابی مینمایید؟
بهطور قطع دنیای پژوهش یک دنیای وسیع و گسترده و آیندهنگر و آینده جو است که افق دید آن فارغ ازهرگونه کوتهنگری میباشد. هرچه پژوهش به معنای واقعی کلمه در سطح جامعه و بهویژه در سطح یک نهاد اجتماعی مثل آموزش و پرورش بیشتر توسعه یابد نگاه بنیادین و ریشهای به مسایل بیشتر میشود، استنادات علمی تقویت میشود، مدیریت دانش بیشتر نهادینه میشود، تجارب ناموفق کمتر تکرار میشوند، همکاریها صبغه علمی به خود میگیرند و مسایل از حالت عوام گونه خارج میشوند. همه اینها دست به دست هم میدهد مشارکت اجتماعی، سواد اجتماعی و به تبع اخلاقمداری حرفهای نهادینهتر میشود.
9- با توجه به تأکید مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب در خصوص آیندهنگری و بهره بردن از نیروهای جوان، به نظر جنابعالی پژوهشهای دانشآموزی باید چه چشماندازی را مد نظر داشته باشند؟
چشمانداز اصلی هر مملکتی علیالقاعده باید روی نیروی جوان و نوجوان بویژه دانشآموزان که به معنای واقعی آیندهسازان جامعه هستند به پیش برود. بقول معروف درست است که دانشآموزان شاید 20 درصد حال حاضر هر جامعهای را تشکیل بدهند اما به طور قطع و اطمینان 100 درصد 20 سال آینده جامعه را تشکیل و میسازند. لذا هر چه به آگاه کردن نسل دانشآموزی، ایجاد زمینه جلب و مشارکت آنان در امور مدرسه و آموزش و پرورش و ایجاد انگیزه در آنان به اتخاذ رویکرد دوری از حافظه محوری و جستجو علمی قضایا و مسائل مبتلابه پرداخته شود قطعاً به پیشرفت کشور بیشتر کمک کردهایم . بنابراین اصلیترین رویکرد در پژوهشهای دانشآموزی، همگانی کردن موضوع است یعنی زمینه و بستر انگیزشیای فراهم کنیم که جمعیت حداکثری دانشآموزی وارد این گود شود.
10– ارزیابی شما از حجم کتب درسی و توجه به تمرکز مطالب بر مهارتهای زندگی چگونه است؟
آنچه از تجارب این موضوع بر میآید و بر پایه تحقیقات پیمایشی متعددی هم که در سالیان متعدد گذشته انجام شده است حجم کتب درسی متناسب با ساعات مقرر تدریس آنها نیست هر چند از لحاظ محاسبه عددی و کمی روی کاغذ این مورد زیاد صحت نداشته باشد اما تجربه عملی ساعات حضور دانشآموزان در مدرسه با احتساب زمانهای تعطیلی مرسوم و غیر مرسوم، ساعات حضور بسیار کمتر از آن است که این حجم فعلی از کتب درسی را پوشش دهد. در سالیان اخیر در مفاد و محتوی کتب درسی و چه بسا در دروس جداگانه ای به بحث مهارتهای زندگی توجهات خوبی شده است اما ناکافی است چرا که مهارتهای دانشآموختگان آموزش و پرورش میتواند محک و معیار بسیار خوبی برای این موضوع باشد که واقعاً جای توجه و تأمل دارد.
11- رویکردهای آموزشی – تربیتی مفعول در کتب درسی از منظر جنابعالی کدام موارد است؟
مغفولترین رویکرد اتخاذ رویکرد بومیگرایی است. همه نیک میدانند که جامعه ایران جامعهای متنوع چه از لحاظ جغرافیایی، چه از لحاظ قومی و قبیلهای، چه از لحاظ اعتقادی و مذهبی و مهمتر ازهمه از لحاظ برخورداری از امکانات و قابلیتهای مادی و مالی میباشد. لذا تدوین یک موضوع و محتوا برای مدارس برخوردار از جمله البرز و علامه حلی تهران و به طور مثال مدارس آخرین روستاهای مرزی کردستان واقعا هم از انصاف به دور است هم معقولانه نیست، این نکته شاید از مهمترین نکات در این زمینه است. عدم مطابقت محتواهای کتب درسی با نیازهای واقعی و روز جامعه، عدم برآورده کردن نیازهای واقعی دانشآموزان توسط خوراکهای علمی تغذیه شده در کتب درسی، توجه کم به مباحث مهارت آموزی و صد البته تا سایه کنکور و آزمونهای تستی و مدارس خاص بر سر آموزش و پرورش فعلی وجود داشته باشد پرداختن به این مسائل و رفع این موارد بسیار سخت خواهد بود.
12- بهرهگیری از نگاه صاحبنظران استانی در تدوین کتب درسی و تولید بستههای یادگیری را چگونه ارزیابی میکنید و چه راهکاری برای تحقق این دیدگاه ارائه مینمایید.
ساختار فعلی آموزش و پرورش و به طور ویژه سازمان پژوهش، پرداختن به این موضوع را سخت میکند چرا که ساختار به مثابه ظرفی است که حجم مظروف را تعیین میکند به نظر اینجانب ظرف فعلی آموزش و پرورش اجازه آنچنانی به اعمال نظر صاحبنظران استانی را کمتر میدهد. به طور قطع اگر بخواهیم زمینه جلب و همکاری صاحب نظران استانی و منطقهای را فراهم کنیم باید ساختار را به گونهای بشکنیم که در حدی معقول، سهمی مقرر از کار به واحدهای استانی سپرده شود. آنچه که مبرهن و تجربه شده در کشورهای موفق دنیا میباشد این است که هرچه ساختار برنامه درسی غیر متمرکزتر باشد زمینه جلب همکاری صاحبنظران منطقهای بیشتر فراهم میشود. امروز کیست که نداند ساختار و ساختمان تدوین و تولید کتب درسی اگر نگوییم صد در صد بلکه در حد بسیار بالایی متمرکز است و این شاید به سیاستهای کلی حاکم بر موضوع برگردد ولی هرچه در جهت تمرکز زدایی گام برداریم قطعاً رو به صواب رفتهایم راهکارهای اصلی اصلاح ساختارهای مربوط به این موضوع است.
این مصاحبه پیش از ابلاغ چارت جدید ادارات کل آموزش و پرورش استانها و تغییر در معاونت پژوهش تهیه شده بود.
ارسال نظر