به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی دکتر رضا متقیانی عضو هیات علمی پژوهشکده آموزش و پرورش استثنایی در نشست مقدماتی کرسی های آزاد اندیشی و نظریه پردازی اظهار کرد: در حدود 200 سال است که بشر بر اثر نوعی لجاحت که از خصائل شیطانی است پیش فرضهای هستی شناختی رحمانی را رها کرده و به اشکال مختلف یگانه نگری مادی روی آورده است.
ممکن است در نگاه اول این پرسش مطرح شود که اثر تمسک به پیش فرض های رحمانی یا رفتن به سمت یگانه نگری مادی در سطوح معرفت شناختی یا روش شناختی چیست؟ بر اساس دیدگاه کلاسیک میان هستی شناسی ومعرفت شناسی و روش شناسی هماهنگی ضرورت دارد. بنا بر این که با تمسک به هستی شناسی رحمانی ، معرفت شناسی رحمانی و روش شناسی رحمانی نیز ضرورت یابد.
به عنوان نمونه در یکی از مدل های خلاقیت وجود دو مولفه در یک ایده برای تشخیص خلاقانه بودن آن ضرورت دارد یکی تازگی و دیگری سودمندی. دست کم این فرض مطرح است که سودمندی با تمسک به هستی شناسی رحمانی و یگانه نگرانه مادی انطباق کامل نخواهند داشت.
توجه به وضعیت نظری علم روانشناسی بعنوان یکی ازشاخه های علوم انسانی حاکی از نوعی سردرگمی مفهومی است به شکلی که در یکی از آخرین سالنامه های روانشناسی با عنوان سالنامه روانشناسی نظری انتشار یافته در سال 2015 میلادی بر اساس الگوی یگانه نگری مادی ذهن آدمی را به حد یک کاتا لیست شیمیایی تقلیل داده است. تنها به سبب این وجه مشترک که ذهن ناپیدا است و کاتالیست هم پس از دخالت در فرایند شیمیایی قابل آشکار سازی نیست و تفاوت های عظیم میان ذهن و کاتالیست براحتی نادیده گرفته شده است و به تلویحات یک چنین تشبیهی به هیچ روی توجه درخور صورت نپذیرفته است.
نکته پایانی به نظر می رسد در عرصه اندیشه بیش از تمامی عرصه ها پناه بردن به خدا از شر وسوسه های شیطانی نقطه آغازی باشد جهت برون رفت از یک چنین قیاس های معالفارقی.
ارسال نظر