معاون وزیر و رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی با تأکید بر اهمیت امر پژوهش، گفت: رابطهی پژوهش با برنامهی درسی رابطهی زمین با بذر است.
به گزارش روابط عمومی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، مراسم گرامیداشت هفته پژوهش امروز چهارشنبه 26 آذرماه در سالن شهید سلیمی جهرمی سازمان پژوهش با حضور رئیس، معاونان و مدیران این سازمان برگزار شد؛ دکتر حسن ملکی رئیس سازمان در این نشست ضمن تبریک هفته پژوهش گفت: مبارکی و میمنت پژوهش به این دلیل است که پژوهش و تحقیق باعث بصیرت و بینایی میشود. وقتی انسان یا یک فرد یا یک گروه یا یک سازمان تحقیقی را انجام میدهد در حقیقت حجابهایی را بین خود و واقعیتها کنار میزند. هر قدر پژوهشها عمیقتر باشد واقعبینی عمیقتر خواهد شد؛ به همین دلیل پژوهش را باید گرامی داشت. هر عامل و موقعیتی به انسان بینایی بدهد باید آن را ستود و عاملی که بینایی را از انسان بگیرد باید با آن مقابله کرد. پژوهش از این جهت دارای ارزش است.
به دنبال علم و حقیقت بروید
وی گفت: خداوند متعال در آیه 36 سوره اسراء می فرماید: «وَلا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ ۚ إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنهُ مَسئولاً» یعنی" از آن چیزی که به آن علم ندارید پیروی نکنید." در واقع تأکید میکند به دنبال علم و حقیقت بروید و از آن چیزی باید تبعیت کرد که به آن علم داشته و از طریق مطالعه و تحقیق به آن علم پیدا کرده باشید. به اعتقاد بنده در ادامه این آیه سه ابزار تحقیق یعنی سمع یعنی قوه شنوایی، بصر یعنی قوه بینایی و فواد یعنی قلب یا عقل سه وسیله کسب معرفت و سه ابزار پژوهش هستند. این ابزار مسؤول در برابر رسیدن به حقیقت هستند و باید مسیری را طی کنند و فعالیتهایی را داشته باشند تا بتوانند به حقایق امور دست پیدا کنند. در آیات دیگر قرآن انسان به تحقیق ترغیب میشود. واژههایی مانند یفقهون، یعقلون، یتدبرون، یعلمون وقتی در کنار هم قرار بگیرند یک معنا از آنها ساطع میشود یعنی انسان نباید بدون علم، معرفت و تدبیر حرکت کند. اگر بخواهیم این آموزههای قرآنی را به زبان ساده امروز بیان کنیم یعنی انسان باید پژوهشگر باشد.
برنامه درسی زنده و مرده
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در ادامه بیان کرد: این قاعده در تمام عرصههای زندگی ساری و جاری است و در برنامههای درسی هم به طریق اولی میتواند ساری و جاری باشد. در برنامه درسی میتوانیم از برنامه زنده و مرده حرف بزنیم. برنامه درسی زنده برنامهای است که با مخاطب بتواند ارتباط مؤثر برقرار کند. برنامه درسی که نتواند با علائم و کد با فراگیرنده ارتباط برقرار کند برنامهای مرده است. برخی از برنامههای ظاهراً زنده هستند ولی دچار مرگ مغزی و حیات نباتی هستند. زنده و مرده آنها تفاوتی ندارد. اگر بخواهیم برنامههای درسی زنده و آمیخته با پژوهشگری باشد باید بپذیریم که رابطه پژوهش و برنامه درسی رابطه، رابطه زمین و بذر است. مثلاً باغبانی که بذری را می کارد هم بذرش باید مرغوب باشد وهم زمین باید با کیفیت باشد. اگر بذر و یا زمین هر کدام مرغوب نباشند رشد صورت نخواهد گرفت. ماههاست درباره تحول حرف زدیم آنچه را که درباره تحول گفتیم به مثابه بذرهایی هستند که در زمین پژوهش باید کاشته شوند. بذرهایی به نام ارزشهای انسانی، ملی، بومی سازی، توجه به مسائل اساسی جامعه، اندیشهورزی، تربیت همه جانبه، پیوند اخلاق با علم و دانش، فرصتهای تربیتی و یادگیری متنوع و مفید، کاربردی کردن محتوا، بهرهمندی از هنر و زیباییشناسی و... اگر این بذرها رشد نکنند باید مشترکاً صحنه تحول را ترک کنیم. اگر نتوانیم باغبان این عرصه تحول باشیم ترک این عرصه اولی است و ثواب دارد. مگر اینکه درعمل نشان دهیم توانایی باغبانی و پروراندن بذرها را در زمینی به نام پژوهش داریم. در این عرصه است که باید توانای و قابلیت خودمان را نشان دهیم.
هفته پژوهش؛ هفته داوری عملکردها
دکتر ملکی با بیان اینکه برخی فقط پُز تحول را می دهند اما آیا عرضه و توان پَز تحول را داریم، گفت: هفته پژوهش هفته اتمام حجت است و فقط هفته تقدیر نیست بلکه هفته داوری عملکردهای علمی و حرفه ای است. باید سوال کرد که در کجا قرار داریم و به کجا می رویم و در کجا باید قرار می گرفته ایم. آیا برای رسیدن به هدف ابزارها و زمینه ها را فراهم کرده ای؟ هفته پژوهش هفته تغییرِ سوالات هم هست. بنابراین وقتی می توانیم به پژوهش امیدوار باشیم که مطمئن باشیم بذرهای تحول در زمین پژوهش کاشته شده است. اگر این اطمینان به دست نیاید و بذرها را در زمین بایر بپراکنیم به نتیجه ای نمی رسیم. زمین حاصل خیز چیزی جز پژوهش گری نیست.
ویژگی برنامه درسی پژوهش محور
وی در ادامه با طرح این پرسش که ویژگی های برنامه درسی پژوهش محور چیست؟ ادامه داد: برنامه درسی پژوهش محور با مسائلی باید عملی شود. این برنامه، برنامه ای است که بتواند ما را از ایستایی به سمت پویایی حرکت دهد. برنامه ایستا از جهت فرصت های تربیتی و یادگیری که باید فراهم بشود قادر نخواهد بود ما را از نقطه الف به ب تکان بدهد و قادر نیست یادگیرنده را از نقطه الف به ب ببرد چون فرصت های تربیتی موثر پیش بینی نشده و برنامه ایستا است. نقطه مقابل برنامه ایستا برنامه پویا است؛ برنامه ای که بتواند دست یادگیرنده را بگیرد و به نقطه دیگری منتقل کند. البته به وسیله فرصت های تربیتی و یادگیری، امکاناتی که در برنامه پیش بینی شده و معلم با صلاحیت ... است. اگر برنامه های درسی ما را به ایستایی مبتلا کند آن برنامه پژوهش محور و قابل دفاع نیست. برنامه درسی برنامه ای است از انفعال به سوی فعال شدن پیش برود که در عین شباهت دارای تفاوت هایی است مثل یادگیرنده منغل و فعال، یادگیرنده اثر پذیر و اثر گذار. برنامه تحولی منفعل پرور نیست بلکه فعال پرور است.
معاون وزیر آموزش و پرورش اظهار داشت: یادگیری فعال در برنامه درسی تحولی ما باید رخ بنماید و نشان داده شود. اگر موفق نشویم به آنها عمل کنیم بی فایده در این جایگاه نشستهایم. برنامه درسی پژوهش محور باید بتواند از کتاب درسی محوری به سوی فرصتهای تربیتی متنوع یادگیرنده را سوق دهد. کتاب درسی قابل حذف نیست ولی نمیتواند به تنهایی مؤثر باشد، کتاب مهم است اما محصور کردن تربیت در کتاب درسی خطاست. کتاب درسی هیچ گاه حذف نخواهد شد ولی نباید به اسطوره و بت تبدیل شود. برخی به دنبال مرگ کتاب درسی هستند. برنامه درسی پژوهش محور برنامه محصور در کتاب نیست. در برنامه درسی کتاب باید یکی از مواد آموزشی باشد که مواد آموزشی گوناگون در اطراف آن باشند. برنامه درسی پژوهش محور یک فرصت فراخ ایجاد کند تا یادگیرنده مانور یادگیرندگی و تربیت شدن بدهد. برنامه درسی پژوهش محور برنامهای است که یادگیرنده را از تفرد و انفراد جدا و به سوی کار تیمی میبرد. هر قدر برنامه درسی خالی از پژوهش باشد یادگیرنده را خواب میبرد زیرا ذهن و عمل او درگیر نمیشود. یادگیرنده در این شرایط دچار انزوا و تفرد میشود. برنامه درسی پژوهش محور باید از تفرد یادگیرنده را خلاص کند و به سوی کار تیمی ببرد. انسان در گروه و تیم زنده است. تفرد زمینه مرگ شخصیتی انسان را فراهم می کند. در آموزههای قرآنی ما همه ضمایر جمع به کار برده میشود به این دلیل که می خواهد بگوید انسان وقتی در جمع باشد زنده و اگر تنها باشد به سوی اضمحلال میرود. برنامه درسی پژوهش محور برنامه درسی تحولی است که بتواند یادگیرنده را از تفرد و انزوا به سوی کار تیمی ببرد. برنامه درسی تحولی و پژوهش محور برنامه ای است که از شرح پژوهش یادگیرنده را دور می کند و به سوی عمل پژوهش میبرد. البته در کتابهای درسی هم پژوهش را شرح میدهیم که کارگشا نیست. در متن برنامه درسی باید امکان عمل پژوهش مطرح شود.
ملاک کار؛ برنامههای تحولی
دکتر ملکی گفت: برنامه درسی پژوهش محور که نام دیگر آن برنامه تحولی است با عمل پژوهش و نه با قصه و شرح پژوهش کار دارد. برنامه درسی پژوهش محور از اصالت دادن به رشته علمی فاصله میگیرد و بهسوی اصالت دادن به رشد میرود هر یک از گروههای ما لاجرم با یک رشته علمی ارتباط دارند. برای چندمین بار تکرار میکنم که مسؤولان حوزههای تربیت و یادگیری دچار اصالت دادن به رشته علمی نشوید. حوزههای تربیت و یادگیری ناخواسته محصور در رشته علمی شوند بهتر است راهنمای برنامه درسی را هم ترک کنند. راهنمای برنامه درسی که به این وسیله تدوین شود مورد قبول ما نیست و تائید نخواهد شد مگر اینکه رشته علمی در این برنامه درسی یک وسیله برای دستیابی به اهداف رشد همه جانبه است. نباید بگذاریم اهداف رشته علمی که حدود 20 سال قبل حصار آن را شکستیم دوباره برگردد. مسؤول شوراهای برنامهریزی درسی کارشناس برنامهریزی درسی باید باشد و نه متخصص موضوعی. متخصص موضوعی رشته علمی خود را تحمیل میکند. برنامه درسی علوم مساوی با رشته علمی علوم نیست. برنامه درسی مطالعات اجتماعی مساوی با جامعهشناسی نیست بلکه این علوم ابزار، زمینه و وسیله رساندن فرد به اهداف تربیتی هستند.
برنامه درسی صامت؛ ناگویا و برنامه درسی ناطق؛ گویا است
وی افزود: باید از اولویت قائل شدن به رشتههای علمی فاصله بگیریم که این فاصله را متخصصان علمی نمیگیرند چون آنها ما را مبتلا میکنند و یک ضلع شوراها هستند. باید در شورای برنامهریزی درسی آنچنان پخته شود که برنامه درسی تحولی تولید شود. هدف ما رشد همه جانبه است نه اینکه مطالب علمی را بزرگ کردن و آنها را به خرد یادگیرنده دادن. برنامه درسی پژوهش محور برنامهای است که از پاسخ محوری فاصله میگیرد و به مسئله محوری حرکت میکند. برنامه درسی سفره باز نیست که همه چیز در آنجا آماده باشد. برنامه درسی باید آمیخته به مسئلهها و ابهامات باشد. برنامه درسی تحولی مبهم گوی معقول است. کدام ابهام؟ ابهامی که یادگیرنده را به تکان ذهنی وادار کند نه اینگه او را گیج کند. برنامه درسی که همه چیز در آن آماده باشد که تکان ذهنی و فعالیت علمی نخواهد داشت. قدری در برنامه درسی باید ابهام وجود داشته باشد و مسئله محوری حاکم باشد. برنامه درسی پژوهش محور از متن صامت فاصله و به سوی متن ناطق حرکت میکند. برنامه درسی که یادگیرنده نتواند با آن ارتباط برقرار کند صامت است. برنامه درسی ناطق است که یادگیرنده همین که اراده می کند با آن ارتباط برقرار کند با راهنمایی معلم این امر امکان پذیر میشود. برنامه ناطق امکان نطق و برقراری ارتباط کلامی و ذهنی را با یادگیرنده دارد. برنامه صامت را مطالعه کننده خیلی سریع مطالعه کننده می بندد ولی در برنامه ناطق وضعیت بالعکس است. برنامه درسی پژوهش محور فرد را از نتیجه محوری صرف به سوی فرآیند محوری پیش میبرد. البته موافق این نیستم که نتیجه محوری را کنار بگذاریم و فرآیندمدار شویم زیرا این افراط است. نباید هم کاملاً برعکس شود و از نتیجهمداری بت بسازیم و فرآیندها را فراموش کنیم.
ملکی افزود: بهترین برنامه درسی برنامهای است که بین نتیجهمداری و فرآیند مداری توازن برقرار کند. عدهای که شعار دانشآموز محوری را سر میدهند ناخواسته در عرصه لیبرالیسم تربیتی افتادهاند و خودشان خبر ندارند. فرآیند مهم است اما نتیجه هم مهم است. دانشآموز محور است و شکی در آن نیست اما نه در مکتب پیشرفت گرایی. نیازها و علایق دانشآموز اهمیت دارد ولی مهمتر از آن رشد همه جانبه آنها است. حتی در واژههایی که بهکار میبریم هم باید دقت کنیم. واژههای تربیتی ایدئولوژی اندود هستند و هیچ واژهای خالی از ایدئولوژی پیدا نمیشود. تعلیم و تربیت و برنامه درسی غیر ایدئولوژیک نداریم. اگر برنامههای درسی را بررسی کنیم به یک ایدئولوژی میرسیم. ما یک ایدئولوژی اسلامی داریم که در برنامه درسی تجلی پیدا کرده است و با افتخار از آن تبعیت میکنیم.
وی ادامه داد: ما در موقعیت بسیار حساسی هستیم که بعید میدانیم تاکنون سازمان پژوهش اینچنین موقعیتی را در تاریخ خود تجربه کرده باشد. ما مدعی هستیم که برنامهی درسی را براساس اسناد تحولی مبتنی کنیم. در گذشته هم این ادعا نبوده و در صدد همسوسازی حرکت کردهاند. این امر به این معنی است که بنای برنامه درسی را بر این مبنا استوار کردهایم. اگر بنا بر یک مبنا استوار شود باید مبنا خیلی محکم و قوی باشد. نمیتوان ادعا کرد بنای برنامه بر یک اساس بنیان گذاشته شده و با نسیمی فرو بریزد. شرط اول و لازمه این کار این است که باور کنیم که میخواهیم برنامه درسی مبتنی بر برنامه درسی ملی طراحی کنیم و نقطههای اتصال را از جلوی چشممان دور نکنیم. شرط دوم این است که این کار ازعهده یک و دو نفر برنمیآید و شوراهای برنامهریزی درسی باید فعال شوند. این اقدام کار یک فرد نیست بلکه کار یک شورا است. شرط سوم این است که اسناد و کارگاه های آموزشی در اختیار گروهها گذاشته شده و نشستهایی برگزار کردهایم نباید دوباره افراد دیگری شما را از اقدامی که در دست دارید مأیوس کنند.
ارسال نظر