مساله تربیت و کتاب های کمک آموزشی * علی حبیبی
تهران - ایرنا - کتاب های کمک آموزشی معمولا با هدف کمک بهتر به آموزش یک درس یا چند درس تالیف و در اختیار دانش آموزان قرار می گیرد و در این کتاب ها نیز نمی توان چندان به حیطه های پرورشی و تربیت نسل کنونی و آینده ورود پیدا کرد.
در حقیقت مساله تربیت و پرورش فراگیران، جنبه مغفول مانده کتاب های کمک آموزشی است و اصولا نظام تدوین و نگارش این کتاب ها نیز این هست که زیاد در این زمینه ها ورود پیدا نکند.
اما مساله ای که هم اکنون در نظام آموزش و پرورش کشور وجود دارد اتکا بیش از حد به این کتاب ها است. استفاده از این کتاب ها در هیچ جای مقررات آموزشی وجود ندارد و اصولا بهره گیری از کتاب های کمک آموزشی نیز در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به آن پرداخته نشده است.
کتاب های کمک آموزشی که از چند دهه قبل در مدارس رواج یافته در حقیقت یک موضوع نانوشته در دستگاه آموزش و پرورش است که هر چند از نظر آموزشی می تواند پیشرفته هایی برای آینده سازان به همراه داشته باشد اما به دلیل ناکارآمدی در پرورش همین نسل، با ایرادهای اساسی روبرو است.
ظرفیت و ناکارآمدی این کتاب ها در پرورش دانش آموزان و از سوی دیگر استفاده نامتعارف و اتکا بیش از حد مدارس به این کتاب ها، کاملا نظام تربیت آموزشگاه ها را به چالش طلبیده است.
جدا از اینکه بهای این کتاب ها چندین برابر کتاب های درسی است و هزینه های زیادی به والدین و دانش آموزان تحمیل می کند، از لحاظ همان تربیت و پرورش نسل آینده نیز کاملا ناکارآمد و نامناسب است.
معلمان در نظام آموزشی فعلی برای یک کتاب درسی، چندین کتاب کمک آموزشی از تشریح موضوعات کتاب تا پرسش و پاسخ مسایل معرفی می کنند و جالب اینکه اسم موسسه انتشار آن را نیز اعلام می نمایند و دانش آموزان را ملزم می کنند که فقط کتاب های معرفی شده را تهیه کنند.
یک دانش آموز دستکم در روز 9 ساعت از بهترین زمان فراگیری از لحاظ آمادگی ذهنی و جسمی را در مدرسه سپری می کند و پس از فراغت از مدرسه باید کتاب های قطور کمک آموزشی را مطالعه کند که این عارضه در دوره متوسطه از جمله پایه های دوم و سوم متوسطه و پیش دانشگاهی بیشتر دیده می شود.
در چنین نظامی، نقش معلم فقط به معرفی کتاب و شاید رفع برخی از اشکالات درسی دانش آموزان معدود می شود که غالبا پرورشی و تربیتی نیست و از این رو همین دانش آموز نه در مدرسه و نه در خانه از سایر جنبه های تربیتی دور می شود.
فارغ از کتاب های کمک درسی، محتوای آموزشی کتاب های درسی نیز چندان دانش آموزان را برای زندگی آینده آماده نمی کند و در این نوع روش تدریس، تربیت و مهارت آموزی اجتماعی و زندگی همین فراگیران کاملا نادیده گرفته می شود.
مساله اصلی دانش آموزان اکنون فراگیری مهارت های زندگی از جمله حل مساله، نه گفتن به رفتارهای آسیب زا، تعامل موثر با دیگران، احترام به والدین و بزرگترها است و اکنون این پرسش مطرح است که کجای کتاب های کمک درسی به این مسایل حیاتی جامعه اشاره می کند.
معلمان و دست اندرکاران مدارس نیز که زمانی الگوی موثری برای دانش آموزان بودند اکنون چندان در تربیت و پرورش دانش آموزان به دلایل مختلف از جمله شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه وارد نمی شوند و این خلاء یعنی تعلیم و تربیت دانش آموزان همچنان با مشکل روبرو است.
دستگاه تعلیم و تربیت کشور از دو واژه آموزش و پرورش تشکیل شده که در همه مقررات و قوانین این دستگاه نیز تقریبا در رسیدن دانش آموزان به هر دو موضوع تاکید شده است.
با این رویکرد در واقع مدارس، مساله آموزش را به موسسات نشر کتاب های کمک آموزشی واگذار کرده در حالیکه پرورش و تربیت آینده سازان در خلاء رها شده است.
بی توجهی به تربیت و پرورش دانش آموزان در واقع به استقبال آسیب های اجتماعی رفتن است که از هم اکنون آثار آن در جامعه به وضوح دیده می شود.
اگر دانش آموزان در مدارس از محتوای آموزشی و همچنین جنبه های موثر پرورشی بهره مند شوند بطور قطع خیلی از آسیب های اجتماعی در جامعه کاسته خواهد شد اما بی توجهی به این مهم هزینه های گزافی به جامعه تحمیل خواهد کرد.
ارسال نظر