رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی ضمن تاکید بر ضرورت به روزرسانی این سازمان می گوید که برای رسیدن به چنین هدفی، انجام یک بازسازی درونی در سازمان پژوهش و برنامهریزی ضروری است.
به گزارش روابط عمومی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به نقل از پانا، سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی از مهمترین زیرمجموعههای وزارت آموزش و پرورش در ارتباط با تعلیم و تربیت دانشآموزان است. به نوعی یک مغز که قرار است راهبر اعمال آموزشی باشد. این سازمان اکنون با مسائل مهمی دست و پنجه نرم میکند. از مسائل مرتبط با چاپ کتاب، تا تحول در برنامهریزیهای آموزشی، تا مهارتمحور کردن آموزش و تغییر دادن روند متمرکز چاپ کتب. حجت الاسلام و المسلمین علی ذوعلم، رئیس این سازمان درباره همین مسائل گفتوگو کرده است که آن را میخوانید:
سازمان پژوهش و برنامهریزی سازمان بهروزی است یا اینکه تغییر در سطح جامعه سریعتر از تغییر در آموزش و پرورش است؟ در واقع، میخواهم بپرسم سازمان قابلیت تطبیق با شرایط و مسائل روز جامعه را دارد؟
بهروز شدن در سازمان پژوهش ابعاد مختلفی دارد که یک بعد آن درک تحولات و نیازهای روز جامعه، مدرسه و خانوادههاست.
یک بعد دیگر این است که سازمان پژوهش بتواند در سطح جهان و در سطح جهان اسلام آوردهای برای دیگران داشته باشد. سازمان خوشبختانه در این حوزه فعال است و مرجعیت نسبی بین نهادهای تعلیم و تربیت کشورهای منطقه و جهان اسلام پیدا کرده است. سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در چند سال گذشته برای کشورهای منطقه و جهان اسلام الهامبخش بوده است. البته این برای ما کافی نیست و ما باید بر اساس نگاه تمدنسازی در کل جهان نیز حرفهایی برای گفتن داشته باشیم. در کنار اینها برای به روز شدن در سازمان پژوهش به یک اصلاح ساختاری نیاز داشتیم که در شش ماه گذشته با کمک کارشناسان این حوزه اصلاح را آغاز کردهایم.
سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی برای به روز شدن به یک بازسازی درونی نیازمند است تا پیشتاز تحول در آموزش و پرورش باشد. تحول بنیادین در آموزش و پرورش باید از طریق تحول در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به دست آید. این تحول باید در ابعاد مختلف مانند تحول در فرایندها و تحول در فرهنگ سازمانی انجام شود. ما در سازمان پژوهش به یک فرهنگ سازمانی برونگرا، مشارکت پذیر، نقدپذیر و در عین حال ریشه دار و اصیل نیاز داریم..
در صحبتهایتان به اصلاحات ساختاری در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی اشاره کردید. این اصلاح ساختار قرار است چه تغییری در سازمان به وجود بیاورد؟
در وهله اول این اصلاحات، 11 حوزه تربیت و یادگیری که در برنامه درسی ملی آمده است، استقلال پیدا کرد و انسجام و یکپارچگی در آنها ایجاد شد. به طور مثال قبلا در حوزه آموزش فنی و حرفهای و نظری تفاوت وجود داشت و آنها نمیتوانستند یک رویکرد را دنبال کنند و بین حوزه عمل و نظر یک شکاف ایجاد میشد با اصلاح ساختاری این مشکل حل میشود.
مورد بعدی توجه به کلیت مدرسه است. با استقرار دفاتر طراحی و تولید بستههای آموزشی این ظرفیت کارشناسی به وجود آمده است که بتوانیم کلیت مدرسه را مورد توجه قرار دهیم. مورد بعدی جامعیت در اهداف و جهتگیریهای نظری عملی و اخلاقی است که این را هم بر اساس دنبال خواهیم کرد. تا الان همان تیمی که برنامهریزی درسی را انجام میداد کار تولید و نظارت بر اعتبارسنجی را نیز انجام میداد. در ساختار جدید این دو از هم جدا و مرتبط تعریف شده است. این جدا شدن میتواند نظارت و دقت در تولید سیدی آموزشی را افزایش دهد. ما باید به نقطهای برسیم که جهتگیری کتابهای درسی با یکدیگر همسو باشند و این طور نباشد که در یک درس یک نگاه به دانش آموز منتقل کنیم و در درس دیگر نگاه متفاوتی را به آن ارائه دهیم. نکته مثبت دیگر در ساختار جدید سازمان پژوهش و برنامهریزی مشارکت بخش غیردولتی در تولید بستههای یادگیری است ما قبل از این در این حوزه شفاف و روان عمل نکرده بودیم.
با اصلاح ساختاری که در سازمان پژوهش و برنامهریزی اتفاق افتاد زمینه برای کاربردی شدن و به سمت مهارتمحوری شدن دروس فراهم شده است. آموزشهای فنی و حرفهای و نگاه به کار و تلاش صرفاً از پایه دهم شروع میشود اما باید از پیش دبستانی به آن توجه شود. البته کتاب درسی برای مهارتآموزی به تنهایی موثر نیست و ما باید زمینه را برای آموزش مهارت به معلمان و محیطی برای کار یدی و عملی دانشآموزان فراهم کنیم.
ارسال نظر