
شانزدهمین جلسه سلسله گفتارهای مبانی نظری تحول بنیادین در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، در این جلسه پس از ارائه گزارشی از طرح جامعه مربوط به شایستگیهای کلیدی Deseco و تبیین نقدها و نظرات اعضای حاضر در نشست به موضوع اصول در نظام تعلیم و تربیت پرداخته شد.
در ابتدا محمد حسنی در توضیح این موضوع عنوان کرد: در الگوی تربیتی اگر اصولی وجود نداشته باشد امکان وقوعی نخواهد داشت، در ذات اصولی نگاه تجویزی وجود دارد و علمای تعلیم و تربیت بر این باورهستند که اصول وضع کردنی است و کشف کردنی نیست در حقیقت این اصول الهامبخشی عمل تعلیم و تربیت است. یک کارگزار تعلیم و تربیت باید بداند که اصول چه کارکردی دارد، اصول نمایشی و فرمایشی نیست و ویترین نیست که دیگران فقط ببینند که اصولی نوشته شده است در واقع براساس این اصول عمل تربیت انجام میشود.
حجت الاسلام علیرضا صادقزاده نیز درخصوص اصول در نظام تعلیم و تربیت افزود: تربیت یک فرایند از نوع کارهای مکانیکی نیست که همه اجزا و عناصر کاملاً مشخص و از پیش تعیین شده باشد. همواره متربی بهدلیل اختیار وتنوعی که دارد یک مربی نمیتواند بهطور دقیق مشخص کند که مسیر تربیت باید اینچنین باشد و به آن برسد پس در تربیت امکان مهندسی رفتار انسان وجود ندارد و بنابراین روشهای تربیت بهطور دقیق از پیش تعیین شده نیست در اینجاست که اصول نقش الهامبخشی و خلق روش میدهد که در کتاب آقای خسرو باقری با عنوان نگاهی دوباره به تعلیم و تربیت که میگوید اصول الهامبخشی از پیش تعیین کرد و باید با شرایط روش را خلق و ابداع کرد.
پس بنابراین ملاکهایی نیاز است که این روشها را خلق و ابداع نماید لذا اصول نقش چارچوب برای خلاقیتهایی دارد که هر مربی در موقعیت خاص خودش دارد.
فرق اصول با روشها در این است که روشها توقیفی نیستند میتوان در هر زمان حرفی نو زده شود اما برای اینکه از حالت سلیقهای این روشها خارج شود نیاز به چارچوب دارد و آن اصولی است که میتواند یک سیستم تربیتی را یک نظام بدهد پس اصول ثابت هستند و روشها ذیل آن تعیین و خلق میشوند.
ارسال نظر