عملیاتی کردن سند تحول کار سختی است ولی سختی کار نباید مانع عملیاتی شدن آن شود



معاون طراحی و تولید بسته های یادگیری سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی می گوید برخی معتقدند عملیاتی کردن سند تحول کار سختی است و باید تدریجی و با عزم ملی انجام شود درست است ولی سختی کار نباید مانع عملیاتی شدن آن شود.

به گزارش روابط عمومی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، نشست علمی – تخصصی و هم اندیشی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با عنوان " از برنامه قصد شده تا برنامه اجرا شده " به مناسبت هفته پژوهش توسط پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با همکاری انجمن فلسفه تعلیم وتربیت و حضور دکتر حسن ملکی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و معاون طراحی و تولید بسته های یادگیری سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، دکتر باقری عضو هیئت علمی دانشگاه، دکتر صادق زاده عضو هیئت علمی دانشگاه، دکتر رعنایی معاون دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش برگزار شد.

دکتر ملکی ضمن تشکر از پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش بخاطر برگزاری نشست مزبور اظهار داشت: برای پیدا کردن راه حل اساسی – عملیاتی کردن سند تحول بنیادین راه زیادی در پیش است و کارهای زیادی باید انجام دهیم ولی از دل همین نشست‎ها نیز می‌توان به دلالت هایی دست یافت.

ایشان بیان کرد: به اعتقاد بنده با توجه به گذشت حدود هفت سال از تصویب این سند، این تصمیم یک رویداد تاریخی، اساسی و مهم در تاریخ تعلیم و تربیت است زیرا تا این زمان آموزش و پرورش ما بدون شناسنامه ایرانی و اسلامی بود، شناسنامه آموزش و پرورش مختصات فلسفی، اعتقادی، فرهنگی و اجتماعی هر نظام و مادر نظام تعلیم و تربیت، مبانی فلسفی و اندیشه های فکری آن نظام است در واقع تاریخ تصویب این سند را باید یک نقطه عطف به حساب آورد زیرا با تصویب آن یک خلاء نرم افزاری پر شد. زمانی که از عملیاتی کردن سند تحول حرف می زنیم از سندی حرف می زنیم که شناسنامه فلسفی و تربیتی کشور ما است . با کمال تأسف باید عرض کرد که تاکنون درعملیاتی کردن این سند موفق نبوده‌ایم و علت عدم موفقیت آن نیز می تواند دلایلی مختلفی داشته باشد. برخی معتقدند عملیاتی کردن سند تحول کار سختی است و باید تدریجی و با عزم ملی انجام شود درست است ولی سختی کار نباید مانع عملیاتی شدن آن شود.

معاون طراحی و تولید بسته‌های یادگیری سازمان پژوهش حالات و مواضع عملیاتی نشدن سند تحول به شرح زیر بیان کرد:

1 )  اولین موضع آن است که "نمی توانند" یعنی کارشناسان عزیزی که در بخش‌های مختلف حضور دارند، نتوانستند بین هدف و وسیله نسبت برقرار کنند . بنابراین یکی از علت های عملیاتی نشدن سند تحول، این است که توانایی نیست چرا توانایی نیست؟ بخاطر اینکه الگویی تولید نکرده‎ایم .عملیاتی کردن سند تحول به الگو و مدل نیاز دارد . آنچه که خلاء داریم و نباید این خلاء را انکار کرد فقدان الگوی برقراری ارتباط بین بنا و مبنا است که بنده نام این الگو را "الگوی ربط" می نامم.

ضرورت دارد در مورد محل تولید این الگو و افرادی که باید آن را تولید کنند گفتگو کرد تا رمز گشایی شود . بنابراین چاره کار در مورد آنهایی که نمی توانند " دادن الگوی ربط" است . چنانچه الگویی برای عملیاتی کردن سند نداشته باشیم اگر سال‌های زیادی هم بر سال‌هایی که گذشت افزوده شود این سند عملیاتی نخواهد شد.

2 ) وضع دومی که برای عملیاتی نشدن سند تحول وجود دارد" نمی خواهند یا نخواسته اند" است . این وضع ممکن است به خاطر فضای فکری حاکم در اسناد تحولی باشد . که راه حل آن " راز گشایی " است باید بدنبال آن بود که مسئله چیست که گروهی مایل نیستند سند تحولی بنیادین عملیاتی شود . سند تحول شناسنامه ماست بنابراین باید چاره‌ای اندیشید که این شناسنامه عملیاتی شود . برای حل مشکل وضع دوم یعنی برای آنهایی که نمی‌خواهند سند تحول عملیاتی شود الگوی ربط کار ساز نیست در این وضعیت باید "تعامل" برقرار شود و در مورد آن گفتگو، بحث و استدلال کرد.

3 ) حالت سومی که برای عملیاتی نشدن سند تحول می شود بیان کرد این است که "نمی شود" . ممکن است عده‌ای معتقد باشند که مسئله آنها " ناتوانی " و "نخواستن " نیست بلکه مسئله آنها این است که سند تحول بنیادین  بخاطر مشکلاتی که دارد عملیاتی نمی شود  در این وضعیت باید مواجهه ای دیگری داشته باشیم . همانطور که در "نتوانستن" باید "رمزگشایی"  و در "نخواستن" باید "رازگشایی" کرد در وضعیت سوم نیز باید" هستی و ماهیت "سند را زیر سؤال ببریم . تماشای سند راه حل عملیاتی کردن آن نیست باید بررسی شود چرا پس از گذشت هفت سال از عمر این سند هنوز عملیاتی نشده است؟ در پاسخ به این سؤال نیز به اعتقاد بنده باید گفت تبعیت از یک الگوی ترکیبی ضرورت دارد به این معنی که حوزه ‌ستادی، مدیران آموزش و پرورش، طراحان سند تحول بنیادین باید در ایفای نقش خود به خوبی عمل کنند و در اجرای این نقش نیز باید از متن واقعیت‌ها یعنی مدارس، معلمان و کارشناسان داده‌ها و اطلاعات را بدست آوریم، در واقع اگر از سطوح پایین و بالای نظام تعلیم و تربیت بی‌خبر و غافل باشیم به ادامه درست راه سند تحول قادر نخواهیم بود.

مَثَل آموزش و پرورش به سند تحول بنیادین مَثَل خانواده‌ای است که پس از سالیان سال بی فرزندی خداوند به آنها اولادی عطا کرد، تمام زندگی پدر و مادر صرف آن اولاد خواهد شد . آموزش و پرورش هم بعد از مدتها ناباروری بچه‌ای بدنیا آورد که همگان شیفته اش شدند و تصور کردند این جلد زیبا و مصوّب همه مشکلات ما را حل می‌کند در واقع دچار نوعی ذوق زدگی و نظر زدگی شده‌ایم، به همین دلیل به عرصه عمل توجه نکردیم . بنابراین نقدی که در خصوص عملیاتی نشدن سند مطرح می‌کنند از سویی قابل توجه و وارد است و از سوی دیگر باید گفت اگرگروهی کاری را انجام می دهند قرار نیست دارای اشکال نباشد امری طبیعی است که دارای نواقصی و اشکالاتی باشد . در این شرایط باید جلسات و کمیته هایی تشکیل شود تا آسیب ها، کاستی ها و نواقص هویدا و بر طرف شود.مهم این است که همگان با عزم جدی و ملی به دنبال بر طرف کردن نواقص باشیم .

دکتر ملکی بیان کرد که برای عملیاتی کردن سند تحول نکات قابل توجهی وجود دارد.

اولین نکته آن است که ما یک ثابتات داریم و یک متغیرات، اگر از هر کدامشان غافل شویم می‌بازیم و دچار خسران خواهیم شد. هنر ما در طراحی "الگوی ربط" باید این باشد که از مجموع ثابتات و متغیرات معدلی بگیریم که ما را به سوی الگوی مزبور هدایتگر و رهنمون باشد.

نکته دیگری که در اجرایی کردن سند تحول باید عنوان کنم این است که باید  اقشار گوناگون ذی‌مدخل در تحول آموزش و پرورش یعنی مدیران، معلمان، دانش‌آموزان، والدین، کارشناسان و سایر عوامل ذیربط نسبت به این سند تحول "فرهنگ‌پذیر" شوند به ‌این معنا که ارزش‌های درون سند نهادینه شود، به‌قدری بحث و گفتگو شود و به‌قدری تعامل صورت گیرد که وقتی معلم واژه "حیات‌ طیبه" را می‌شنود همان را بفهمد که طراحان برنامه درسی می‌فهمند. اگر ابهام داشت، ابهام‌ ‌زادیی شود، اگر ابهام‌‌ ‌زادیی نشود و مفاهیم تعریف و تحدید (تعیین‌ حد) نشود به‌عنوان مثال اگر تعریف نشود که "حیات‌ طیبه" در دوره ابتدایی یا دوره متوسطه یعنی چه؟ و اینکه حیات‌ طیبه چگونه در رفتار و گفتار فارغ‌التحصیلان آموزش و پرورش بروز و ظهور پیدا کند، سند تحول محقّق نخواهد شد. در واقع باید گفت برای اجرایی کردن سند، هم به تبیین نیاز داریم هم به تحدید یعنی حدود باید تعریف شود و باب مفاهیم قابل بحث در سند را باز کنیم.  اگر نخبگانی با سند مشکل دارند با آنها گفتگو کنیم تا اقناع اجتماعی بدست آوریم. اگر اقناع اجتماعی حاصل نشود بعید است سند تحول اجرایی شود.

نکته پایانی این است که سند یک روح دارد و یک جسم. آنچه که در مفاهیم دیده می‌شود و عبارت‌هایی که می‌بینیم ظاهر و جسم آن هستند روح سند را باید خوب بفهمیم و آن را در کالبد بخش‌های مختلف تعلیم و تربیت بدمیم. ارتباط بین نیروی انسانی، برنامه درسی، فضای آموزشی و سایر قسمت‌های آموزش و پرورش باید به روح این سند متصل شود نه به جسم آن، اگر به جسم سند متصل شود دچار مرگ ولی اگر به روح متصل شود ماندگار و جاودانه خواهند شد. این کار نیازمند همت بلند است راه درازی در پیش است ولی راه درستی است.

فراموش نکنیم بخش عمده صراط تربیتی ما را در اسناد تحولی باید جستجو کرد البته اسناد تحولی هم ساخته فکر و اندیشه انسان‌ است قطعاً نواقص و اشکالاتی دارد، باید اجرا شود تا اشکالات آن هویدا شود. هنر ما باید در "عملیاتی کردن سند تحول" باشد. اگر عملیاتی نکرده بیمار تلقی شود، سخن درستی نیست.

5
امتیاز: 5 (1 رای)

ارسال نظر

Image CAPTCHA