
استاد در زمینه نقد و پژوهشگر در زمینه ادبیات کودکان و نوجوانان در نشست تخصصی بررسی و نقد کتب فارسی ابتدایی (دوره اول دوم و سوم) به بیان نقاط ضعف و قوت کتاب فارسی سوم دبستان پرداخت.
به گزارش روابط عمومی سازمان پژهش و برنامهریزی آموزشی، محمدرضا سرشار(رضا رهگذر) در نشست تخصصی بررسی و نقد کتب فارسی ابتدایی (دوره اول، دوم و سوم) که در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی برگزار شد، گفت: نکتهای که منتقدان متأسفانه مطرح میکنند این است که در اغلب موارد کار افراد قبلی را بی اثر می کنند. کتاب فارسی در مدارس اثر خوبی دارند ولی مسائل دیگری هم هست که میتواند اجرا شود.
رهگذر در ادامه درباره ویژگیهای خوب کتابهای درسی گفت: کتاب سوم ابتدایی به نسبت کتاب 15 سال قبل که شیطنیتهایی نسبت به دین و انقلاب داشت خیلی خوب شده و در این کتاب نه در تصویرگری و نه در متن شیطنتی ندیدیم. نظریههای علوم انسانی را بتوانیم با مختصات فرهنگی و دینی خود تطبیق دهیم و پیاده کنیم. مثال اگر قرار است سند 2030 پیاده شود روزگار ما و تمام یافتههای 1400 سال تاریخ ما تباه است این سند در جهت اهداف استعماری است. مهم این است که جهانی فکر کنیم ولی منطقهای عمل کنیم و بتوانیم چیزی که به درد فرهنگ ما میخورد را انتخاب کنیم.
پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان گفت: کلمه کلمه کتاب سوم ابتدایی را نقد کردهام. ولی کتاب درسی به نوعی نیست که همه چیز را بشود در آن به دلایل فرهنگی و اعتقادی گنجاند. باید در نقدهایمان به این مسائل هم نگاه کنیم. ابتدا باید همین کتابها را اصلاح کنیم و یک گروه هم همزمان شروع به تألیف کتاب جدید کنند. ادبیات کودک و نوجوان یک هنر فرد و هنر علم است. کسانی که مینشینند و میخواهند کتاب ادبیات و فارسی برای کودک تألیف کنند مسلماً باید از استادان زبان و ادبیات فارسی استفاده کنند و این استادان لزوماً متخصص ادبیات کودک نیستند و بنابراین در گروه مؤلفان کتاب درسی یک نفر که در نظریه کودک و نوجوان متخصص باشد باید وجود داشته باشد و یک عالم متخصص دینی هم در کنار این مؤلفان باشد.
رهگذر گفت: کتاب درسی نمیتواند مبتنی بر نظریههای گذرا باشد بلکه باید مبتنی بر نظریههای مجرب علمی و آزمایش شده و تثبیت شده ماندگار باشد و در کتاب درسی به روز شود ولی نباید هر نظریهای که آمد سریعاً به کتابهای درسی وارد شود و کتاب درسی از این لحاظ نباید به روز باشد.
وی افزود: یکی از محاسن کتاب سوم ابتدایی این است که سعی کرده تمام درسهایش ادبیات باشد یعنی به زبان روایت داستان و حکایت از مستقیمگویی پرهیز کند و برای بچهها جذابیت ایجاد کند. حداقل مستقیمگویی و حداکثر غیرمستقیمگویی در این کتاب وجود دارد. یکی از دیگر ویژگیهای این کتاب این است که از سلطهی شاعران درآمده در حالیکه در کتاب قبلی 15 شعر بود که بچه به این سن انقدر شعر میخواهد چکار کند؟ . نکته خوب دیگر این است که اشعار دو سه نفری که شعرهایشان در مجلات رشد بود الان دیگر در کتابها وجود ندارد و کاملاً پاک شدهاند. مطالب از متون کهن در این کتاب خیلی کم شده و بیشتر مطالب به روز امروزی در آن آمده است. درسهای اصلی کتاب عمدتاً به نثر هستند و تولید خود نویسندگان هستند. در بخش نثر از نظر محتوا این کتاب خیلی خوب است ولی از نظر داستانی و بیان ادبی اغلب ضعیف هستند و نویسندگان باید متن را قوی و فنی بنویسند.
رهگذر افزود: وقتی موفق هستیم که بچه همان روزی که کتاب را می گیرد تا آخر شب کتاب فارسی را تمام کند. یعنی بیان دراماتیک داشته باشیم که حداکثر جذابیت را داشته باشد ولی نویسندگان ما ادبیات دراماتیک را به خوبی نمیدانند و باید با داستاننویسها همکاری میکردند. این کتاب از نظر گفتگو نویسی ضعیف است. گفتگوها تصنعی آورده شده است. داستانها عوامل جاذبه آور ندارد و یک لعاب نازک از داستان روی داستانهای این کتاب زده شده است.
این پژوهشگر ادبیات کودک گفت: داستانها خوب نیستند و بهتر بود از یک اهل فن برای انتخاب داستانهای بهتر استفاده میشد. مورد دیگر ضربالمثلها هستند که یک جا حکایت میشود و یک جا ضربالمثل. چرا عوض میشوند؟ حکایتهای غنی که داریم میتوانستیم چیزهای بهتری انتخاب کنیم و یا حکایتهای بچگانه انتخاب کنیم و این حکایتها هیچکدامشان با بچهها ارتباطی ندارد. نثر آنها نیز بسیار سنگین است که حتی خود ما نمیفهمیم و باید نحوه بیان جملات تغییر یابد. این مسائل باعث ترس بچهها به متون کهن میشود و نه علاقه آنها. مورد بعدی شعرهاست در این کتاب 11 شعر است که اغلب نظم است و بهترین غالب شعری در این سن نظم است. بهترین وزن هم وزنهای هجایی است و نه وزنهای عروضی.
رهگذر گفت: در شعر کودک در بعد از انقلاب از عباس یمینی شریف شعر در کتاب وجود دارد که مجیزگوی شاه و ملکه بود و شعر او هم بسیار ضعیف و غیرکودکانه است. حتی شعر بسیار بدی از عباس میرزا در کتاب درسی آمده است. چرا باید از این افراد در کتاب درسی آورده شده است. این کار باعث میشود بچهها بروند و سایر شعرهای آنها را هم بخوانند. از نظر محتوا کلاً کتاب فارسی کتاب سالمی است و میتوانست بهتر از این باشد.
این استاد نقد در ادامه بیان کرد: زمانی کتاب فارسی را پر از دینی کرده بودیم، در صورتی که لزومی نداشت در کتاب فارسی هم دینی داشته باشد کتاب دینی که داشته باشیم از آن افراط قبلی گذشتهایم ولی احتیاط کنیم به تفریط هم نیفتیم. چرا کتابهای درسی را با نام خدا شروع میکنیم مگر بسم الله الرحمن الرحیم چه مشکلی دارد. باید همه کتابهای درسی را با بسم الله شروع کنیم و نباید خجالت بکشیم. جاهایی بهانههایی پیدا میشود مثلاً در جایی گفته یکی بود یکی نبود پریای بود چرا نگوییم خدا بود. همینطور آرام آرام توحید به فرد رسوخ میکند.
ارسال نظر