حجتالاسلام والمسلمین علی ذوعلم عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتوگو با خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، در خصوص بحث عدالت جنسیتی و برابری جنسیتی در سند تحول بنیادین، اظهار داشت: در مبانی نظری تحول بنیادین ذیل بحث انسان شناختی، ارزش شناختی و دین شناختی عباراتی داریم که به عدالت آموزشی تصریح میکند.
وی افزود: در سند تحول بنیادین بین اقشار و جنسیتهای مختلف تفاوتی در تأمین امکانات و فضای لازم آموزشی وجود ندارد و در عمل هم آنچه مشاهده میشود این است که تفاوتی بین جنسیتها و اقوام در دسترسی به امکانات نیست.
حجتالاسلام و المسلمین ذوعلم تصریح کرد: در سند 2030 آنچه آمده، بحث برابری جنسیتی است؛ در برخی تحقیقات صورت گرفته برابری جنسیتی در بسیاری از کشورها پذیرفته نیست علاوه بر اینکه تفسیرهای ناروایی از برابری جنسیتی وجود دارد.
عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: برابری در محتوای آموزشی و بسیاری مسائل دیگر بدون توجه به نقش و روحیات زن و مرد خلاف عدالت است.
وی به عدم استفاده از واژه زن در سند تحول بنیادین اشاره کرد و بیان نمود: نیازی نبود واژه زن بیاید چون قرار نیست تفاوتی بین این دو جنس وجود داشته باشد همان گونه که در 6 ساحت سند تحول بنیادین، هیچ تفاوتی بین آنها نیست و آنچه فرض بوده و مسلّم تلقی شده این است که در بهرهمندی در این مسائل بین دختران و پسران تفاوتی وجود ندارد.
حجتالاسلام و المسلمین ذوعلم به حضور پررنگ زنان در نظام آموزشی کشور اشاره کرد و گفت: در نظام تعلیم و تربیت ما حدود 65 درصد از کارکنان آموزش و پرورش خانمها هستند و هیچ تفاوتی وجود ندارد که آن را بهانهای برای نقص سند تحول و نقد آن قرار دهیم.
عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه هشدارها در مورد سند 2030 جدی گرفته نشد و رهبر انقلاب مجبور به ورود شدند، گفت: از ماهها پیش من و همکارانم در این موضوع اعلام حساسیت و خطر کردیم، مراکز سیاستگذار مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی باید فضای فرهنگی را رصد کرده و در این مسئله زودتر ورود میکردند.
وی افزود: ما باید در فرآیندهای صیانت از مرزهای فرهنگی را بازنگری کرده و دیدهبانی فرهنگی را تقویت کنیم. کشور ما همواره در معرض خطر است و اگر امروز برای آن فکری نکنیم این مسائل دوباره تکرار میشود.
حجتالاسلام و المسلمین ذوعلم اضافه کرد: متأسفانه در برخی مراکز تصمیم سازیِ فرهنگی دچار نوعی خودباختگی فرهنگی، کم اطلاعی و کم عمقی فکری و نظری در مورد غنی بودن مسائل فرهنگی بومی هستیم.
انتهای پیام/
ارسال نظر