به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، در واژهشناسی (ترمینولوژی) آموزش و پرورش در تعریف عبارت مطالعات تیمز و پرلز/Timss and Pearl’s Study آمده است: مطالعه بینالمللی روند آموزش ریاضیات و علوم که روند پیشرفت در این دروس را در پایه چهارم ابتدایی و سوم راهنمایی در کشورهای عضو ارزیابی میکند.
مطالعه تطبیقی و یک برنامه ابتکاری برای بررسی عوامل گوناگونی که در زمینه سواد خواندن وجود دارد و با یادگیری دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی مرتبط است یا مطالعه بینالمللی پیشرفت سواد خواندن که چهل کشور از سراسر جهان در آن عضویت دارند.
این مطالعه روند دادهها را در سطح بینالمللی به فاصله هر پنج سال یکبار، تحت نظر انجمن بینالمللی ارزیابی پیشرفت تحصیلی (IEA) و بر اساس محورهای زیر مورد سنجش و مقایسه قرار میدهد:
مقایسه عملکرد کشورها از نظر پیشرفت سواد خواندن در پایه چهارم ابتدایی، مقایسه صلاحیتها و تواناییهای دانشآموزان در ارتباط با اهداف و معیارهای آموزش خواندن، مقایسه تأثیر عواملِ محیطی، فرهنگی، خانوادگی و چگونگی آموزش والدین به کودکان در زمینه سواد خواندن، مقایسه عوامل مربوط به سازماندهی، زمانبندی درسی، مواد آموزشی، فرآیند «یادگیری خواندن» در مدارس، مقایسه نظام برنامهریزی درسی و رویکردهای تدریس در «آموزش خواندن».
مطالعه امکان سنجی/Feasibility Study: فرآیند مطالعات مقدماتی و بررسی نظاممند برای آگاهی از میزان عملی بودن یا انجامپذیری کار، امکان تحققّ هدفهای یک برنامه یا طرح و پیشبینی و بررسی عناصر برنامه (بافت، درونداد، فرآیند و برونداد) قبل از اجرای آزمایشی، برای تولید و امکانپذیری. به عبارت دیگر، در این مطالعه با در نظرگرفتن امکانات و محدودیتهای طرح، منطقی بودن، درست بودن و عملی بودن برنامه سنجیده میشود. معمولاً طول مدت اجرای آزمایشی مصوبات شورایعالی، حداقل دو سال و متناسب با اهداف و ویژگیهای برنامه، حداکثر به مدت یک دوره تحصیلی پیشبینی میشود.
بررسی امکانپذیری
مطالعه روش/Method Study: فرآیند تجزیه وتحلیل دقیق روش فعلی و ثبت منظم و بررسی دقیق روشهای انجام کار و پیشنهاد روشهای اصلاحی، بهمنظور کاهش هزینهها، سادهتر، کارا و اثربخش کردن عملیات و افزایش بازدهی.
بررسی طرز یا شیوه انجام دادن کاری.
مطالعه و تحقیق/Study and Research: پژوهشهایی که بر مبنای روشهای علمی برای ارتقای سطح دانش یا تبیین روشهای اجرایی در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انجام میشود. مانند مطالعات برنامهریزی (منطقهای، اجتماعی، اقتصادی و...)، مطالعات زیست محیطی، مبارزه بیولوژیک، صرفهجویی انرژی، تربیت کودکان ونوجوانان و...
پژوهش، جستوجوی علمی
مقیاس/Scale : مجموعه قواعد اصولی برای انتساب آزمودنیها به مقولهها یا اعداد به آزمودنیها که بر اساس آن، میزان عملکرد مخاطبان در دستیابی به اهداف سنجیده و تعیین میشود که به مقیاس اسمی، ترتیبی، فاصلهای، نسبی تقسیم میشود.
چیزی که با آن اندازه چیز دیگری تعیین میشود، ابزار سنجش، وسیله اندازهگیری، سنجه، مقدار، اندازه، ملاک، معیار، مثل متر، کیلومتر، کیلو
مقیاس اسمی/Nominal Scale: سادهترین و ابتداییترین مقیاس برای سنجش کیفیتها که بهوسیله آنها فقط بودن یا نبودن یک صفت سنجیده میشود و افراد یا اشیا بر اساس یک ملاک معین در طبقههای کیفی قرار میگیرند.
دستههای تقسیمی از لحاظ علامت کوچکتر یا بزرگتر قابل مقایسه نیستند و اعدادی که در این مقیاس بهکار برده میشوند، قابلیت جمع و تفریق، ضرب و تقسیم و حتی مرتب کردن را ندارند. این مقیاس صرفاً برای اسمگذاری و طبقهبندی مورد استفاده قرار میگیرد.
مقیاس ترتیبی/Ordinal Scale: مقیاسهای ترتیبی اندکی پیشرفتهتر از مقیاسهای اسمی هستند؛ زیرا در آنها علاوه بر بود یا نبود یک صفت کیفی، شدت و ضعف نسبی و کمتر یا بیشتر دارا بودن صفت را نیز بررسی میکند. در این مقیاس وضعیت نسبی دستهای از افراد یا اشیا با توجه به یک صفت از بزرگ به کوچک (یا بالعکس) مرتب میشوند و وضعیت نسبی اشیا یا افراد، بدون تعیین فاصله بین آنها، بر اساس صفت معینی مشخّص میشود. عدد در این مقیاس نشان دهنده جهت و ترتیب ویژگیهای اندازهگیری و نه تفاوت یا نسبت بین آنهاست؛ بنابراین برخلاف مقیاسهای اسمیکه ویژگی اصلی آنها هم ارزش بودن مقولههاست، در این نوع طبقهبندی، اصل بر تمایز و غیر معادل بودن و ردهبندی براساس اولویت و ترتیب است؛ مثلاً مشارکت دانشجویان در فعالیتهای آموزشی قابل تقسیم به سه مقوله بسیار زیاد، متوسط و کم است یا این که دانشجویان تا چه حد به دین خود پایبند هستند و اعتقاد به آن دارند.
مقیاس فاصلهای/Interval Scale: مقیاسی با درجات مساوی که در آن نه تنها ترتیب اشیا یا افراد با توجه به یک صفت مشخص اندازهگیری، بلکه فاصله و مقدار هر صفت تا مبداء آن نیز مشخّص است و بین واحدهای اندازهگیری معلوم و فواصل مساوی بین صفتهای مورد اندازهگیری است. وجه تمایز این مقیاس با مقیاس ترتیبی این است که در این مقیاس فواصل بین واحدها معلوم و برابر هستند. در صورتی که در مقیاس ترتیبی فاصله بین واحدها معلوم نیست. درجههای فارنهایت و سانتیگراد در دماسنجها، مثال خوبی برای این مقیاس است.
مقیاس لیکرت/Likert Scale: مقیاسی که بهوسیله «رنسیس لیکرت» طراحی شده و نوعی مقیاس نگرشسنج است که در آن، آزمودنی باید میزانی را که برای هر جنبه صحه میگذارد، ابراز کند. مقیاسهای لیکرت معمولاً پنج تا هفت پاسخ محتمل را با یک وضعیت خنثی، ارائه میکند؛ مانند کاملاً موافق، موافق، بی نظر، مخالف، و کاملاً مخالف.
مقیاس نسبی/Insative Scale: این مقیاس، مهمترین مقیاس نسبتی و بالاترین سطح اندازهگیری است که در آن صفر واقعی وجود دارد و کلیه ویژگیهای مقیاسهای فاصلهای، ترتیبی و اسمی را داراست. در این مقیاس دو ارزش یا دو واحد میتوان از نسبت استفاده کرد. اندازهگیری طول، وزن، حجم و سایر صفات فیزیکی اشیا با مقیاس نسبتی عملی است، اما اندازهگیری متغیرهای روانی و پرورشی با این مقیاس به ندرت میسر است.
ارسال نظر