
به گزارش روابط عمومی و اموربینالملل سازمان پژوهشی و برنامهریزی آموزشی نشست هماندیشی با حضور دکتر ذوعلم معاون وزیر و رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی و اعضای هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در روز سهشنبه مورخ 12/12/97 برگزار گردید.
در این نشست که با موضوع بررسی وضعیت آینده پژوهشگاه و آسیبشناسی کارکردهای مربوط به حوزه پژوهشی برگزار گردید. در ابتدا آقای دکتر فرهاد کریمی رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش خاطر نشان کرد ما باید برای آموزش و پرورش یک مرکز پژوهشی مناسب و بهینه و بهنگام و در قواره نیازهای آموزش و پرورش تدارک ببینیم ولی متأسفانه دوره هایی این نیاز به فراموشی سپرده شد و برای آن اهتمام لازم صورت نگرفت با توجه به اینکه بحث مربوط به استقلال پژوهشگاه در برنامه وزیر محترم بوده است و زیر نظام پژوهش و رزشیابی هم به تصویب ریاست محترم جمهوری رسیده و ابلاغ شده است و برنامه اجرایی هم برای آن تدارک دیده شده است، وزیر محترم هم اخیراً نامه ای را خطاب به دکتر انصاری معاون محترم رئیس جمهور و ریاست سازمان اداری استخدامی مرقوم کردند و در آن نامه درخواست لغو بند و مصوبه مربوط به ادغام پژوهشگاه در سازمان پژوهش را داشته که طبیعتاً فعالیت های مربوط به آن حوزه هم باید پیگیری شود.
سپس دکتر کلانتری رئیس پژوهشکده تبریز به تبیین فعالیتها و اقدامات انجام شده در این پژوهشکده با محوریت تدریس در مناطق دو زبانه پرداخت و مسائل و مشکلات مربوط به این حوزه اشاره کرد.
در ادامه حجتالاسلام ذوعلم ضمن خیر مقدم به اعضای محترم هیئت علمی با اشاره به جلسات گذشته با رؤسای محترم پژوهشکدهها که بحثها و گفتگوهایی صورت گرفته است و بیشتر درباب محتوای کاری بوده است که در سازمان به آن نیاز داریم. وی افزود در سازمان پژوهش وبرنامه ریزی آموزشی، عهدهدار کار بسیار سنگین و مهم و تا حدی پیچیده هستیم و آن هم پیش بردن بحث تحول است. خوشبختانه مبانی نظری سند تحولی با همت دوستان تببین شد و به تدریج به یک گفتمان تبدیل شد و کار نظریه تربیتی را کاملاً تبیین کرده است و این آورده مهمی است برای نظام تعلیم و تربیتی که میخواهد تابع نظام رایج تعلیم و تربیتی باشد و میخواهد خودش بنیانگذار باشد و در برخی محافل علمی نیز مورد استقبال قرار گرفته است. برنامه درسی ملی هم تدوین و تصویب و ابلاغ شده است و ما باید آن را اجرایی کنیم. همه ما میگوییم تحولی و تا وقتی سازمانی که تا حد زیادی مدیریت تحول محتوایی برعهده او است. خودش به یک انسجام و وحدت نظر نرسد نمیتواند تحول ایجاد کند. خوشبختانه مدارس و معلمان منتظر ما نیستند، دانشآموزان و جامعه دارد کار خودش را انجام میدهد من در این خصوص پژوهشی ندارم ولی درصد بالایی از مدارس خودشان شروع کردهاند و جلو میروند و فهمی که نسبت به الگوی اهداف، ساحتها، حوزههای یادگیری اطلاعات پیدا میکنند کارهایی هم انجام میدهند. همان هدفی که آقای دکتر تورانی در دوران سرپرستی خود مطرح کردند ما هم همان هدف را که انطباق تولیدات سازمان با اسناد تحولی و برنامه درسی ملی است دنبال خواهیم کرد، این نظام آموزشی جدید باعث شد که سازمان تحرک خوبی را پیدا کند و دستاوردهای خوبی هم داشته باشد، از عناوین جدید میشود به شدت دفاع کرد از باز تألیفهایی که شده و باز نگاشتهایی که شده به کلیت آن هم میشود دفاع کرد و هرکاری با این حجم و ابعاد قطعاً بیعیب و نقص نیست به همین جهت بنده از تلاش دوستان و کلیت محصول دفاع می کنم ولی هرکز از محصولات بهطور مشخص و عینی نمیتوانم نقد نداشته باشم و ایراداتی دارد.
ما در سازمان بایستی برنامه درسی ملی را اجرا کنیم اگر دوستانی که نقد هم به این برنامه دارند به نوبه خودش قابل شنیدن و بحث است و باب پژوهش هرگز بسته نیست ولی باب تصمیمگیری نمیتواند همیشه باز باشد، در حال حاضر این 11 حوزه یادگیری هنوز استقرار پیدا نکرده است و این عیب بزرگی است و تا زمانی که محقق نشود نمیتوانیم یکپارچگی در برون داد را شاهد باشیم. برای هر حوزه یادگیری به کمک همه متخصصان مربوط به آن حوزه یک نقشه مفهومی باید بیرون بیاید و یک نگاه قابل قبول ذیل اسناد تحولی باید ارائه شود. در هر حوزه یادگیری حلقه اول حلقه پژوهش است حلقه بعد طراحی است. حلقه برنامهریزی، حلقه اعتباربخشی و حلقههای دیگری که باید متصل به هم باشد، نه اینکه یک حلقهای جایی بنشیند و کاری مستقل انجام دهد. امروز متأسفانه ما بایک فرهنگ سازمانی واگرا در سازمان مواجهیم، دوستانی در اتاق کناری ما نشستهاند به اتاق کناری انتقاد میکنند و بالعکس.
بحثهایی مطرح است و عدهای عنوان میکنند که پژوهشگاه میخواهد منحل شود و غیره، اینها جز فضاسازی مشکل را حل نمیکند البته برای جامعه پیام نامناسبی دارد.
رئیس سازمان اضافه کرد بین حوزههای یادگیری خط ممتد نیست و باید باهم ارتباطاتی داشته باشند و قرار هم نیست به باهر حوزه یادگیری مثلاً 4 کتاب درسی بیرون بدهیم معنی حوزههای یادگیری تفکیک نیست بلکه رویکرد تلفیق به دقت در عمقش دیده می شود. وی عنوان کرد پس از 8 سال که مصوبه ادغام پژوهشگاه در سازمان پژوهش توسط معاون وقت رئیس جمهور ابلاغ شده است. هیچکار اجرایی بر آن انجام نشده است یعنی ادغامی صورت نگرفته است و فقط یک جابجایی مکانی انجام شده و پستهایی ایجاد شده و تشریفات اداری آن کمی انجام شده ولی آنچه باید اتفاق بیافتد که غرض قانونگذار و تصویب کنند بوده است اتفاق نیافتاده است. دیدگاه دیگری مطرح است و آن تفکیک است یعنی جدا شدن پژوهشگاه از سازمان که در اینجا هم سازمان و هم پژوهشگاه متضرر میشود. دفاتر تألیف، مجموعه رشد و بخشهایی که زیر مجموعه پژوهشگاه محسوب میشود اینها باید در این حوزههای یادگیری باز سازماندهی شوند و الان کاری که در حال انجام هستیم همین است، البته پیشینه ما هم به این نکات رسیده بودند ولی فکر میکردند خیلی نمیشود اجرایی کرد. نامه آقای بطحایی وزیر محترم هم که در مورخ 11 اسفند به آقای دکتر انصاری ارسال شده است قابل احترام است و ایشان به این جمعبندی رسیدهاند و ارسال شده است. ولی از طرفی سازمان امور اداری استخدامی هم به ما تا آخر اسفند امسال مهلت داده است که این مصوبه را اجرا کنیم.
ذوعلم به این نکته اشاره کرد که در این خصوص ما صبر میکنیم تا نتیجه نامه وزیرمحترم مشخص شود. من به چیزهایی باور دارم و اعتقاد اول من به خود پژوهش است نه محصور در معنی آکادمیک پژوهش بلکه به معنی واقعی قضیه، اون کسی که میخواهد مسیر را طی کند اگر دانش و آگاهی، بصیرت و بینایی نداشته باشد و نداند که چه میخواهد بکند به انحراف میافتد. بهعنوان یک عضو هیئت علمی این جامعه نقد جدی هم به فرهنگ حاکم و بروکراسی حاکم بر پژوهش دارم که از پژوهشگاهها، دانشگاهها و هیئت علمیها این بروکراسی بازدارنده است نه وادارنده؛ نقطه آغاز ما برای تعلیم و تربیت پژوهش است. کارما نمیتواند غیرانضمامی باشد، یک پژوهش باید مسئله را حل کند اگر پژوهشکده ما در طول این سالها چند گره را باز کرده باشد خوشابهحالشان، اگر نکرده باشدبدابحال بنده بهعنوان رئیس این سازمان، به همین جهت نکته دوم بنده این است که آن پژوهشی که در دستگاههای اجرایی با آن سروکار داریم حتماً معطوف به مسائل و حل مسائل آن مجموعه باید باشد.
نکته سوم اینکه بنده هیچ تعصبی در مورد ساختار و پیش فرض مورد تأکیدی در مورد جدا شدن و یا ادغام پژوهشگاه با سازمان ندارم. اگر پژوهشگاه جدا شد، کمک میکنیم تا استقرار پیدا کند و اگر هم ادغام شود، لفظ ادغام را به کار نمیبریم، میگویم بازآرایی و بازسازی ساختار در خدمت و رشد حوزه یادگیری خواهد بود. ما نیاز داریم به یک بخش برای رصد و سنجش دقیق پیامدهای تعلیم و تربیت فراتر از وزارت آموزش و پرورش، یک بخش برای مدیریت و سازماندهی پژوهشی در استانها، مناطق و مدارس. سه ضلع آموزش، پرورش و پژوهشی در خدمت تعلیم و تربیت میباشد، یعنی آموزش پژوهشمدار و پرورش پژوهشمدار و این کار را سازمان پژوهش باید انجام دهد. تأسیس صندوق حمایت از دانشآموزان پژوهشگر و معلمان پژوهنده باید در دستور کار ما قرار گیردو ایجاد شود، انتظار استانها از پژوهشگاه این است که دائم به استانها سرکشی کنند و ارزیابی داشته باشند.
در ادامه آقای دکتر تورانی از اعضای هیأت علمی پژوهشگاه و سرپرست سابق سازمان به نکاتی اشاره نمود و تأکید داشت که اساساً انتقال پژوهشگاه به سازمان از ابتدا کاردستی نبوده و پیوند این دو درست شکل نگرفته است و باید برای این موضوع تدبیر درستی اندیشیده شود.
آقای دکتر محمد حسنی سرپرست پژوهشکده برنامهریزی درسی در این جلسه عنوان کرد که اساساً انتقال پژوهشگاه به سازمان در گذشته شاید با هدف زنده نگه داشتن پژوهشگاه بوده و اینکه چرا این مصوبه در این سالها اجرا نشده است حتماً فکری پشتوانه آن بوده است. همواره پژوهشگاه، در سیتره تألیف بوده است ولی این سازمان نیز همواره از پژوهشگاه سود برده است، همه نهادها به یک سیستم هشدار دهنده نیاز دارند و آن میتواند پژوهشگاه باشد، لازم به ذکر است سند زیر نظام پژوهش و تحقیق هم مورد تصویب تایید رئیس محترم جمهور است. میخواهم که اجازه بدهید نتیجه نامه وزیر محترم به سازمان اداری استخدامی بیاید و تا چند سناریو برای آن طراحی کنیم که چه باید انجام شود.
آقای دکتر نویدی: اینکه جنابعالی گفتید ما صبر میکنیم تا پاسخ نامه وزیر محترم داده شود برای ما خوب است، پژوهشگاه و سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی یک سری فرزندان مشترک دارند و نیاز داریم که با سازمان پژوهشی بازهم بحث کنیم و سازمان پژوهش نیاز دارد از این پتانسیل چه جدا شود و چه ادغام شود استفاده نماید و پژوهشگاه هم اگر جدا باشد با سازمان همکاری کند.
آقای دکتر کبیری:دردفتر تألیف الان تقریباً همین حوزههای یادگیری وجود دارد مثلاً مطالعات اجتماعی افزایش توانمندی پژوهشی با اضافه کردن اعضای هیأت علمی که از الان هم همین موضوع وجود دارد و پست هیئت علمی در دفاتر موجود است و میتواند تقویت شود و مسئله دیگر اینکه براساس پیشفرض اگر افراد کنار هم باشند احتمالاً نتیجه بهتری خواهند داشت؟ به نظر من باید در این خصوص خوب فکر شود و بهصورت آزمایشی در یکی از حوزههای یادگیری این تلفیق صورت گیرد و بررسی شود شرایط بهتر شده یا خیر.
آقای خوشخلق: از حسن نظر آقای دکتر ذوعلم ممنون که گفتند صبر باید پیشه کنیم تا نتیجه نامه آقای وزیر چه خواهد شد ما هم مثل رئیس سازمان برای برنامه درسی ملی دغدغه داریم و شاید بیشتر و خیلی دلم میخواهد که اجرا شود ولی مبانی نظری سند تحول نظام تعلیم و تربیت رسمی را معرفی کرده که برای اجرایی شدن آن راهکارهایی را مشخص کرده است، در گام بعدی برای اینکه راهکارها در قالب برنامه بیاید، در مبانی نظری زیرنظامها پیشبینی شده است و یکی از آنها زیرنظام پژوهش و ارزشیابی است و در آنجا گفته شد که وظیفه این زیرنظام این است که کمک کند برای اجرایی شدن راهکارها و برنامههای بقیه زیرنظامها که یکی از آنها برنامه درسی ملی است و سیاستگذار این زیرنظام را برای هدایت بقیه زیرنظامها در نظر گرفته است و اگر میخواهیم سند تحول و برنامه درسی ملی اجرا شود باید یک مرکز مستقل پژوهشی وجود داشته باشد.
آقای دکتر کریمی: نگاه سازمان اداری استخدامی به آموزش و پرورش نگاه در حد بالایی نیست و فکر نمیکنند که آموزش و پرورش، نیاز به پژوهشگاه دارد و نیاز به دانشگاه دارد و در تشکیل دانشگاه فرهنگیان تشکیک دارند و در مقابل آن دیدگاه ارزشمند مقام معظم رهبری درخصوص اهمیت پژوهش و دانشگاه فرهنگیان است. حرف سازمان امور اداری درخصوص ادغام و عدم ادغام وحی منزل نیست واقعاً سند قطعی درخصوص پژوهش و ارزشیابی داریم که رویش فکر شده و سه وزیر دیدهاند و شورای عالی رفته است و بر روی زیر نظام پژوهشی با عقلانیت دیده شده است و ما حتماً باید به نیازهای پژوهشی وزارت آموزش و پرورش توجه کنیم .
در جمعبندی پایان هم دکتر ذوعلم اشاره کرد فعلاً اقدامی را تا زمان پاسخ نامه وزیر محترم انجام نخواهیم داد، البته وظیفه سازمانی ایجاب میکند سرمایه را صرف وظایف اصلی خودمان کنیم، هدف، اجرای کامل برنامه درسی ملی در جهت تأمین منافع دانشآموزان است، برای خودمان. نیستیم بلکه برای جامعه هستیم. الف. 15/12
ارسال نظر