به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل سازمان دومین نشست با موضوع "تبیین منطق و فرآیند بازآرایی تشکیلات" با حضور ریاست سازمان، معاونتها، مدیران و کارشناسان دفاتر تألیف و پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در سالن اجتماعات سازمان برگزار شد.
ضرورت انعکاس دیدگاه های کارشناسی
حجتالاسلام ذوعلم در ابتدای جلسه ضمن ابراز نقد به رئیس اداره روابط عمومی و امور بین الملل در عدم انعکاس دیدگاه کارشناسان در اولین نشست از طراحی ساختار سازمان، به شرایط فعلی وزارتخانه اشاره نمود و تأکید کرد : در جایی مثل سازمان پژوهش که مخاطبان مشخص و ساختار مستقری دارد تغییرات مدیریتی نباید خللی در کار ایجاد کند.
در ادامه وی اظهار کرد: متأسفانه آقای بطحایی کنارهگیری کرد، ایشان فردی سختکوش، انقلابی و معتقد به تحول بود. وی بسیار صریح و با قدرت در مقابله با سند 2030 موضعگیری نمود و از ارزشهای اسلامی و انقلابی دفاع کرد که برخی از این اقدام خوششان نیامد. البته مجموعه آموزش و پرورش از کنارهگیری ایشان راضی نبودند.
وی گفت : گامهای مهمی مانند طرح بوم و مدرسه محوری در زمان وزارت ایشان تبیین و آغاز شد که امیدواریم از این پس نیز این طرح ها تداوم داشته باشد. در حال حاضر سازمان پژوهش مسئول شورای راهبری طرح بوم است و باید راهنمای اجرای طرح برای دورههای مختلف در مدارس دخترانه و پسرانه تدوین شود.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی با اشاره به تغییر و تحولات و جابهجایی مدیران گفت: این جابهجاییها نباید لطمهای به کار ما بزند. ما در حال حاضر مشغول آمادهسازی برنامه درسی و تهیه ملزومات آن از قبیل کاغذ برای سال 99 هستیم.
وی با تأکید بر اینکه باید در راستای بهرهمندی از اجرای کامل برنامه درسی و به اقتضای اسناد بالادستی در طراحی ساختار جدید برای سازمان به یک اقناع حداکثری برسیم و در معاونت توسعه و پشتیبانی این کار به جدیت در حال پیگیری است گفت: آنچه امروز داریم کافی نیست و موضوعی که در سند نقشه جامع علمی کشور نیز بر آن تأکید شده است؛ لزوم عدم تفکیک بین نظر و عمل است، در کاربری نظام سرمایهداری از ابتدا بدنه جامعه را برای تربیت کارگر و تکنسین صرف آماده میکنند اما در نگاه اسلامی ما، برای یک کارگر ساده بهرهمندی از اخلاق و توانمندی فکری به اندازه یک متخصص یا مجتهد ضروری است، فطرت الهی مرز نمیشناسد؛ نظام تعلیم و تربیت اسلامی ما نظامی است که نگاهش به همه یکسان است.
حجتالاسلام ذوعلم ادامه داد: در نگه داشت هنرجویان مدارس فنی و کار و دانش نیز همین نگاه حاکم است. وقتی کسی از پایه نهم متوسط به هنرستان میرود به معنای ضعیف بودن وی نیست بلکه او نسبت به قدرت ذهنی، توانایی مهارتی و عملی بالاتری دارد.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی با اشاره به اینکه هر 5 عنصر علم، تعقل، ایمان، عمل و اخلاق بر مبنای فلسفه انسانشناسی استوار هستند، گفت: باید اهداف خود را در اجرا و برنامه ریزی در راستای اسناد تحولی که بر مبنای همگامی با غایت هستی و فطرت الهی بنا شدهاند تبیین کنیم. بر این اساس در اولین گام، مجزا بودن دو دفتر تألیف نظری و فنی و حرفهای در ساختارسازمان محل اشکال است و باید آن را اصلاح کرد.
پژوهشگاه به بازآرایی و تجدید ساختار نیاز دارد
ذوعلم با تأکید بر اصل یکپارچگی و لزوم به هم پیوستگی فرایند تحصیلی دانشآموزان در طول 12 سال مدرسه بیان کرد: این سیر در متوسطه نظری رعایت شده و روی یک ریل ثابت در جریان است اما متأسفانه با ورود دانشآموزان شاخه فنی و کار و دانش به هنرستان آنها در یک ریل متفاوت قرار میگیرند. تا حدی که حتی مشاوران تحصیلی در مدارس هم روی خوشی به این رشتهها نشان نمیدهند و آن را مسیر ثانویه میدانند.
وی در ادامه به ساحتهای ششگانه در سند تحول بنیادین اشاره نمود و گفت: در حال حاضر فقط بر روی ساحت علم و فناوری تأکید شده است و 5 ساحت دیگر مغفول بوده و به حاشیه رفتهاست، در حالی که ساحت تربیتی، اعتقادی و اخلاقی باید مقدم بر همه مطرح و تأمین میشد.
ایشان تصریح کرد: یادگیری قرآن و یا فرهنگ و هنر فقط نباید در یک کتاب خاص تجمیع شوند و باید در تمام کتابهای درسی ما موج بزنند و وحدت حقیقی در جان دانشآموزان ما رقم زده شود. دانشآموزان باید پیامهای نانوشته سازمان پژوهش را، در کلیه رویکردها و محتوای خروجی دریافت کنند و برای یک زندگی ذوابعاد آماده شوند.دانش آموزان در این بستر باید با علاقه و انتخاب و نشاط معنوی و پشتکار بتوانند آجرهای اولیه حیات حقیقی شان را بنا نهند .
ذوعلم تأکید کرد: فرهنگ سازمانی ما نیاز به اصلاح دارد و آنچه موجود است نه تنها کافی نیست بلکه مانع هم هست و سازو کارآن با ماموریت ها و اهداف سازمان مغایرت دارد. در حال حاضر ما بستر پژوهش و رصد برای پشتیبانی و تقویت مدرسه محوری در سازمان نداریم . هنوز نمی دانیم روح حاک بر مدرسه و تعاملات درونی آن چقدر با فلسفه تعلیم و تربیت مطلوب ما فاصله دارد .باید دفتری داشته باشیم که مدرسه محوری را کارشناسی کند؛ باید ببینیم چقدر فضای مدارس امروز با اسناد تحولی کشور مطابقت دارد. ما یقین داریم نهاد مدرسه نهادی ماندگاری است .این نهاد از فرهنگ و تمدن غنی اسلامی به جا مانده و انبیا پایهگذار اولیه مدرسه بودند، مدرسه سه رکن اصلی در خود دارد که شامل: جمع محوری، معلم محوری و هدف مندی و لزوم تهیه محتوا است. بخش زیادی از کارکرد مسجد در فرهنگ و ادبیات ما کارکرد مدرسه ای است، در مساجد امام جماعت بین دو نماز خطبه ای می خواند که جنبه آموزشی دارد. ما انسان ها وقتی در جمع هستیم بهتر یاد میگیریم.
وی تصریح کرد: شعارهایی مثل مرگ مدرسه بی ریشه بوده و استدلال استواری بر آن نیست اما اینکه مدرسه ما الان در چه جایگاهی است باید مورد بحث و بررسی باشد.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی درباره ادغام پژوهشگاه مطالعات نیز گفت: در طی نشستها و جلسات اخیر ما با سازمان اداری و استخدامی کشور، سازمان استخدامی همچنان به مصوبه قبلی و ادغام اصرار دارد و باید این ادغام را انجام دهیم، اما نباید این ادغام به معنای انحلال پژوهشگاه تلقی شود، تغییر اسم و ساختار نباید در مسئولیت و مأموریتها تغییر ایجاد کند. پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ارتقا می یابد و اگر عنوانش تغییر کند، گروهها و تیمهای پژوهشی آن به قوت خود باقی می مانند.
حجتالاسلام ذوعلم تأکید کرد: ساختار امروز پژوهشگاه به بازآرایی و تجدید ساختار نیاز دارد که پاسخگوی سطح نیازها باشد، دلالتهای فلسفی تعلیم و تربیت ما را باید به پژوهش برساند و برای اجرایی نمودن آن مدل، الگو و راهکار تجویز کند .لازم است سازمان با نیروهای جوان، توانا و دانا، انقلابی، مومن و پرتلاش غنیسازی شود. در نهایت باید به این سمت و سو برویم که پژوهشگاه معاونت پژوهش و برنامه ریزی سازمان باشد.
وی ادامه داد: هیچ نسخهای برای ساختار در حال حاضر نسخه نهایی نیست اما باید زودتر تکلیف آن را روشن کنیم، بازآرایی به دنبال خود بازنمایی نیروها در جایگاهی موثرتر را دارد، ساختار فعلی با آنچه باید انجام دهیم سازگار نیست و این اشکال را باید سریعتر اصلاح کنیم.
لزوم ترجمان و تبلور استقرار حوزه های یازده گانه تربیت و یادگیری در طراحی ساختار جدید سازمان
در ادامه این نشست، معاون توسعه منابع و پشتیبانی سازمان ضمن ابراز خشنودی از فراهم بودن فرصت نقد، پیشنهاد و گفتگو در سازمان اظهار کرد: این ویژگی یک سازمان فعال و پویاست. محدود کردن گفتگوها به طراحی و ترسیم ساختار کفایت نمیکند و باید بر رسالتها و مأموریتهای دیگر سازمان نیز به اجماع حداکثری رسید.
دکتر باقرزاده به پنج محور اصلی در فرایند مدیریت سازمانی اشاره کرد و گفت: برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، کارگزینی و ارزشیابی از کارکردهای اصلی مدیریت در رویکرد های مختلف مدیریتی است. در برنامهریزی، مدیر باید نقشه راه را بداند . اینکه سازمان در حال حاضر در چه جایگاهی است و به شکل مطلوب باید به کدام سمت و سو حرکت کند. تعیین نقشها، نحوه تعامل و ارتباطات درون سازمان و طراحی ساختار نیز جزئی از وظایف مدیر در محور سازماندهی است.
ترسیم اهداف برای رسیدن به چشماندازهای مشترک، مسائل صنفی و تبیین شرح وظایف شغلی و تعیین شاخصهای استاندارد، شایستگیها، پایش میزان تحقق اهداف و اینکه هر بخش تا کجا باید پاسخگو باشد نیز از وظایف یک مدیر در راستای تحقق سه محور بعدی در فرایند مدیریت است.
معاون توسعه منابع و پشتیبانی ضمن اشاره به لزوم بازآرایی تشکیلاتی در سازمان یادآور شد: در تدوین مدل پیشنهادی برای ساختار، از پیشینه و مستندات موجود سازمان برای شناسایی فرایند، فراز و فرود و نارساییها و چشمانداز سازمان در طی کردن مسیرهای جدید و نیز ایدههای کارشناسی شده همکاران درون و برون سازمانی و مدلهای عملکرد سازمانی ارائه شده توسط دانشگاههای مطرح کشور از جمله دانشگاه شهید بهشتی استفاده شده است.
باقرزاده تأکید داشت: اتفاق نظر صددرصدی در تعیین ساختار جدید به جهت سلائق، نگرشها و تجارب مختلف امکانپذیر نیست و ما ناچاریم در تصویب آن به یک اقناع حداکثری بسنده کنیم.
وی در ادامه متذکر شد: ساختار پیشنهادی نهایی ما در این جمع بعد از اعمال نقطه نظرات کارشناسی همکاران سازمان باید به تصویب هیأت امنا و سپس سازمان امور اداری و استخدامی کشور برسد.
معاون توسعه و پشتیبانی اظهار داشت: رسالت اصلی ما در سازمان استقرار حوزههای تربیت و یادگیری بهعنوان برجستهترین جلوه اجرای برنامه درسی ملی است و ترجمان این مأموریت و رسالت خطیر باید در برنامهها، ساختار و شرح وظایف همکاران تبلور یافته و دیده شود.
باقرزاده در پایان به ارایه و تشریح یک پاورپوینت از ماهیت، فلسفه وجودی، کارکردها، اهداف و در نهایت مدل پیشنهادی ساختار جدید برای همکاران حاضر در جلسه پرداخت.
دیدگاهها و نقطه نظرات کارشناسان و اعضای هیأت علمی سازمان
ممشلو مشاور جوان سازمان ضمن تأکید بر لزوم تسریع در تصویب ساختار و مقایسه روند 5 ماهه طراحی ساختار با رفراندوم جمهوری اسلامی در سال 58 بلافاصله دو ماه پس از پیروزی انقلاب به سخنی از بطحایی اشاره کرد که گفته است: ما جسارتمان را در برداشتن گامها از دست میدهیم وقتی فقط خودمان را در نظر میگیریم.
وی متذکر شد : ما در سازمان درحال دوره گذار هستیم و به سبب لزوم رهبری 14 میلیون دانشآموز و مدیریت سرمایه اجتماعی و بیتالمالی که به امانت در دست ماست باید در اسرع وقت به یک اجماع در تدوین این ساختار سازمانی بسنده کنیم چرا که در هر صورت هیچ کار انسان بدون عیب و نقص نیست و ما نباید فرصت را از دست بدهیم.
لزوم تبیین کارکردها و اهداف سازمان درگفتمان ملی
محمدی مشاور رسانهای سازمان ضمن تشبیه تغییر ساختار به باتلاق تأکید کرد: گاهی تغییر ذهنیتها گامی مهمتر از تغییر ساختار است. وقتی اذهان همسو با اهداف تغییر نکند تغییر ساختار هم راه به جایی نخواهد برد.
وی در ادامه گفت: ضرورت در تغییر ساختار ناظر بر کدام چالشهای سازمان است و از کدام الگو یا مدل تبعیت میکند.
ایشان متذکرشد: سازمان پژوهش یک نهاد ملی و بلکه فراملی است و چه بهتر خواهد بود در تبیین کارکردها و اهداف آن از یک مشورت و گفتمان ملی در صدا و سیما بهره بگیریم.
افزایش پستهای سازمانی (به جای چابکسازی و تعدیل نیرو) و جای خالی امور انگیزشی از دیگر دغدغههای ایشان در طراحی جدید ساختار بود.
طراحی دو دفتر دورهها و حوزههای یازده گانه یادگیری مغایر با اصل همگرایی و یکپارچگی است
آقای پرتوی هیئت علمی دفتر تالیف نظری ضمن اشاره به مشخص نبودن علت انفکاک حوزههای یادگیری و تربیت از دورههای طراحی شده برای مقاطع تحصیلی عنوان کرد: حوزههای یادگیری اساس تدوین برنامههای درسی هستند و در نتیجه دورههای تحصیلی طراحی شده چیزی جز مسیر تحقق اهداف حوزهها نمیباشند و نمیتوانند در ساختارسازمانی در عرض آن مطرح شوند. اگر به این مهم توجه نشود ضمن غافل شدن از لزوم چالاکسازی تشکیلات سازمانی، به سبب مأموریتهای موازی و در هم تنیده شده این دو حوزه، تداخلهایی در روند اجرای کار ایجاد میشود و به بهبود و کیفیت فعالیتها لطمه خواهد زد.
وی تأکید داشت: طراحی دو دفتر دورهها و حوزههای یازده گانه یادگیری با منطق تغییر ساختار که در هم تنیدگی و یکپارچگی و همگرایی جامع در عملکرد سازمان می باشد، متعارض است.
پرتوی همچنین اظهار کرد: متأسفانه دفاتر انتشارات و تکنولوژی در تمامی این سالها کمترین تعامل و همسویی را با دفاتر تألیف داشته است در حالیکه این دفتر حتی میتوانست ارزیابی کارآمدی و اثربخشی دفاتر تألیف را نیز برعهده بگیرد و در این زمینه به مخاطبان درون و برون سازمان پاسخگو باشد .
وی متذکر شد: لزوم ادغام دفتر انتشارت و تکنولوژی آموزشی با دفاتر تألیف کمتر از لزوم ادغام دو دفتر تألیف فنی و حرفهای و تألیف نظری نبوده است و باید حتماً برای چالشهای ناشی از این نا همسویی چارهای اساسی اندیشید.
تفکیک 11 حوزه تربیت و یادگیری مغایر با بازنمایی گزاره های اسناد تحولی
آقای مظاهری عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات با بیان اینکه ساختار پیشنهادی هیچ مشکلی را حل نمیکند تصریح کرد: اگر ما در راستای عملیاتی سازی گزارههای اسناد تحولی قرار است ساختار بنویسیم تفکیک 11 حوزه تربیت و یادگیری همچنان محل اشکال خواهد بود و از یکپارچهسازی و همگرایی غافل شدهایم.
مظاهری گفت: در طراحی این ساختار پیشنهادی، فرایند بسیار عالی بود اما با روششناسی فاصله داشت که در این مسیر باید از تجربیات بدنه کارشناسی به جهت آشنایی بیشتر با اشکالات وضعیت موجود استفاده مؤثرتری شود.
وی متذکر شد: در تأیید ساختار پیشنهادی باید حداقل 10 مزیت را در مقایسه با ساختار قبلی بیان کنیم. باید فراتر از ادغام دفاتر برای این ساختار چاره اندیشید. مسائل حل نشده بسیاری در بخشهای دیگر سازمان وجود دارد و باید به آنها اهمیت داد.
وی در پایان گفت: علیرغم لزوم ارتباط حداکثری دفتر انتشارات و تکنولوژی، مجلات رشد و بستههای آموزشی با حوزههای یادگیری و تربیت در راستای آموزش و یادگیری منسجم و یکپارچه دانشآموزان، در ساختار جدید برای این مهم هیچ تدبیری اندیشیده نشده است.
بر طبق کدام آسیبشناسی ما به تکاپوی تغییر ساختار برآمدیم
خانم نوروزی کارشناس دفتر کار و فن آوری با انتقاد از تمثیل نابجای مشاور جوان سازمان دربیان لزوم تسریع فرایند تصویب ساختارپیشنهادی گفت : فلسفه و چرایی لزوم تفکیک و طراحی دورههای تحصیلی از حوزههای یادگیری معلوم و مشخص نیست .
وی در ادامه به طرح سوالاتی پرداخت از جمله : بر طبق کدام آسیبشناسی از وضع موجود ما به تکاپوی تلاش در جهت تغییر ساختار برآمدیم؟ محدودیتهای سازمان در پیاده کردن کامل برنامه درسی ملی کجا تحلیل و بررسی شده است؟ نقطه وصل ساختار پیشنهادی با مأموریتهای سازمان و پیادهسازی کامل برنامه درسی ملی کجا میباشد؟ !
وی همچنین گوشزد کرد: تا زمانیکه دفتر انتشارات و تکنولوژی آموزشی در دفاتر تألیف و حوزه های یادگیری ادغام نشود یکپارچگی کار کردی در هیچ ساختاری ممکن نخواهد بود و دیدگاه تحولی را در پی نخواهد داشت.
در پایان نوروزی یادآوری کرد: بحث ساحتهای شش گانه نیز در ساختار پیشنهادی مغفول مانده است و برخلاف انتظار یکپارچگی کمتری در این ساختار به چشم میخورد.
وظایف برنامه ای و تفکر راهبردی دفتر انتشارات و تکنولوژی آموزشی لزوماً باید در حوزههای یادگیری ترسیم و اتفاق افتد
آقای عظیم محبی سرپرست دفتر تالیف کتب نظری :
1-قرار گرفتن اداره آموزش در ذیل معاونت توسعه و پشتیبانی به جهت تداخل کاری و ناتمام ماندن مأموریت اصلی سازمان در دفاتر تألیف امر پسندیدهای نخواهد بود. ساختار باید به شکلی بازآرایی شود که هر بخشی در جای خود تعریف شود.
2ـ در ذیل حوزه ریاست ارزیابی عملکرد تعریف شده است .در حالیکه این اداره میتواند به ادارهای در حد اشاعه و پایش مأموریتهای سازمان و امور استانها ارتقا یابد و نقش موثری در حوزههای یادگیری و معاونت پژوهشی استانها ایفا نماید.
3ـ ارتباط ساختاری پژوهشگاه با سازمان و نیز مأموریتهای آن نسبت به سازمان همچنان مغفول مانده است.
4ـ فلسفه عدم ادغام دفتر انتشارات و تکنولوژی آموزشی برخلاف اصرار به ادغام دفاتر تألیف قابل قبول نیست. این درحالی است که وظایف برنامه ای این دفتر و تفکر راهبردیاش لزوماً باید در حوزههای یادگیری ترسیم و اتفاق افتد.
5ـ در ترسیم چارت و ارائه پستهای جدید برای دفتر دورههای تحصیلی، نگاه مدرسهای و مأموریت اصلی آن در "ارزیابی و پایش حوزه صف" مغفول مانده است و نسبت کاری آن با پژوهشگاه مطالعات مشخص نیست.
6ـ اشکالی که در ساختار سابق سازمان بود در ساختار پیشنهادی نیز مشهود است. اینکه دفتر نشر و چاپ با ماموریت هایی از قبیل تصویرگری محتوای تهیه شده در حوزههای یادگیری باید ذیل حوزههای یادگیری و دفاتر تألیف قرار گیرد.
در ساختار پیشنهادی حوزههای تالیف محدودتر وکمرنگتر سازماندهی شده اند
آقای حذرخانی رئیس گروه علوم پایه دفتر تالیف نظری با ذکر اینکه امیدوار است نکات بیان شده در جلسه در تدوین و طراحی نهایی ساختار کمک کننده باشد سوالاتی را در این باره مطرح نمود از جمله: در ساختار جدید اگر هدف این بوده است که حوزههای تربیت و یادگیری را مستقر کنیم تا بخش تألیف مؤثرتر عمل کند و فربهتر شود پس چرا در این ساختار پیشنهادی حوزهها محدودتر وکمرنگتر سازماندهی شدهاند؟ بهطور مثال در حوزه علوم با 5 زیرمجموعه شیمی، ریاضیات، فیزیک، زیستشناسی و زمینشناسی فقط یک هیأت علمی تعبیه شده است.
چگونه می توان انتظار داشت با این پستهای محدود تعبیه شده در ساختار؛ روزآمدی، کارآمدی، پداگولوژی، علوم تربیتی، معیارهای علم، تعقل، ایمان، عمل و اخلاق و ساحتهای ششگانه را در بخش تألیف ارتقا داد و انتظار داشت تولید محتوا و برونداد سازمان به استاندارد مطلوبتری برسد؟ ! اگر حوزههای یادگیری را مسئول تألیف محتوا بدانیم برنامهریزی در چه بخشی اتفاق میافتد؟ در بحث چند تألیفی آموزش محتوای تهیه شده و اشاعه و ارزیابی از آن بهعهده چه دفتری است و چه حوزهای در سازمان از محتوای مربوطه دفاع میکند.
وی بیان کرد: نسخههای فیزیکی تهیه محتوا در دنیای امروز جایش را به فضای الکترونیکی داده است و حوزه انتشارات و تکنولوژی آموزشی در دنیا به سمت اشاعه برنامه راهبردهای یاددهی ـ یادگیری و رویکردهای نوین آموزشی در حال پیشرفت است و در شکل ایدهآل ارتباط غیرقابل تفکیکی با حوزههای یادگیری برایش متصور است. بهنظر میآید لازم است در ساختار جدید نقش و جایگاه مؤثرتری برای این دفتر تعیین گردد و به لزوم تغییر نقش این مجموعه توجه بیشتری شود.
حذرخانی متذکر شد: در جاییکه حوزههای یادگیری وظیفهاش تولید فکر بوده و کارش از جنس دانشگاه است باید در طراحی ساختار به این حوزه نگاهی مشابه با وزارت علوم داشت و ارتقا شغلی همکاران در راستای بالا رفتن مدارج علمی ایشان مدنظر قرار گیرد.
وی در پایان گفت: اگر سازمان پژوهش بخواهد در سطح فراملی وارد عرصه تعلیم و تربیت جهانی شود باید منابع تصویرگریاش خصوصاً در حوزه علوم تجربی از اصالت بیشتری برخوردار باشد.
تداخل احتمالی کارکرد حوزهها و دفاتر درساختار جدید یک تهدید است
آقای باهو مشاور رئیس سازمان ضمن تبریک به همکاران سازمان برای بروز و ظهور ادبیات و گفتمان بالنده و نیز بهرهمندی از یک روششناسی خوب و مدل تجربی علمی بیان داشت: وقتی مسأله و ابعادش ترسیم شود همراهی و همسویی منابع انسانی توانمند سازمان را بهدنبال خواهد داشت.
وی متذکر شد: ادبیاتی که همکاران در جلسه عرضه نمودند بر وضعیت کنونی و موجود سازمان متمرکز است و ادبیات سازمان در طراحی ساختار، ناظر بر وضع مطلوب است و این خود باعث تصور ذهنی افتراقی میشود. بهتر است در این زمینه ما به یک مدل ذهنی مشترکی در جمعبندی، چرایی تغییر و همسویی نگرش برسیم.
ایشان گفت: تغییر لازمه سازمان پژوهش بهعنوان نهاد پاسخگوی علمی و خواستگاه تحولات آموزش و پرورش است. این تغییر باید بتواند در یک دورنمای چند ساله ظرفیتهای کسب شدهای را ترسیم کند. این ساختار میتواند در شکل ثابت یا به شکل پروژهای به مأموریتهای خود عمل کند. قبل از این تغییرات لازم است یک بازخوانی روی مأموریتهای اولیه سازمان صورت گیرد. این مأموریتها نباید فقط ترجمان درس ملی باشد بلکه لازم است بستر تحقق نظامهای پنج گانه سند تحول قرار گیرد.
باهو یادآوری کرد : اگر سازمان بخواهد از ظرفیتهای برون سازمانی و سیاست چندتألیفی بهجای تکرسانهای استفاده کند در عین اینکه قطعاً حوزه و قلمرو کارکردیاش گسترش خواهد یافت ولی باید در جهت تعدیل نیرو، ساختار جدید تعبیه کند. به همین جهت از ابتدا باید جهتگیری و استراتژی اصلی سازمان در استفاده از ظرفیتهای درون و یا برون سازمانی مشخص شود.
ایشان همچنین به تداخل احتمالی در کارکرد حوزهها و دفاتر تعبیه شده در ساختار پیشنهادی اشاره کرد، آنها را یک تهدید قلمداد نمود و گفت: دفاتر در فرایند پیادهسازی این تغییرات قطعاً دچار چالش میشوند. وی همچنین متذکر شد : با پذیرش این باورکه حوزه کمک آموزشی در دنیا منسوخ شده است و آموزش دیگر متمم یا مکملی را در کنار خود ندارد و همه اینها آموزش محسوب میشوند باید تجدید نظری در جایگاه و نقش دفتر انتشارات و تکنولوژی آموزشی داشته باشیم.
متولی اصلی خلق موقعیتهای خوب یادگیری در مدارس بر عهده کدام بخش سازمان است
آقای باقریان سرپرست دبیرخانه شورای هماهنگی علمی سازمان اظهار نمود: در ساختار جدید باید حتماً به این امر توجه شود که در خروجیهای دفتر انتشارات و تکنولوژی آموزشی سیاستگذاری اصلی با چه حوزهای است. آیا در حوزههای یادگیری و تربیت باید این برنامهریزی اتفاق بیفتد یا دفتر تکنولوژی همچنان به روال گذشته قرار است مستقل عمل نماید.
وی همچنین متذکر شد: در بحث طراحی دورهها فهم و قصد اولیه بر لزوم نیازسنجی از مدارس و تحلیل برون داد سازمان در حوزه صف بود که در اسناد تحولی به کرات بر آن تأکید شده است. ولی وقتی در عرض حوزههای یادگیری و تربیت ترسیم شود این سؤال به ذهن متبادر میشود که متولی اصلی خلق موقعیتهای خوب یادگیری بر عهده کدام بخش سازمان است؟
ایشان در ادامه گفت: در جایی که ما ظاهراً به فرایند اهمیت بدهیم ولی در بودجهریزی عملیاتی مأموریتها لحاظ شوند مشکلات در جای خود باقی خواهند ماند.
وی در پایان گفت: ایجاد بستر گفتگو در سطح ملی و به چالش کشیدن مباحث تربیتی و دادن اختیارات بیشتر به حوزههای یادگیری در ایجاد فرصت برای برقرار تعاملات سازنده برون سازمانی از ضروریات یک نهاد علمی پویاست.
جای خالی حوزه متولی ارزشیابی در ساختار پیشنهادی
آقای تهرانی کارشناس پیش دبستانی سازمان اظهار کرد: رابطه، مرزها و مأموریتهای دو دفتر طراحی دورهها و حوزههای یادگیری و تربیت در ساختار پیشنهادی بهدرستی تبیین نشده است و در این بین جای حوزه متولی ارزشیابی خالی بهنظر میآید.
وی همچنین اشاره کرد: منفک شدن دورههای آموزشی مربیان از سازمان پژوهش، در حالیکه متولی این امر سرفصلهای پیشنهادی خود را صرف نظر از نیاز مربیان به یادگیری آموزشی محتوای تهیه شده در سازمان، ارائه خواهد داد خسارات جبران ناپذیری را به سیستم آموزشی وارد خواهد کرد.
وی در پایان به لزوم توجه بیشتر به دوره پیشدبستانی با توجه به سیاستهای ابلاغی ناظر بر اسناد بالادستی و نیز همسویی و ادغام دفاتر انتشارات و تکنولوژی آموزشی و نیز دفتر چاپ و نشر با حوزههای یادگیری، در طراحی ساختار جدید اشاره کرد.
ارسال نظر