شفقنا رسانه- محمود امانی طهرانی، مدیرکل دفتر تألیف کتابهای درسی ابتدائی و متوسطه نظری در دومین نشست «بررسی محتوای کتاب تفکر و سواد رسانهای برای پایه دهم» ابتدا توضیحاتی دربارهی ضرورت تألیف این کتاب برای آموزش و پرورش و چگونگی شکلگیری تیم تألیف توضیحاتی را ارائه و سپس به نقد و نظر مطرح شده در این جلسه و پرسشهای حاضران دربارهی این کتاب پاسخ داد.
به گزارش شفقنا رسانه، امانی طهرانی در این نشست که با همکاری شفقنا رسانه و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات برگزار شد، با اشاره به ضرورت تألیف کتابی با عنوان «تفکر و سواد رسانهای» توضیح داد: در این دوره، مسئولیت نوشتن جدول جدید دروس دوره اول و دوم متوسطه را بر عهده داشتم و چند اقدام مهم و نوآورانه شکل گرفت. یکی از نوآوریها برای پایه دهم، یازدهم و دوازدهم این بود که مجموعه دروسی با نام خوشهی درسی، مأموریت گرفتند تا در چارت آموزشی مفاهیم جدیدی را با رویکرد تازه آموزش دهند. ما در این جدول برنامه درسی دو خوشه جدید در دورههای تحصیلی تعریف کردیم. یک خوشه آن مطالعات اجتماعی و خوشهی دیگر انسان و سلامت است.
احساس نیاز ؛ اولین ضرورت برای تألیف کتاب تفکر و سواد رسانهای
او با تشریح دروس این خوشهها و نحوهی انتخاب این درسها در مدارس بیان کرد: این سؤال مطرح است که کتابهایی چون تفکر و سواد رسانهای و انسان و محیط زیست به چه منظور تألیف شدهاند؟ مهمترین دلیل نیازهای افراد بود، نه دیسیپلینها. منظور از دیسیپلین رشتههای علمی هستند که دائما در حال توسعهاند، و متولیان این رشتهها فکر میکنند این رشتهها در نوع خود بهترین هستند و باید همه این رشتهها را بخوانند. آنها برای توسعه خود دلایل قانع کننده دارند و خواستار این هستند که سهمشان زیاد شود. کتاب تفکر و سواد رسانهای بر مبنای هدفهای بسیار بزرگتری نسبت به این دیسیپلینها تألیف، و به دنبال ضرورتهایی نوشته شد که در جامعه به شدت احساس میشد. در واقع وقتی انسان با دنیای جدیدی از تکنولوژیها روبهرو شد، بیش از هر دورهای احساس درماندگی کرد که در این میان نیاز به آموزش دیدن ضرورت مییابد.
امانی ادامه داد: ما در کتاب تفکر و سواد رسانهای به دنبال آن هستیم که در حوزه برخورد با رسانهها عقلانیتی بر فکر بچهها حاکم شود تا بتوانند از زاویه بالا به موضوعات مرتبط با رسانهها نگاه کنند. در ضمن بتوانند دربارهی مدیریت زمان، مدیریت مصرف و… ، فعالانه و مدبرانه عمل کنند.
کتاب تفکر و سواد رسانهای مسئله محور است
مدیرکل دفتر تألیف کتابهای درسی ابتدایی و متوسطه نظری گفت: کتاب تفکر و سواد رسانهای با رویکرد مسئله محوری تألیف شده است یعنی قرار دادن دانشآموزان در موقعیتهایی با یادگیری فعال. به نحوی که قبل از اجرای طرح درس و پس از اجرای طرح درس دانش آموز احساس تغییر کند.
امانی ادامه داد: متن در این کتابها باید بسیار بسیار کم باشد و فعالیتهای یادگیری زیاد باشد. در کتابهای درسی ما سالهاست رویکرد زمینه محور را دنبال میکنیم. این رویکرد مانند یک مدل حلزونی نقطهای را در وسط قرار میدهد و مباحث مرتبط به آن را در یک یادگیری معنادار دانشآموز محور با فعالیتهای یادگیری برمیسازد. این سفارش اولیه بود و تحذیر هم دادم که متخصصان این رشته فکر نکنند چنین کتابی رشتهی آنها را نمایندگی میکند. این کتاب آمده تا به رشد دانشآموزان کمک کند. متاسفانه این بلا در سالهای گذشته برای دانشآموزان زیاد بوده که دیسیپلینها وقت زیادی را از بچهها به خود اختصاص میداد. امروز در مقام دفاع از آنها بسیار کم توان هستیم و تلاش میکنیم دیسیپلینها را به این سمت بیاوریم.
او دربارهی عنوان کتاب توضیح داد: ۱۲ جایگزین برای عنوان این کتاب در نظر گرفتیم و با مشورت با همکاران این ترکیب انتخاب شد. ما برای کلمهی تفکر یک سابقه و جایگاه قبلی در نظام آموزشی و بهویژه در هفت هشت سال اخیر داریم. درسهایی مثل درس تفکر و پژوهش در پایه ششم و تفکر و سبک زندگی در پایه هفتم و هشتم از این جمله است.
امانی ادامه داد: با بررسیهای انجام شده، متوجه شدیم بهترین شکل تلفیق با عنوان تفکر و سواد رسانهای محقق میشود. چون از بین وجوه پنج گانه تفکر که در کتابها با عناوین تفکر منطقی، تفکر خلاق، تفکر نقاد، تفکر سیستمی و حل مسئله تقویت میشوند؛ تفکر نقاد به معنی بررسی همه جانبه و تحلیلی مورد نظر در این عنوان جایگاه دارد و دقیقا میتواند موضوع سواد رسانهای باشد و به نظرم بهترین عنوان همین تفکر و سواد رسانهای است چرا که با کلمهی «سواد» وجه عمومی آن تقویت میشود و با واژه «رسانه» وجه غالب مواجههی دانشآموز است. این اسم مانع هر گونه مصادره به مطلوب از طرف متخصصان این رشته هم میشد.
کتاب «تفکر و سواد رسانهای» ملت ساز است
او دربارهی نحوهی انتخاب اعضای گروه تألیف گفت: برای این کار از مناسبترین گروه در دفتر تألیف کتابهای درسی یعنی گروه تفکر استفاده کردیم، زیرا بخشی از این کتاب موضوع تفکر در حوزه سواد رسانهای است. به هر حال نوشتن یک کتاب بیعیب در نظام آموزشی غیرممکن است، چه برسد به اولین قدم و کتابی مثل «تفکر و سواد رسانهای». گاهی اوقات کارهای مهم و جدید در هر کشوری دچار امواج سیاسی میشوند و از مسیر اصلی خود خارج میشوند.
امانی افزود: آموزش و پروش به موضوعات به شکل امواج سیاسی نگاه نمیکند، هر چند این نظام عاری از سوگیری سیاسی نیست اما آنچه برای نظام آموزشی ما مهم است، عمق سیاسی است نه امواج سیاسی. کتاب«تفکر و سواد رسانه ای» کتاب سیاسی نیست ولی یک کتاب ملت ساز است.
برای تالیف کتاب از هیچ تخصصی غافل نشدیم
مدیرکل دفتر تألیف کتابهای درسی ابتدایی و متوسطه نظری گفت: برنامهی درسی و کتاب قابل نقد و اصلاح است اما وقتی حوزه بزرگ و از حد یک کتاب و درس خارج میشود و تحت الشعاع سیاستهای کلی کشور قرار میگیرد، موضوع شکل دیگری به خود میگیرد. من در این مدت بازخوردهای خوبی از افراد مختلف برای تألیف این کتاب دریافت کردم و در جلسه امروز و هر وقت دیگر پذیرای هر گونه نقطه نظرات کارشناسانه برای اصلاح و بهبود این کتاب آموزشی هستم و خواهشم این است همه افراد صاحبنظر و کارشناس با دقت هر چه تمام کتاب را مطالعه و بعد نقطه نظرات خود را بیان کنند.
او ادامه داد: این کتاب یک سرمایه ملی است. پس همه اصحاب صاحب نظر اعم از دانشگاهی و آموزش و پرورش باید برای بهتر شدن مفاهیم این کتاب بکوشند. هر چند ما این ادعا را نداریم که از همهی افراد متخصص و ذیصلاح برای تألیف این کتاب استفاده کردیم ولی یک ادعا داریم که از هیچ تخصصی برای نوشتن کتاب غافل نشدیم.
روند انتخاب اعضای تألیف
امانی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به روند انتخاب اعضای گروه تألیف توضیح داد: طبق اصول ما در دفتر تألیف برای هر گروه یک مدیر انتخاب میشود. این انتخاب میتوانست از داخل دفتر یا خارج از آن باشد ولی دو دلیل برای انتخاب این گروه وجود داشت. دلیل اول این بود که این گروه تجربه تولید را در کار تفکر قبلا داشت و الگوی مسئله محور را هم امتحان کرده بودند؛ دوم، توانمندی و احاطه این گروه در مدیریت موضوعات میان رشتهای بود.
او با اشاره به برنامههای بعد از واگذاری این مسئولیت به گروه تفکر بیان کرد: مصاحبههای زیادی از افراد صاحب نظر و اساتید دانشگاهی گرفته شد که چه کارهایی در خصوص این موضوع انجام دادهاند و اگر ایده و نظری هم داشتند، بیان میکردند. نتیجه این مصاحبههای عمقی، انتخاب گروه تألیف شد. به نظرم باید از توانمندیهای مختلف در این زمینه استفاده میکردیم، بنابراین گروهی انتخاب کردیم که بجز یک نفر که تا نیمهی کار آمد، بقیه به طور کامل تا آخر این راه به ما کمک کردند.
امانی با اشاره به تخصصهای موجود در گروه تألیف گفت: سه نوع تخصص برای تألیف این کتاب لازم بود. یک نوع تخصص ارتباطات و رشتههای مرتبط با این رشته بود، تخصص بعدی برنامهریزی درسی بود که در این نوع کارها بسیار مهم است و تخصص سوم طراحی آموزشی بود. در واقع با این چینش میتوان چنین کتاب درسی را تألیف کرد.
مدیرکل دفتر تألیف کتابهای درسی ابتدایی و متوسطه نظری ادامه داد: خلاء هر کدام از تخصصها باعث میشود نظم کتاب به هم بریزد. وقتی از کتاب درسی صحبت میکنیم، باید وارد فضای سال ۹۵ شویم چرا که برخی از دیدگاهها و تفکرها بر اساس کتاب و فضای قدیمی است و کتابها را حافظه محور در نظر میگیرند در حالی که این فضا به شدت تغییر کرده و من هم از همان ابتدای تألیف این کتاب تأکید کردم خواندن و حفظ کردن در این کتاب جایی ندارد.
امانی با اشاره به فعالیت تیمی گروه گفت: هر کدام از اعضای انتخاب شده یک وجه از این مثلث را پوشش میدهند و فردی نبود که هر سه وجه را با هم داشته باشد و کار بیشتر به صورت تیمی و گروهی انجام گرفت. در این مدت از سوی بسیاری از دوستان این مسئله مطرح شد که چرا نسخهی پی.دی.اف کار با نسخه نهایی تا این حد متفاوت است و باید بگویم این نشانه تدبر در کار بود چرا که کتاب در این مدت پختگیهای لازم را کسب کرد و دچار تغییر و تحولاتی برای قابل فهم شدن مطالب شد.
پرسشها و پاسخها
در پایان این نشست خبرنگاران و پژوهشگران حوزه رسانه سؤالاتی مطرح کردند و امانی طهرانی به این سؤالات و همچنین برخی از انتقادات مهمانان نشست پاسخهایی را داد.
امانی گفت: من از همهی دوستان ممنونم و همهی اینها را با دقت یادداشت کردم، و با این نیت به اینجا آمدم که از نظر دوستان استفاده کنم. هدفم این نیست که به اینجا بیایم و فقط از کار خودمان دفاع بکنم. چون اگر این کار قابل دفاع باشد، اثر خود را روی بچهها میگذارد. این که این قدم اول بوده است و این حرفهای کلی هم اینجا موضوعیت ندارد و در شأن چنین جلسهای نیست. لذا تاکید میکنم بر نکاتی که نوشتهام و به نظرم به صورت جدی محل تأمل است، و از دوستان دفتر هم خواهم خواست این مباحث را پیگیری کنند. اما توضیحاتی هم میدهم از این نظر که این جمع برای من جمع مهمی است. با یک گروه متمرکز دقیق، خوب است که دربارهی پارهای از نکات گفتوگو کنیم از این نظر که ذهنهایمان به هم نزدیکتر شود.
او دربارهی ضرورت تألیف چنین کتابی در نظام آموزشی توضیح داد: نگاه ما به این کتاب صفر و صدی نبوده است برای همین بسیاری از دانشجویان و پژوهشگران باید از این اتفاق خوشنود باشند که شروع آموزش مفاهیم رسانهای از این پایه کلید خورده است. طرحی که ما برای آموزش سواد رسانهای در نظر گرفتهایم بسیار کلی و جامع است. دربارهی این که بعضی دوستان اظهار کردند، این کتاب نباید تألیف میشد؛ باید بگویم اگر کاری در نظام رسمی آموزشی ما جای نگیرد و به آن توجه جدی نشود باعث میشود همچنان در جا بزند و هیچ نمودی در جامعه نداشته باشد. به همین خاطر برای جلب توجه به یک پدیده و مسئله باید به گسترهی ملی آن هم توجه داشت که در حال حاضر بزرگترین گسترهی ملی کشور از آن دانشآموزان است.
او ادامه داد: کتابهای جدید در آموزش و پرورش از رویکرد معلم محوری فاصله گرفته و بیشتر بر پویایی و فعال بودن دانشآموز متمرکز شده است، به همین خاطر اگر کتاب جدیدی را هم در این دوره تألیف کردهایم با همین رویکرد و فعالیت محور بوده و کتاب «تفکر و سواد رسانهای» هم از این امر مستثنی نبوده است. امروزه فضای یادگیری دانشآموزان پذیرای بحثهای بهروز است و از این رویکردها استقبال میکنند و از طرفی معلمهای ما هم این بحثها را مدیریت میکنند و پیش میبرند.
امانی در خصوص انتقادات وارد شده در زمینهی نیازسنجی این کتاب گفت: برای تألیف کتاب یک نیازسنجی مبسوط از معلمها و دانشآموزان انجام شد که این نیازسنجی کاملاً علمی و پژوهشی بود و در حال حاضر هم قابل استناد و موجود است. در واقع این نیاز سنجی قبل از تألیف و متعلق به بهمن و اسفند ماه ۹۴ است.
او همچنین دربارهی این نظر که هر منطقه باید یک کتاب سواد رسانهای داشته باشد، تصریح کرد: من با احترام به این مسئلهی منطقهای کردن باید عرض کنم که هر آموزشی یک هستهی مرکزی دارد و یک بخشهایی بازوهای اتصالی است. این کتاب بخش مشترک است. از این حیث گاهی شما میبینید بعضی از اساتید میگویند بچهی ایرانی چه باید بخواند؟ آنچه فرانسوی وکانادایی و … باید بخواند. اما در نقطههای دیگری میگویند کسی که کاناداست با آمریکا فرق میکند. این حرف کلی جایی معنا پیدا میکند که در کتاب پنج نقطه را پیدا کنید و بگویید اینها را اگر میخواستیم در این نقطه و این نقطه و این نقطه بگوییم این تفاوتها حاصل میشد. این اتفاقا نکات خوبی میشد برای بهبود کتاب و ما هم استقبال میکنیم از چند نسخهای شدن کتاب.
امانی همچنین دربارهی نگرانی از پشتیبانی سختافزاری و نرمافزاری کتاب گفت: میدانید یک رشته را نمیتوان با کف محرومیتهای کشور تنظیم کرد. باید میانه را در نظر گرفت و این را ترویج کرد. مطالبه در رشد خیلی مهم است. وقتی اولین بار در کتاب درسی علوم اول دبستان به فیلم ارجاع دادم، همه دست و دلشان میلرزید. به فاصلهی زمانی کمی به یکی از روستاهای خراسان جنوبی رفتم، دیدم نه تنها فیلم هست که یک خانواده تلویزیون قدیمی خود را به مدرسه اهدا کرده و با خرید یک دستگاه پخش دیویدی ارزان بچهها میتوانستند فیلم را ببینند. این کتاب حداقلی بودن امکانات را میخواهد. بله، اگر جایی این امکانات هم نبود، باید تدبیری برای آن اندیشید. برای دیدن این فیلمها امکان دانلود و خرید سیدی هم فراهم شده است.
او دربارهی بخشی از صحبتهای مطرح شده در این جلسه با این مضمون که بعضی از افراد درگیر در تألیف گفتهاند دلیل انتقاد بعضی منتقدان این است که نامشان در تیم تألیف نبوده است، بیان کرد: اولا از جانب ما و دفتر چنین سخنی گفته نشده است. بلکه در پارهای از نقدها که چنین مباحثی مطرح شده بود و نه توسط اساتید حاضر در جلسه که در جای دیگر و در متن دیگری اشاره مستقیمی داشت که به نظر من غیرحرفهای بود. و شاید در پاسخ به او چنین بحثی مطرح شده است.
امانی در پاسخ به انتقاد دیگری در زمینهی بومی نبودن تعاریف سواد رسانهای در کتاب گفت: این که تعاریف بینالمللی در این کتاب به کار برده شده، از نظر من ایرادی ندارد و به عنوان یک مبنا تعریف خوب و کاملی است و نقدی بر این نکته وارد نیست.
او دربارهی آنچه «اهداف نشدنی» برای این کتاب دانسته شده بود، پاسخ داد: ما برای اهداف خود سطوح مختلفی تعریف کردهایم و مبنا را بر این گذاشتیم تا برای رسیدن به هدف خود در این کتاب سطحی را تعیین کنیم و به نظرم قابل تحقق است. هر چند در مقدمه به این نکته اشاره کردهایم، بحث سواد رسانهای از این کتاب آغاز میشود ولی در این کتاب خاتمه نمییابد.
امانی دربارهی تعاریف مفاهیم نیز تأکید کرد: باید به این نکته توجه داشت که دوره تعاریف در کتابهای درسی سر آمده و امروزه در طراحی آموزشی بر تعاریف تأکیدی نمیشود. رویکرد فعلی کتابهای ما این است که مفاهیم را صدا بزنید، خودشان میآیند و صدا زدن در اینجا به معنی باز خواندن واژههاست. در اینجا مفهوم سازی مهم است و ما نمیخواهیم کتابها به سمت حافظه محوری پیش بروند.
او دربارهی بخشی از صحبتهای افخمی که خروجی کتاب را تمسخر رسانهها دانسته بود، گفت: نکتهی مهمی که من در جلسه دریافت کردم و روی آن تمرکز خواهم کرد، نکتهای است که دکتر افخمی فرمود. فرمودند کتاب، تمسخر رسانههاست. اگر چنین باشد جای تأسف است. مطلقا موضع ما تمسخر نبوده است. اگر چنین حسی مجموع کتاب میدهد و در اجرای اولیه امسال اگر چنین تفسیر مشابهی را از دانشآموزان دریافت کنیم، قطعا محتوا و بار آموزشی این بخش را تغییر میدهیم. و از آن نکتههایی است که مسلما ما به دنبال تخریب آن نیستیم و اگرچه به تولید در این کتاب نپرداختیم اما فرض ما این بود که گروهی از اینها دلبسته به تولید میشوند. هدف این است که دانش آموز با دید مثبت به صنعت رسانهها نگاه کند.
امانی افزود: در تکمیل صحبتهای دکتر افخمی که۴۰ درصد کتاب نیاز به بازنویسی دارد، باید بگویم از نظر من کل کتاب نیاز به بازنویسی و ویرایش دارد. چون روزی که کتاب تألیف شد، به این قضیه قائل بودیم که هر سال مطالب این کتاب باید بهروز شود و مصداقهای روز را در آن به کار ببریم.
او در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران در خصوص چرایی تولیدی نبودن تصاویر و لطیفههای این کتاب درسی توضیح داد: بنای کار ما بر این اساس نبود که تصاویر یا لطیفههای جدید طراحی کنیم بلکه میخواستیم جلوهای از تولیدات بیرونی را به نمایش بگذاریم و دنبال همین اتصال و پیوستگی بودیم. خوب و بد بودن این لطیفهها و تصاویر سلیقهای است. به نظرم این نکتهی منفی نیست و وجود این لطیفهها به نظرم کتاب را مطلوب کرده است.
امانی دربارهی این نقد که دانشآموزان این لطیفهها را قبلا در شبکههای اجتماعی دیدهاند و آیا این تکرار در کتاب درسی به منزلهی رسمیت دادن به مباحثی نیست که گاهی ممکن است مورد نقد سیستم آموزشی هم باشد، بیان کرد: به نظر من تکرار این مطالب مانعی ندارد. یک عده هم میگویند رسمیت دادن… ما اگر میخواستیم این طوری نگاه کنیم باید خیلی از مباحث کتاب را حذف میکردیم. ما دست به عصا نرفتیم. شما باید مدافع این شجاعت هم باشید. هفتهی پیش رسانه ملی ما یک نقد بسیا بسیار سطحی داشت که چرا مثلا یک تبلیغ در این کتاب آمده است؟ خب معلوم است که باید تبلیغ بیاید چون اقتضای این درس بوده است که تبلیغ بیاید. ما از روز اول میدانستیم این کتاب سه گروه مخالف خواهد داشت: یک گروه، آدمهای زیادی دست به عصا؛ یک گروه، کسانی که فکر میکنند محتوای این کتاب کم است و یک گروه هم متخصصان این رشته. تقریبا هم این اتفاق افتاد.
او همچنین دربارهی نقد یکی از پژوهشگران دربارهی همکاری نکردن با اساتید بعضی دانشگاهها گفت: خدا شاهد است نگاه من هیچ وقت در گروه آدمها بخشی نبوده است که از این دانشگاه باشد یا آن دانشگاه. من همیشه خیلی تلاش دارم آدمها را به شخص و توانمندی آنها ببنیم. من به دنبال افرادی بودم که بتوانند در این زمینه کار تیمی کنند و آن پازل را در آن سه جهتی که گفتم تکمیل کنند. و اصلا اثبات شیء نفی ماعدا نمیکند. در ایران هزاران استاد شیمی هست، ولی در نهایت سه نفر کتاب شیمی را مینویسند. در این زمینه این طور نیست ولی فکر میکنم حدود بیست تا سی نفر فرد مرجع در این زمینه وجود دارد. در حدی که ما توان داشتیم از آنها استفاده کردیم. از همهی آنها ممنونیم و هر کسی هم که بعدا به میدان بیاید، دست او را به گرمی میفشاریم.
مدیر کل دفتر تألیف کتابهای درسی ابتدایی و متوسطه نظری دربارهی سؤال بعدی یکی از پژوهشگران مبنی بر این که مؤلفان این حوزه چه سابقهای در تدریس داشتهاند، تصریح کرد: همان طور که گفتم سه گروه متخصصان، برنامهریزان درسی و طراحان آموزشی در این تیم بودند. طراحان آموزشی کسانی بودند که قبل از بحث سواد رسانهای تدریس میکردند. علاوه بر این خیلی از آنها طرح درسها را از کار عینی با بچهها آورده بودند. در دنیا بعضی از ناشران تجاری تبلیغ میکنند، معلمان برای معلمان مینویسند؛ از نظر من معلمی یک سوم تألیف است. نبود آنها در گروه خلاء ایجاد میکند اما الزاما وجود آنها کفایت نمیکند. کمتر معلمی پیدا میشود که آن دو وجه دیگر هم داشته باشد.
او با مهم دانستن این سؤال که چه معلمانی باید این درس را تدریس کنند، توضیح داد: نظام آموزشی همیشه برای رشتههای موجود معلم تربیت کرده است. و وقتی نقطهی جدیدی را شروع میکنید باید برای آن معلم بتراشید تا یواش یواش به جریان روز تبدیل شود. لذا ما روی نزدیکترین رشتهها متمرکز شدیم، عین آن را که در سیستم آموزشی نداریم. نزدیکترین رشتهها کدام بودند؟ اجتماعیها، دینیها و پرورشیها. اما در کنار همهی اینها آمدیم یک گواهینامه صلاحیت تدریس گذاشتیم. اگر از من بپرسند ممکن است یک معلم زیستشناسی بتواند معلم خیلی خوب این درس شود؟ میگویم، بله. اگر بتواند ماهیتا از پس این موضوعات و این روش آموزش بربیاید. یعنی دید بسته این طوری نباید باشد که فقط یک رشته و کسانی که این را خواندهاند. در واقع دربارهی درسهای میان رشتهای چارهای جز این کار نداریم که از جنس گواهینامههای صلاحیت تدریس موضوع را تعریف کنیم و بعد بگوییم رشتههای مرتبط. فضای این چنینی وجود دارد اما یقین داشته باشید اگر پنج سال دیگر در چنین جایی دوباره دور هم جمع شویم، آن موقع میبینید یک گروه آموزشی داریم. معلمان درس سواد رسانهای هویت پیدا کردهاند، تشکیلات دارند و با هم مرتبط هستند. همچنان که در کشور با این که چهار سال بیشتر از درس تفکر و سبک زندگی نگذشته است، چنین گروهی در کشور وجود دارد. این نوع کارها وقتی که از مقام اظهارنظر میآید در مقام عمل، باید به اقتضائات پلهای تن بدهد.
امانی همچنین دربارهی دیگر کتابهای وابسته به کتاب تفکر و سواد رسانهای گفت: هم کتاب راهنمای معلم و هم یک دیویدی به اسم «بر فراز آسمان» برای معلمان دارد. همهی کتابهای ما از اول دبستان یک برنامهی نرمافزاری به نام «بر فراز آسمان» دارد که از زبان یک معلم، هر آنچه معلم برای تدریس آن کتاب نیاز دارد، به او میگوید. اینها با هم متفاوت است و بعضی از آنها جزئیات کمتر و بعضی جزئیات بیشتر دارد.
دومین نشست «بررسی محتوای کتاب تفکر و سواد رسانهای برای پایه دهم» با حضور هادی خانیکی، رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی؛ حسین افخمی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی؛ امیر یزدیان، دانشجوی دکترای ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و مترجم کتاب در زمینهی سواد رسانهای و محمود امانی طهرانی، مدیر کل دفتر تألیف کتابهای درسی ابتدایی و متوسطه نظری با همکاری شفقنا رسانه و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
ارسال نظر