نشست برنامهی ویژهی مدرسه(بوم) با حضور رئیس سازمان پژوهش، مدیر اجرایی طرح بوم، معاون برنامهریزی درسی و تولید بستههای تربیت و یادگیری و تنی چند از دستاندرکاران این طرح برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، نشست برنامهی ویژهی مدرسه طرح بوم با حضور دکترحسن ملکی رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، دکترعظیم محبی مشاور رئیس سازمان و مدیر اجرایی طرح بوم، دکترعلی محبی معاون برنامهریزی درسی و تولید بستههای تربیت و یادگیری، افشار بهمنی مدیرکل دفتر تألیف کتابهای فنیوحرفهای و کاردانش، معصومه نجفی پازوکی مدیرکل دفتر تألیف کتابهای آموزش عمومی و متوسطهی نظری و محمدصالح مذنبی سرپرست دفتر انتشارات و فناوری آموزشی برگزار شد. در این نشست ضمن بررسی ابعاد این طرح به نقاط قوت و ضعف آن پرداخته شد.
دکترملکی با اشاره به جزییات برنامهی ویژهی مدرسه گفت: اگر بخواهیم این برنامه ادامه پیدا کند، باید تعیین تکلیف شود و جایگاه آن را از جهت زمان در مدرسه مشخص کنیم. در دفتر تألیف جدول دروس جدید، هنوز معین نشده تا آن دو ساعت مختص به این برنامه را تعیین تکلیف کنیم. طرح بوم جزو بستههای تحولی وزارتخانه بود، یعنی ما دو بسته داشتیم، یکی طرح بوم و دیگری شبکهی ملی رشد بود، که پیشرفت شبکهی ملی رشد بهتر از این طرح بود. در این طرح پیشرفتهایی داشتهایم اما چون آن دو ساعت تعیین تکلیف نشده بود، به همین ترتیب سپری شد. زمان آقای کاظمی نیز گزارشهایی داده شد و نهایتاً منتهی به این شد که این بستههای تحولی در سال جاری تعیین تکلیف شود و هر معاونتی که مسئول آن بسته تحولی است، بخشنامهی مربوطه را به استانها ارسال کند. بخشنامهای آماده و 12 آبان به استانها ارسال شد.
معاونتهای آموزشی برای اجرای برنامهی ویژهی مدرسه به میدان بیایند
وی با اشاره به بند 5-5 سند تحول گفت: از این بند این را استنباط نمیکنم که الزاماً این کاری که انجام شده، ترجمهی عملیاش این طرح باشد. در واقع قرائتی استنباط شده که آن را عملیاتی کردهاند، درحالیکه من اعتقاد دارم از آن، این نتیجه نباید استخراج شود و اقدامات دیگری را باید انجام داد. کاهش تمرکز خودش یک الگو میخواهد، باید الگویش طراحی شود. نمیتوان در قالب یک برنامه دو ساعته کاهش تمرکز داشته باشیم. یعنی وقتی کل نظام در مدرسه متمرکز است، به معلم بگوییم با این دو ساعت نامتمرکز میشویم. حال یک بخشنامه رفته که تا جایی که ممکن است باید تا پایان امسال آن را اجرا کنیم و نباید بگذاریم خراب شود. در این بخشنامه، مسئولیت اجرایی امور را به معاونت آموزشی دادهاند که به اعتقاد بنده کار درستی کردهاند. برای اینکه اگر قرار بود ما انجام بدهیم، نیرو نداشتیم. کمااینکه عمدهی دلیلی که تاکنون در طرح بوم پیشرفتی نداشتهایم همین کمبود نیرو است. حال که شورای راهبری مشخص شده است، باید نظارت کند، برای مسائل آموزشی نیز معاونتهای آموزشی را به میدان آوردیم.
وی با اشاره بر اینکه بند پنج – پنج تنها شامل این طرح نمیشود گفت: حتی این را میتوان با حفظ نظام متمرکز اجرا کرد یا در همین الگوی متمرکز فعلی آن بند را بهتر از شرایط کنونی میتوان اجرا کرد.
تراکم طرحهای ارسالی وزارتخانه به استانها مهمترین مانع در اجرای طرح بوم
عظیم محبی مشاور رئیس سازمان و مدیر اجرایی طرح بوم با عنوان اینکه برنامهی درسی غیرتجویزی، بهعنوان قدم مقدماتی برای اجرای راهکارهای 5-5 و 2-13برداشته شده است، گفت: این برنامه در جهت پاسخگویی به نیازهای بومی در سال 97 بهصورت مستقیم از سوی آقای بطحائی(وزیر وقت آموزش و پرورش) به مدیران مدارس داده است. این مصوبه ابتدا برای متوسطهی دوم بود، اما طی جلساتی که وزیر وقت با معاونان آموزشی داشت، تصمیم میگیرند فعلاً شیوهنامه برای متوسطهی اول و دورهی دوم ابتدایی برود، بنابراین شیوهنامهای که ابلاغ شده صرفاً برای متوسطهی اول و دورهی دوم ابتدایی بوده و نه متوسطهی دوم و هنرستانها.
وی اضافه کرد: پیشبینی شده بود که سه سال مفاد آن شیوهنامه را کار کنند و اول شهریور سال جاری این سه سال به پایان رسید و قلمروی مشخص شده بود که با رویکرد مهارتآموزی بوده است. پیشنهاد شده بود که دبیرخانهی آن در وزارتخانه تشکیل شود که آقای فتاحی هم موافقت کرد. اولین همایش را سال 1397 برگزار کردیم. علتش آن بود که معاون آموزشی و پرورشی استانها از آن خبر نداشتند. بنابراین 19 اسفند 97 معاونان آموزشی، پرورشی و تربیت بدنی را دعوت کردیم و توضیحاتی داده شد. این همایش را در سال 98 با حضور 100 مدرس برتر کشوری در تهران برگزار کردیم، سال گذشته هم بهعنوان بسته تحولی بود که با حضور همهی مدیران متوسطهی اول که حدود 60 هزار نفر میشد، یک دورهی مجازی 5 ساعته را با محتوایی که قبلاً در سازمان تولید کرده بودیم، برگزار کردیم.
محبی گفت: برای سال جاری، در دورهی متوسطهی اول و دورهی ابتدایی دوم چون سه سال تجربه داشتند، بهصورت صد در صدی وارد شدند، اما ابتدایی دورهی اول 25% و متوسطهی دوم هم نظری و هم فنیوحرفهای 5 درصد وارد شدند تا با طرح آشنا شوند. با همکاران متوسطه و ابتدایی جلساتی داشتهایم و هماهنگیهایی را انجام دادهایم، البته که در ابتدای کار روانتر است. یک نشست هم در همین آذرماه برای تهران و مازندران داشتهایم.
وی با عنوان اینکه در اجرای این طرح با یک ابهام و مانع روبهرو هستیم، گفت: ابهام همان 60 ساعت است، بهویژه در متوسطهی اول به علت تعدد معلمان این ابهام وجود دارد. در ابتدایی چون یک معلم کارها را پیش میبرد نسبتاً موفق بودهایم. مانع مهم با توجه به خودارزیابی که در شبکهی شاد از مدیران انجام دادیم؛ و 12هزار نفر در آن شرکت کردند، تراکم فعالیتهای وزارتخانه ذکر شده است. بنابراین تراکم کارها عملاً امکان خلق فرصت جدید را از معلم و مدیر گرفته است. نکتهی دوم این است که آن شیوهنامه نگاهش مدرسه است و تنها کتابهای درسی نیست، بنابراین معاون پرورشی و تربیت بدنی همهی اینها درگیر هستند، باید کارهایشان را کم کنند که بتوانند طرح را پیش ببرند.
کاهش برنامهی درسی پس از 40 سال به یک فرهنگسازی کلان نیاز دارد
محبی با تأکید بر اینکه کاهش برنامهی درسی بعد از 40 سال یک کار بزرگی است که به یک فرهنگسازی کلان نیاز دارد، گفت: نه ستادمان امکان آن را دارد و نه مدرسه و ظرفیت مدرسه؛ چرا که مدارس ما تمرین کردهاند برنامههایشان را اجرا کنند، که در آن هم ضعف داریم. نکتهی بعدی این است که با رئیس مناطق حتی یک جلسه هم نداشتهایم، کار مدارس با منطقه است، اگر رئیس مناطق کار را ندانند، مدرسه چگونه میخواهد آن را پیش ببرد. بنابراین در شرایط موجود این وضع موجود ماست. اما برای آینده پیشنهاداتی وجود دارد؛ تحلیل عمیقتر بند پنج ـ پنج و بند سیزدهم برنامهی درسی ملی، ضروری است. برداشت من این است که اگر بار دیگر این بند 5-5 را بخوانیم در واقع ذهنمان به چیزهای دیگر هم میرود و لزوماً برنامهی مدرسهی طرح بوم را شامل نمیشود.
وی گفت: در صفحهی 45 بند دو آییننامه نوشته، بخشی از زمان رسمی تعلیم و تربیت به استان و منطقه اختصاص داده شود که آقای امانی آن بخش از شیوهنامه را به استناد آن میخواهد که از زمان رسمی واگذار شود. راهکار 5-5 دو پی نوشتار دارد، که میگوید راهکار آن اجرای طرح عدم تمرکز است که در آن شرایط جغرافیایی در نظر گرفته شده است.
محبی با ارئهی پیشنهاداتی برای اجرای طرح گفت: پیشنهاداتی برای متوسطهی دوم نظری و ابتدایی وجود دارد، یک پیشنهاد این است که برای دو ساعت در برنامه عیبسنجی کنیم و محاسن آن را نیز مدنظر قرار دهیم. یک عیب آن اختصاص دو ساعت در جدول دروس برای این طرح است، که عملاً در مدارس تبدیل به ساعت تقویت دروس خواهد شد. وقتی 80% از مدارس ما دولتی و عادی است و نیروی متخصص ندارد نمیتواند برای این دو ساعت برنامه تولید کند و به ناچار این دو ساعت تبدیل به ساعتی برای تقویت سایر دروس میشود. پیشنهاد اصلی من اصلاح جدول دروس و پیشبینی و پررنگ شدن بخش غیرتجویزی، برای دروس «کار و فناوری»، «فرهنگ و هنر» و «آداب و مهارتهای زندگی» است که بند 5-5 هم از ما همین را میخواهد. بخش غیرتجویزی این سه حوزه را بیشتر پررنگ میکند، درس ریاضی و علوم، برنامهی روشنی دارد که اگر آن را هم غیرتجویزی کنیم، معلم باید محتوا تولید کند که شدنی نیست، اما آن دروسی که یاد شد جنبه نیازسنجی و بومی دارد و به این سه حوزه بیشتر میخورد. بنابراین بخش غیرتجویزیاش این درسها است و به اندازهی نیم ساعت هم در اختیار استان و منطقه قرار بگیرد؛ یعنی غیرتجویزیاش را آنها کار میکنند و چارچوبش را سازمان مشخص میکند، در عین حال پیشبینی نیمه تجویزی در همهی حوزههای تربیت باید مدنظر قرار بگیرد و تقویت شود، پیشنهاد مشخص من این است که از متمرکز به سمت نیمهتجویزی و سپس غیرتجویزی حرکت کنیم.
محبی گفت: اگر غیرتجویزی را کاملاً به عهدهی مدرسه بگذاریم، عملاً نتیجهی مثمرثمری دریافت نخواهیم کرد. پیشنهاد بعدی برای فنیوحرفهای، عدم تدوین کتاب درسی برای کاردانش و واگذاری تدریجی آن به استانها براساس استانداردها است، اما دقیقتر آن اصلاح دروس در هر رشته و پیشبینی غیرتجویزی در شایستگیهای فردی است؛ بحث دیگر اجرای سیاستهای منطقه است که مصوبهی شورایعالی را میخواهد.
ابهام شناختی مهمترین مانع در اجرای طرح بوم مدرسه
دکتر علی محبی معاون برنامهریزی درسی و تولید بستههای تربیت و یادگیری به سه مشکل اساسی در اجرای برنامهی ویژهی مدرسهی طرح بوم اشاره کرد: اول ابهامشناختی است، اصلاً این راهکار 5-5 چه میگوید، این راهکار و در ادامهاش 2-13 در برنامهی درسی ملی و در جاهای دیگر که درخصوص کاهش تمرکز بحث میکند، شدیداً نیاز به تصحیح و تعریف دقیق و عملیاتی دارد؛ چون سند تحول برای برنامهریزان و مجریان نیاز به محدود کردن از حیث دامنهی معنایی دارد. یک برداشت از این راهکار این است که 20% از کل برنامه باید به مدرسه واگذار شود، خودش برنامهریزی درسی انجام دهد و ارزیابی هم با خود مدرسه باشد و وزارتخانه هم با آن کاری نداشته باشد؛ یک تفسیر این است. یک نگاه هم این است که برنامهی کلان باید نوشته شود و مدرسه با تعریفی که برای آن انجام میگیرد و حد و حدودی که برای آن مشخص میشود متناسب با آن طراحی کلان را انجام دهد این دو تعریف وجود دارد. بنابراین همین هم اگر باشد باید روشن شود.
وی اضافه کرد: مدارس اصلاً نمیدانند این طرح چیست؟ برخی از مدارس که آن را فهم کردهاند، بهخوبی از پس اجرای آن بر آمدهاند، اما مدارسی که این شرایط را ندارند اصلاً سراغ آن نرفتهاند. اشکال بعدی خلاء برنامهای است؛ یک برنامهی دقیقی که راهکار 5-5 با این برنامه به ثمر بنشیند، وجود ندارد. مشکل بعدی موانع اجرایی است؛ که این موانع چهار دسته است، دستهی اول ضعف توانایی و باور به این کار در سطح مدرسه است، یعنی وقتی به اجرا میرویم، چه کسی میخواهد آن را اجرا کند، یک دسته از موانع محدودیت زمان است؛ زمان دقیقی برای آن مشخص نشده است، گفتهاند زمانهای اضافهی مدرسه را برای این طرح اختصاص بدهید، بحث بعدی منابع و امکانات این کار است، که پیشبینی برای آن صورت نگرفته است. مانع آخر تراکم برنامههای ستادی است، که بخشی از آن به همان ابهامهای شناختی برمیگردد. در طرح به اقتضائات محیطی و منطقهای اشاره شده است، اگر معاون پرورشی همهی اینها را انجام میدهد، چرا آن را جزو این طرح نمیدانیم.
محبی گفت: با توجه به اینها پیشنهادی برای سال بعد و پیشنهادی برای امسال دارم؛ پیشنهادم برای سال بعد این است که شورای هماهنگی علمی الگوی جامع کاهش تمرکز را آماده کند و در دستور کار قرار دهد و این سه نکته را داشته باشد، یکی تعیین تکلیف مفاهیم و عبارتهای مربوط به کاهش تمرکز، دوم الگوی عملیاتی برای کاهش تمرکز ارائه دهد، به گونهای که همه چیز روشن باشد و سوم یک برنامهی دقیقی برای اشاعه، فرهنگسازی و توانمندسازی ارائه دهد. اما برای امسال پیشنهاد میکنم مبنای ما دستورالعملی باشد که صادر شده است اگر مبنای ما این باشد در راستای آن کارهایمان را انجام میدهیم. شورای راهبری هم نقشش منحصر به نظارت و ارزیابی شود. در نهایت بر اساس رصدی که میکنیم اگر دیدیم خوب اجرا نمیشود بلافاصله شورای راهبری و معاونت را دستور به گزارش میدهیم.
وی با اشاره بر اینکه مدارس دغدغهمند و برنامهمحور برای دانشآموزان خود خارج از بخشنامه برنامهی غیرتجویزی دارند گفت: این مدارس در حوزهی کار و فناوری، کار خودش را انجام میدهد و حوزهی مهارتهای زندگی هم چندان وابسته به کتاب عمل نمیکند. اما اگر این کار را بهصورت رسمی انجام دهیم زیر سؤال میرود که راهکار 5-5 این را نگفته است و فراتر از این گفته است.
350 مدرسه فنیوحرفهای آمادهی اجرای طرح بوم مدرسه
افشار بهمنی مدیرکل دفتر تألیف کتابهای فنیوحرفهای و کاردانش گفت: تاکنون چیزی که در دفتر ما بحث شده همین فضای ابهامی است که دکتر محبی بحث کردند، یعنی سطح آزادسازی برنامههایمان برای کاهش تمرکز با اقتضائات برنامهی ویژهی مدرسهی بوم باید در چه سطحی باشد. چه برای امسال و چه برای سال آینده در بخشنامهای که ارسال شده بود، اعلام کردهایم که تا 5% هنرستانها برنامهی ویژهی مدرسه را برای امسال عملیاتی کنند، اولین سؤال که پیش میآید این است که؛ اگر بخواهیم در حوزهی شایستگیهای فنی و شغلی این آزادسازی را انجام دهیم و به استان بگوییم که طراحی کلان و آن شایستگیهای اساسی که مشترک حوزهها هست را خودت برو احصا کن و یا اینکه من کلیاتش را اشاره میکنم شما برنامهی درسی را تدوین کنید؛ یعنی چارچوب آن را سازمان تعیین میکند، در مشاغل و حرفههای صنایع دستی برنامهی درسی تدوین کنید، یا این را بهعهدهی خودش بگذارم. جوابش این بوده که بخش طراحی کلان را آن شورای راهبری که مستقر است انجام دهند و تدوین برنامهی درسی آن ساعتی که آزاد شده هنرستانها انجام دهند. مصداقاً برای امسال معین شده که از حدود 7 هزار هنرستان پیشبینی شده، 350 هنرستان روی این موضوع به اقتضای حوزهی حرفهای خودشان کار کنند. یک هنرستان کشاورزی داریم که به آن گفتهایم شایستگیهای کلانی که در حوزهی کشاورزی است در وادی فناوریهای نوین برنامههای درسی تدوین کنید و ارائه دهید. این را باید به مفاهمه برسیم که شورایعالی و شورای هماهنگی سازمان این سؤال را نپرسد که به چه مجوزی این کار را انجام دادهاید. برای اینکه به این مشکل بر نخوریم برای آن 350 مدرسه طراحی کلان را انجام میدهیم، دو راهکار پیشنهاد دادهایم؛ یکی اینکه در جدول دروس فعلاً 240 ساعت در اختیار هنرستانها است. ماهیت آن در راهکار 5-5 که گفته مشاغل و حرفهای بومی را آموزش دهید نزدیک است. در این کارگروه گفتهاند برای این 240 ساعت کارورزی در استان، منطقه و هنرستان بر اساس توانمندی مرکز ملی آمار ایران مشاغل بومی احصا شود و صرفاً در مشاغل بومی رشتهی امور زراعی و امور باغی کار کنید.
بهمنی گفت: راهکار دوم اینکه یک الگوی برنامهریزی منطقهای طراحی شد که اعتباربخشی شده که اگر استانی خواست در مقیاس طراحی برنامهی درسی ورود کند، بسترهای نظری و عملیاتی آن را روشن کرده باشیم. مثلاً در شاخهی کاردانش در استانهای کرمان، سیستان و استانهای جنوبی راجع به بلوچدوزی کار کنیم، این الگو در فرآیند برنامهی درسی، نیازسنجی و هدفگذاری روشن میشود و خروجی آن این است که باید برای این 350 هنرستان آموزش دهیم و قطببندی کنیم. اما یک چالش داریم، در این چالش دیگر با یک ساعت آزادسازی روبهرو نیستیم، منجر به طراحی یک رشتهی جدید یا به روزرسانی یک رشته موجود میشود؛ یعنی مقیاس کاهش تمرکز آن را توسعه میدهد. هر دوی این راهکار الان آماده است.
وی ادامه داد: چند سؤال مطرح است؛ جغرافیای استان جنسش راهکار 5-5 است یا خیر؟ اگر هست پس حتی برنامهی درسیاش را ما نباید انجام دهیم. سؤال دوم این است که طراحی کلان ما در برنامهی درسی بر مبنای حوزه به حوزه باشد یا رویکرد تلفیقی داشته باشیم؛ برای مثال درس هنر و کار و فناوری در دورهی ابتدایی، برنامهی درسی موجود این دو را روی میز بگذاریم و همپوشانیهای آنها را استخراج کنیم. طی یک مطالعهی ضمنی نشان میدهد که اگر یک کارگروه عمیق متمرکز باشد شاید بتواند با این رویکرد چالشهای جداول دروس را حل کند. شایستگیهایی که در حوزهی فرهنگ و هنر ابتدایی است، قابلیت ارائه در یک برنامهی متمرکز را دارند و حتی میتواند بهصورت کاهش تمرکز ارائه شود. به جوابی که رسیدهایم این است که قابلیت این تلفیق وجود دارد، بهصورت مصداقی در فنیوحرفهای باید بگویم ایمنیهای موجود در محیط کار، کارآفرینی و اخلاق حرفهای، اینها ماهیتشان جوری است که هم بهصورت تلفیقی و هم بهصورت مستقل داریم اما تلفیقش باید بیشتر محقق شود. اگر براساس برنامهی امسال بوم بخواهیم پیش برویم چالشهای شورایعالی را داریم، کمااینکه سال گذشته شدیداً مخالفت شد.
معصومه نجفی پازوکی مدیرکل دفتر تألیف کتابهای آموزش عمومی و متوسطهی نظری با تأکید بر اینکه اگر طرح بوم از دفتر جدا شود به نتیجه نمیرسد، گفت: اینکه مسئله اصلی را زمان بدانیم درست نیست، در برنامهی ادبیات بخش نیمهتجویزی گذاشتهایم، آن قسمتهایی که حدود 15% به استان بهعنوان ادبیات بومی سپردهایم، خالی است و نمیدانند با آن چه کار کنند، حتی به استانها سپردهایم اگر معلم بهصورت مجزا محتوا تولید نمیکند، این محتوا در ادارهی آموزش و پرورش تولید شود و به معلم ابلاغ گردد.
هر مدرسه به مثابهی یک زنجیر از زنجیرهی تحول در نظام آموزشی
محمدصالح مذنبی سرپرست دفتر انتشارات و فناوری آموزشی با اشاره بر اینکه هر نوع تحولی که میخواهد انجام بگیرد با موانع و مشکلاتی مواجه میشود که مجری را وادار به انصراف از آن میکند، گفت: وقوع انقلاب اسلامی مثال موفقی در این زمینه است، چرا که این انقلاب بهصوت تدریجی به ثمر رسید. بنابراین هر برنامهای که تدریجاً صورت بگیرد به موفقیت نزدیکتر میشود، بر این اساس پیشنهاداتی وجود دارد، بها دادن به گروههای آموزشی، مناطق و مدرسه نمونهای از آن است، گروهها ظرفیت بسیار بالایی دارند، آنها بهخوبی میتوانند آنچه مدنظر ماست را ترجمان کنند و در استان مربوطهی خود پیادهسازی کنند، مشروط بر اینکه گروه احساس کند در پیادهسازی این کار دارای تشخص است و از آن حمایت معنوی و مادی شود. دوم سطحبندی مدارس است، مدارس در چند سطح میتوانند به این طرح پیوند بخورند، آنهایی که در سطح عالی محسوب میشوند، میتوان به آنها پیشنهاد داد که هم خودشان نقطهی آغاز و پایان باشند و آن دستهای که در پایینترین سطح هستند باید گفته شود برای اینکه به سطح بالاتری برسند و یک زنجیر از زنجیرههای تحول تبدیل شوند، از طرحهای تجویزی استفاده کنند.
وی ادامه داد: سوم پایگاه دادههاست که مدرسهها در سطوح عالی بررسی شوند، خودشان از بین این برنامههای متعدد و متکثر انتخاب کنند که ما برای آن پایگاه داده اعلام آمادگی میکنیم. نکتهی بعد مسئله مصوبه 828 است که باید لحاظ کنیم مدارس بر اساس اختیاراتی که به آنها تفهیم میشود یک میدان وسیعی را متصور باشند که در آن میتوانند فعالیت کنند. مخصوصاً مدارسی که در سطح عالی هستند، احتمال عدول از این بخشنامه را دارند. نکتهی آخر اینکه ما برای آن محور اشاعهای در این راستا میتوانیم عملیات ویژه رسانهای کنیم تا این کار اشاعه پیدا کند. برای سال آتی یک طرح اشاعهای در ستاد ارائه کنیم که اگر مورد وفاق باشد، همه را به سمت اجرای این طرح سوق دهد. لذا بین ما و بخشهای مختلف آموزش و پرورش اشتراکاتی باشد که از منظر حکمرانی باید به موضوع توجه شود.
الگوی برنامهریزی درسی نیازمند تکمیل و پیگیری است
دکتر ملکی در پایان این جلسه ضمن جمعبندی مباحث، گفت: برای امسال مبنا را همان شیوهنامهای که در زمان آقای بطحائی به استانها ارسال شده و بخشنامهی آقای کاظمی هم بر همان اساس شکل گرفته، پیش میرویم. طرح بوم را حتی میتوان با حفظ نظام متمرکز اجرا کرد. در همین الگوی متمرکز فعلی آن 5-5 را بهتر از شرایط کنونی میتوان اجرا کرد. من البته موافق نیستم سازمان پژوهش دیگر کاری با این طرح ندارد. درست است که اجرا را به معاونهای آموزشی سپردیم، منتها آن اجرا با این شورای راهبری باید هماهنگ شود. ما در سازمان پژوهش باید به فکر کارهایی برای توانمندسازی معلمان، مدیران و حتی والدین باشیم. طراحی محتوا و آموزش مدیران، معلمان و والدین با ما است.
وی گفت: الگوی برنامهریزی درسی هم خودش نیاز به پیگیری و تکمیل دارد و باید به معلمان آموزش داده شود. این کار صورت نگرفته که وظیفهی سازمان ما است. کار از این لحظه باید در دفاتر انجام شود. بنابراین در شورای معاونان دفاتر این مسئله را هم جزو مسائل قابل بررسی در نظر بگیریم و به جمعبندی برسیم. سه کمیته باید در دفاتر باشد، اعضای ثابت شورای معاونان دفتر است که استفاده از دیگران بسته به نظر خودشان است.
در اجرای این طرح یک برنامهی کوتاه مدت و یک برنامه بلند مدت وجود دارد؛ بلند مدت این است که کاهش تمرکز در نظام آموزش و پرورش باید وضعیتش مشخص شود. چون نظام برنامه ریزی درسی یکی از اضلاع آموزش و پرورش ماست حال اگر از فردا بیاییم برای کاهش تمرکز برنامه ریزی درسی بحث کنیم به ابهام بر می خوریم، بنابراین در بلند مدت باید این را بحث کنیم. اما یک برنامه کوتاه مدت داریم که برای آن باید بیاییم در همین شورا ظرف یکی دو هفتهی آینده قراری بگذاریم و دوستان بر روی این قضیه فکر کنند و به یک حاصلی برسیم؛ اینکه مناسبترین شیوهی عملیاتی کردن راهکار 5-5 چیست؟ اصلاً این سؤال مطرح نشده، بنابراین شیوههای مختلف مواجهه با آن وجود دارد. فنیوحرفه ای یک جور و نظری یک جور. منتها ممکن است چند جلسه لازم باشد مدلی ارائه دهیم و به یک نتیجه برسیم، دفاتر از این لحظه برای امسال مسئولیت دارند.
انتهای پیام
ارسال نظر