
به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، در واژهشناسی (ترمینولوژی) آموزش و پرورش در تعریف واژه سند/Document/Instrument/Act آمده است: هر مطلب، نوشته، «دلیل» و مدرک قابل تمسک که بتوان در مقام دعوی یا دفاع، براى اثبات چیزى به آن اعتماد و استناد کرد، بهویژه نوشتهای که از پشتوانه قانونی و اجرایی برخوردار است که براساس درجه اعتبار و توان اثباتی، به دوگروه «رسمی» و «عادی» تقسیم میشود؛ بنابراین سند یک مفهوم عام است که هر تکیهگاه و راهنمای مورد اعتمادی را شامل میشود که بتواند اعتماد دیگران را به درستی یک ادعا جلب کند؛ مانند نوشته، گفته یا اقرار، چنانکه گفته میشود، فلان خبر دارای سند معتبر بوده و مقصود این است که شخصیّتهای معتبر و مورد اعتمادی آن را نقل کردهاند، مهر و امضای قاضی، حکم و فرمان پادشاهی، چک، سفته، دست نوشته و مکتوبی که بدان اختیار شغل و مُلکی را به کسی بدهند که در اصطلاحات ذیل بهکار رفته است:
مدرک: گاهی به مطلق دلیل، اعم از نوشته و لفظی، هر نوع نوشته خطی، چاپی، تصویری یا به صورتهای دیگر و هر شیئی مادی را که بتوان از محتوای آن اطلاعاتی بهدست آورد «دبیزه» یا «مدرک» میگویند. در اینصورت مراد، مدرک است و همین معنی عبارت ‹‹سند کتبی›› استعمال شده است. هر سندی نوشته است اما هر نوشتهای سند نیست؛ هم چنانکه ماده 1285 قانون مدنی، شهادتنامه را سند ندانسته است.
اطّلاعات مضبوط: اعم از نوشتاری، دیداری، شنیداری و کلیه اوراق، مراسلات، پروندهها، عکسها، نقشهها، کلیشهها، فیلمها، نوارهای ضبط صوت و سایر اسنادی که توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی ایجاد شده یا در دستگاهها و سازمانهای دولتی تهیه یا به دستگاه دولت رسیده است و بهطور مداوم در تصرف دولت بوده و از لحاظ اداری، مالی، اقتصادی، قضایی، سیاسی، فرهنگی، علمی، فنّی و تاریخی به تشخیص نهاد ذیصلاح، ارزش نگهداری داشته باشد.
در معنای عام: هر گفته، اماره یا نوشته مورد اعتمادی که بتواند درستی ادعایی را ثابت کند.
در معنای خاص: همان موضوع نوشته است. (در آیین دادرسی مدنی هر جا از اسناد بحث میشود، معمولاً همین معنا مورد نظر است)، به بیان دیگر، هر نوشتهای که در مقام دعوا یا دفاع بتوان به آن استناد کرد.
دین: نوشته اگر برای تعیین وام یا طلب باشد آن را تمسک، سند دین، سند طلب «Effet» می نامند.
راویان یا روات حدیث: در علم درایه، جمع سند و بهمعنی مجموعه راویان یک حدیث است که متن یک حدیث از آنان نقل شده و به ما رسیده است، در حقیقت انتساب حدیث است به گوینده اصلی آن، یعنی پیغمبر اکرم(ص) یا امام(ع).
واژهای که برای بیان قواعد حقوقی در رابطه با یک کنوانسیون بهکار میرود؛ مانند سند نهایی سومین کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریاها که در واقع جزء لاینفک کنوانسیون 1982 حقوق دریاهاست.
هرگونه مدرک و نوشتهای که بهطور رسمی یک حکم قانونی یا قراردادی را تبیین کند و قابل استفاده یا استناد باشد.
واژهای عربی و از ریشه (فعل ماضی) بهمعنی دلیل و چیزی، اعم از نوشته و غیر نوشته، که به آن اعتماد کنند و قابل استناد باشد، تکیه گاه، حجت، نوشته، دست آویز، اوراقی که دارای ارزش مالی است، رسید، ادعانامه، نوشتهای که وام یا طلب کسی را معین سازد یا مطلبی را ثابت کند، مدرک مستند. از مشتقات این کلمه؛ استناد، مستند، اَسناد و غیره تقریباً به همان معنی که در زبان عرب معمول است در فارسی نیز بهکار میرود؛ مفرد اسناد.
سند تاریخی/Historical Evidence/Document: سند یا مدرکی که شامل مرور زمان شده و بهدلیل گذشت زمان طولانی، ارزش تاریخی پیدا کرده و قابلیت نگهداری دائم را دارد. اسناد تاریخی معمولاً در بایگانیها و محلهای امن یا بهصورت ایمن در آرشیو ملّی نگهداری و برخی از مواقع و در صورت نیاز نمایش داده میشوند.
آنچه قابل ذکر در تاریخ باشد، قابل ضبط در تاریخ، قدیمی، بسیار قدیمی؛ هر چیز منسوب به تاریخ.
سند تحوّل بنیادین/Fundamental Reform Document of Education: نوعی سند رسمی پایه، نقشه مدوّن و مصوب که برای ترسیم حرکت آموزش و پرورش کشور در افق چشمانداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران که بر پایه بنیانهای نظری (فلسفه تربیت، فلسفه تربیت رسمی و عمومی، رهنامه نظام تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران) تدوین شده و مشتمل بر بیانیه ارزشها (مبانی نظری و اصول)، مأموریتها، اهداف، راهبردهای کلان، اهداف عملیاتی و راهکارهاست. این سند پایه، ملاک و راهنمای تصمیمگیریهای اساسی برای هدایت، راهبری و نظارت بر استقرار نظام تربیت رسمی و عمومیکشور و زیرنظامهای آن در سطح ملّی و بهمنظور تحقق تحوّلات محتوایی و ساختاری مورد استناد و استفاده قرار میگیرد. قلمرو این سند، عرصههای توسعه، اعم از اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و در ارتباط با آموزشوپرورش است و برای آنها تعیین تکلیف میکند و در این قلمرو نظام آموزش و پرورش شامل سطوح قبل از دبستان تا پایان تحصیلات دبیرستانی، پیشدانشگاهی و آموزشکدههای فنی - حرفهای مربوط به آموزشوپرورش است. این سند پس از بررسی و تصویب در شورایعالی آموزشوپرورش، در جلسات 681 تا 697 در تاریخهای 89.11.12 تا 90.7.5 به تصویب شورایعالی انقلاب فرهنگی نیز رسیده است.
سند تحوّل راهبردی
سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران/IR.Of Iran’s Vision Plan: سندی که در آن، برنامههای طولانی مدت و چارچوبهای مورد انتظار کشور در آینده، بر مبنای ارزشها، باورها و زیر ساختهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و فناوری ترسیم شده است.
سند رسمى/Official Document: در اصطلاح ثبتی، سندى که برابر مقرّرات قانونى و قوانین رسمی در اداره ثبت اسناد و املاک، دفا تر اسناد رسمی یا در هر مرجع صلاحیتداری، در حدود صلاحیت آنها تنظیم، مهر و امضاشده و در دفاتر مربوط به ثبت رسیده باشد. در واقع رابطه سند رسمی موضوع قانون مدنی با سند رسمی موضوع حقوق ثبت، عموم و خصوص مطلق است و تمام محتویات و امضاهای مندرج در آن معتبر خواهد بود، مگر آن که مجعول بودن آن ثابت شود.
اسناد ثبتی که شایسته طبقهبندی، نگهداری و حفاظت باشد.
سند قانونی؛ مقابل سند معمولی یا عادی.
سند عادی/Unofficial Document: نوشتهای که در هیچ مرجع قانونی و ذیصلاح تنظیم نشده و به ثبت نرسیده باشد.
سند معمولی، متداول؛ در مقابل سند غیررسمی
سند ملّی توسعه بخشی/National Development Plan: نوعی سند راهبردی که با توجه به قابلیتها، امکانات، محدودیتها و مسائل اساسی، جهتگیریهای اصلی، هدفهای کمی و کیفی بلندمدت و میانمدت، فعالیتهای محوری و سیاستهای فضایی و منطقهای و همچنین اقدامهای مهم محوری و فعالیتهای اولویت دار توسعه بخش یا سازمان را تبیین میکند. اسناد ملّی توسعه امور بخشی، به پیشنهاد مشترک سازمان مدیریّت و برنامهریزی کشور و دستگاههای اجرایی ذیربط تهیه میشود.
سند ملّی توسعه فرابخشی[ویژه]/Comprehensive National Development Plan: مجموعهای از چند طرح و فعالیت با پوشش فراگیر برای مناطق و بخشهای مختلف، مانند قلمرو تأمین اجتماعی، فقر زدایی و اشتغال که زمانبندی، اولویتهای زمانی موضوعی (بخشهای مختلف) و مکانی (استانهای مختلف) اجرای طرحها و پروژههای آن در این سند مشخّص میشود.
سند ملّی/Act/Plan/National Document: نوعی سند راهبردی که جهتگیریهای اصلی بخش، استان یا طرحهای ویژه را در چارچوب تحقق چشمانداز بیست ساله توسعه، تبیین کرده و حسب مورد به تصویب مجلس شورای اسلامی یا هیأت وزیران میرسد.
وابسته و مرتبط به یک دولت، آنچه مربوط به ملت است؛ منسوب به ملت و آنچه که در ید و اختیار ملت است و گاهی توسعاً در زبان فارسی دولتی را نیز به سبب وابستگی دولت به ملت، ملی گویند.
سند نهایی/Agreement/Document/Final Act: یک بیانیه رسمی یا خلاصه مذاکرات کنگره یا مجلسی که در آن، معاهدات مورد مذاکره قرار گرفته، نام برده شده یا به اختصار توضیح داده شده است. البته امضای این سند به منزله قبول تعهّداتی نیست که در آن آمده است، بلکه باید هر معاهدهای بهطور جداگانه امضا شود؛ مانند: سند نهایی کنفرانس صلح 1899 لاهه.
ارسال نظر