به گزارش واحد خبر روابط عمومی و امور بینالملل ششمین جلسه از نشستهای دلالتهای قرآنی برنامه درسی ملی با سخنرانی دکتر حسن ملکی در سالن اجتماعات سازمان برگزار شد.
دکتر ملکی در ابتدای سخنانش با بیان اینکه ما در برنامه درسی هر وقت از علم حرف میزنیم باید برداشتمان را از علم شفاف و تصریح کنیم، به سه دسته از نظریههای برنامه درسی اشاره کرد که نگاهشان به علم؛ به عنوان منبع برنامه درسی متفاوت است. دسته اول علم را محصور ساختار دانش می داند و برای یادگیرنده هیچ هویت و اصالتی قائل نیست. دسته دوم با نام کار آیی اجتماعی، علم را تا حد یادگیری رفتار و مهارت تقلیل داده است . در دسته سوم از نظریات برنامه درسی، یادگیرنده محور اصلی بوده و سازنده گرایی مطرح می شود .
وی گفت: فلسفه و زیربنای نظری ما فطرتگرایی توحیدی است که برنامه درسی ملی ما برمبنای آن طراحی گردیده است و باید از الهامات قرآنی و دلالتهای آن در تدوین برنامههای درسی استفاده نمائیم.
دکتر ملکی در این راستا به چهار دلالت قرآنی اشاره کرد : اولین دلالت این است که نباید به علم تجربی اکتفا کرد چون تنها ابزار آن حس و تجربه هستند و می تواند دچار خطا شود. علم تجربی فقط به علل قوام مثل شکل ظاهری، علل مادی و اجزا توجه دارد در حالی که ما باید در برنامه درسی به علل وجودی که شامل علت فاعلی و علت غائی نظام هستی هستند نیز، بپردازیم. در تدوین برنامه درسی با علم تجربی تضادی نداریم ولی آن را ناقص می دانیم و با واقعیت ناقص، برنامه درسی توحیدی نمی توان نوشت. کارشناسان ما در حوزههای تربیت و یادگیری باید مشرف به علوم اربعه باشند تا محتوایی را که برای یادگیرنده تهیه میکنند در عین حالی که استدلال و تجربه را در آنها فرا میخواند، خدا را هم شاهد دیده و ناظر بدانند. کتابهای درسی ما بایدکتابهای تکوینی باشند که کار و فعل خدا را به تصویر بکشند
ایشان در ادامه افزود: ما براساس فرهنگ قران و اندیشه دینی مان به علم نافع اعتقاد داریم و این دلالت دوم ماست. حوزههای یادگیری باید نسبت خود را با علم نافع (علم ناظر بر حل مسئله) مشخص کنند. در هر درس و هر پایهای باید دید چه میزانی علم نافع در آن لحاظ شده است و مصداق آن، در هر برنامه درسی مشخص شود . علم نافع ناظر بر حل تمامی مسائل اجتماعی است و به جامعه اسلامی عزت میدهد. کارشناسان حوزههای تربیت و یادگیری ما در سازمان باید در عرصه علم نافع مسألهخواه و مسألهیاب باشند تا با تدوین و طراحی متون مناسب بستری فراهم آید یادگیرندگان نظام تعلیم و تربیت ما هوشیار، حساس به جامعه و مسائل اجتماعی و علوم پایه و ... تربیت شوند.
ملکی با بیان اینکه پیوستگی علم و اخلاق نیز دلالت سوم است اظهار داشت : ما در برنامههای درسی نباید در حصار توصیف بمانیم بلکه باید به سمت تجویز هم پیش برویم. به بایدها و نبایدها در کنار هستها توجه کنیم. علوم و تعلیم با ارزشها و اخلاق ارتباط و اخوت دارند. در رسالت انبیا نیز تزکیه در کنار تعلیم آمده است .البته باید در حوزههای یادگیری حواسمان باشد اصالت هر کدام حفظ شود. علم محوریت دارد ولی باید با اخلاق تنظیم شود و یادمان باشد نباید افراط کنیم واخلاق زده یا ارزش زده شویم .
دلالت چهارمی که ایشان آن را بسیار مظلوم خواند مقابله با اندیشه قارونی است که در برابر اندیشه قرآنی مانع تربیت یادگیرندگان فکور، علمی با تواضع و توسل و توکل لازم میشود. همه چیز وابسته و از آن خداست نباید با تفکر قارونی اجازه دهیم در بچههایمان غروری مستقل از وابستگی به خداوند شکل گیرد. باید تفکر و عقل را بهعنوان پیامبری درونی در فرزندانمان تقویت کنیم. عقل در مکتب دینی ما بسیار پربهاست و هر چه را عقل امضا کرد شرع هم همان را تایید میکند.
دکتر ملکی در پایان تأکید کرد: اینکه ما بگوئیم در حال همسو سازی برنامه درسی با برنامه سند درسی ملی هستیم بسیار اشتباه است. درس ملی باید مبنا باشد و لازم است حوزههای یادگیری را با مبانی فراموش شده در سند تحول و برنامه درس ملی پیوند زد . اتصال بین مبنا و بنا بزرگترین وظیفه کارشناسان حوزههای یازدهگانه تربیتی و یادگیری سازمان پژوهش خواهد بود.
ارسال نظر