در ادامه سلسله نشستهای اندیشهورزی دفتر انتشارات و فناوری آموزشی، اولین نشست هماندیشی سال 1401 در سالن جلسات سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، با ارائه پژوهشی علمی به امید کاربست نتایج آن و نیز برنامههای دفتر با هدف جهتگیریهای تحولی نظام تعلیم و تربیت برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، این جلسه که با حضور معاونان، رؤسای گروهها و کارشناسان دفتر انتشارات و فناوری آموزشی و نیز سردبیران، مدیران داخلی و دستاندرکاران تولید و انتشار مجلات رشد برگزار شد، محمدصالح مذنبی، مدیرکل دفتر انتشارات، طی سخنانی، ضمن بیان جهتگیریهای راهبردی دفتر، برنامهها و فعالیتهای آینده دفتر در سال 1401 را برشمرد.
مذنبی در ابتدای این جلسه با تبیین مفاهیم سوره «والعصر» عنوان کرد: «انسان با همه موجودیت خود همواره در ضرر و زیان است. مدام در نگرانی است که در زندگی نبازد و داشتههایش را از دست ندهد. در بین عموم انسانها، گروهی هستند که به دلیل ایمان حقیقی به پروردگار، از زیانکاران نیستند. ایمان یعنی دلدادگی و دلبستگی به ذات باریتعالی. ایمان برای افرادی که به خدا متصل هستند امر قلبی است؛ اما این هم کافی نیست. فرد پس از ایمان و دلبستگی به پروردگار، باید اهل عمل صالح هم باشد. بهعبارتدیگر، سودمندان هم ایمان دارند و هم پای ایمانشان را با عمل صالح خود آبیاری میکنند. این رفت و برگشت بین ایمان و عمل صالح است که آنها را رشد میدهد. حال این پرسش مطرح است که آیا همه مؤمنان به خدا و عاملان به عمل صالح از زمره زیانکاران خارج میشوند؟ »
حقجویی، حقطلبی و حقخواهی؛ ویژگی مؤمنان حقیقی
اگر حق عیان باشد، همه انسانهای عالم به دنبال آن هستند. اما حق سنگین و تلخ بوده و در مقابل آن، باطل سبک و شیرین است. اینکه در قرآن به حق توصیه شده، مهم است. «حقجو، حقطلب و حقخواه» باشیم؛ یعنی باید به خودسازی توجه داشته باشیم، تا در هیچ شرایطی از حق دست برنداریم. با گذر از همه مراحل ایمان و عمل صالح، یک نکته دیگر نیز وجود دارد و آن ایناستکه مؤمنان، خود و دیگران را به صبر و استقامت و پایداری در مسیر حقطلبی، حقخواهی و حقجویی توصیه میکنند؛ که این تبلور ایمان در عرصه اجتماع است و تناه کسانی که مؤمن باشند و اهل عمل صالح و یکدیگر را به حق و پایداری در راه حق توصیه کنند، از دایره زیانکاران خارج میشوند.
سوره والعصر یکی از سورههای متناسب، روشن و صریح از در امر اجتماعی، آرمانی و تشکیلاتی است. از این سوره به دلالتهایی برای خدمت و فعالیت در مجموعههایی که حضور داریم، دست مییابیم و برایمان روشن میشود هر یک از ما تا چه اندازه در زمره زیانکاران
هستیم و تا چه حد از آن فاصله داریم؟ همواره باید این چند سؤال برای همه ما وجود داشته باشد که آیا سازمانی که در آن خدمت میکنیم، سازمانی باورمند به ذات باریتعالی است؟ آیا دلبستگی ما به خدا، با عمل صالح همراه است؟ من در نقطهای که قرار دارم چه کاری را باید انجام بدهم که مصداق عمل صالح باشد؟ حق در سازمان ما چیست؟ در هر جایگاهی که قرار داریم، در بخش مجلات، ساماندهی منابع آموزشی و تربیتی، فناوری آموزشی و تولید محتوا و رسانه؛ حق چیست؟ و چگونه میتوانم آن را توصیه کنم و چگونه باید در راه آن، و برای تحقّق آن در جایگاهی که قرار دارم، پایداری کنم؟ تأمل روی این مسائل و پرسشها، یافتن پاسخ برای آنها و ایستادگی روی آن، ما را از زیانکاران دور میکند.
لزوم آگاهی همکاران دفتر انتشارات، از دستاوردهای پژوهشهای دروم و برون سازمانی
آخرین چهارشنبه هر ماه را به ارائه یافتههای پژوهشهایی که در دفتر و سازمان انجام میشوند، اختصاص دادهایم؛ تا همکاران و عزیزان حاضر در دفتر، در جریان فعالیتها و تحقیقات انجامشده، همچنین آخرین دستاوردهای علمی در امور کاری و تخصصی سازمان قرار گیرند. انشاءالله این کار مهم و لازم باید تا پایان سال بهطور منظم انجام شده و با جدیت پیگیری شود.
ضرورت کاربست یافتههای پژوهشی، در برنامهریزیها
از موارد لازم و ضروری ایناستکه در جریان پژوهشها قرار گرفته و کاربست یافتهها را در واحدهای خود مهم بدانیم. التزام به یافتههای پژوهشی در نظر و عمل به تقویت عملکرد اعضا و دفتر کمک خواهد کرد. این جلسات باید حداقل همه ما را به این سمت سوق دهد که در فعالیتهایمان، هر کار و برنامهای را بر اساس پژوهش و یافتههای پژوهشیِ متقن قرار دهیم و از اینکه بخواهیم آنچه را خودمان گمان میکنیم درست بوده و استنباط ما این است که صحیح است، انجام دهیم، پرهیز کنیم.
فرهنگسازی انجام کارِ پژوهشی، برنامهریزی و اقدام جهت انجام آن، از اموری است که امید به پیشرفت آینده دفتر و سازمان را بیشتر میکند. اگر اینگونه عمل نشود، هر لحظه ممکن است در تشخیصهای خود، به خطا دچار شویم. همچنین باید روی این مسئله دقت کنیم که پژوهشهای قوی و دقیقی انتخاب شوند که بر پایه ضرورتها و نیازهای امروز آموزشوپرورش، نسل امروز ما و عوامل تعلیموتربیت مانند معلمان، مربیان، مشاوران و مدیران انجام شده باشند. باید موضوعاتی انتخاب شوند که گرهی از گرههای نظام تعلیموتربیت باز کرده و مسئلهای را حل کنند.
برنامه دفتر انتشارات در سال 1401 این است که برنامهها و مأموریتها، از دل جلسات نقد، بررسی و تحلیل چندجانبه، تهیه شده و به دست بیایند. ما به دنبال تکمیل و ارتقاء برنامهها و طرحهای مطرح برای سال 1401 هستیم؛ با اهتمام بر معارف نورانی سوره والعصر که گفته شد، در حد و اندازه، و انتظاری که از سازمان پژوهش وجود دارد. از خداوند متعال کمک و نصرت بخواهیم تا بتوانیم در این مسیر گام برداشته و موفق باشیم.
تسریع در ایجاد مفاهمه و انجام وظایف
تسریع در امور خوب است، اما تعجیل نه! من همواره روی این مسئله تأکید دارم که در امور و انجام برنامهها و فعالیتها، نخست مفاهمه و همفکری در سازمان شکل بگیرد تا همه با هم روی ضرورت کار و اقدامهای پیشرو به تفاهم برسیم، سپس اقدام صورت گیرد.
ضرورت عملکرد انقلابی، در نظر و عمل
من خیلی موجز و خلاصه در اینباره نکتهای را مطرح میکنم. برخی آگاهانه و برخی هم ناآگاهانه، خاستگاه انقلاب مردمی ایران را اسلام و ارزشهای الهی عنوان نمیکنند و ایدئولوژی را از انقلاب ما برمیدارند. شما اگر ایدئولوژی و تفکر الهی و ارزشی را از انقلاب بگیرید، در مرحله بعد میتوانید هر اقدامی علیه این انقلاب انجام دهید. این خطا در اندیشمندان ما هم در حال وقوع است. این نشان میدهد تفاوت عامل و علت را متوجه نشدهایم. برخی از اندیشمندان که درباره چرایی انقلاب قلم میزنند، از این موضوع غفلت دارند؛ درحالیکه مردم ما اسلامخواه بودند که انقلاب کردند. مردم در پی تمدن بزرگ اسلامی بودند و هستند. اتفاقاً ما باید ببینیم معنای انقلابیبودن و انقلابیماندن چیست که مدام در کشور ما مطرح میشود انقلابی عمل کنید و انقلابی بمانید.
«انقلاب اسلامی»؛ دو مفهوم توأم و جدا ناپذیر تا تحقق تمدن اسلامی
یک نویسنده بزرگ مقاله خوبی نوشته و عنوان کرده بود اگر خاستگاه انقلاب اسلامی تمدنی نبود، نمیتوانست تا این مرحله ادامه پیدا کند. در انقلابهای بزرگ دنیا مثل فرانسه و روسیه یا در بیانیه استقلال آمریکا، میبینید ده بیست سال بعد از انقلاب آنها چه اتفاقی افتاده است و چه سرانجامی داشتهاند؟ در فرانسه، پس از چهل سال، دوباره حکومت دیکتاتوری برقرار شد؛ یعنی همان چیزهایی که علیه آن انقلاب شد، دوباره برمیگردد و حاکم میشود. در آمریکا، در بازه زمانی اندکی، بیش از یک میلیون انسان در جنگ آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی کشته شدند.
اگر انقلاب اسلامی ما در تفکر و خاستگاه تمدنی ریشه نداشت و اگر با تکیه بر فرهنگ و میراث گذشته مردم پیش نمیرفت، نمیتوانست چهل سال پیش برود و پرقدرت ادامه دهد. به همین خاطر شبکههایی مانند بیبیسی و دیگر شبکههای معاند مدام تلاش میکنند این اسلامیت را از انقلاب بگیرند و فقط از عنوان انقلاب 57 بدون قید اسلامی نام میبرند. البته مردم بین عمل و کار یک کارگزار و مدیر با خود اسلام تفاوت قائل هستند. مردم تفکیک میکنند بین حقیقتی که از اسلام میدانند و من مدیرِ اسلامی که ممکن است خطا کنم. ما بعد از ضربهای که در سال 57 با انقلاب اسلامی به طاغوت زمان زدیم که مرحله اول بود، چهار مرحله دیگر در پیشرو داشتیم. به طور کلی پنج مرحله وجود دارد. مرحله اول وقوع انقلاب برمبنای دین اسلام و نگاه تمدنی بود. مرحله دوم این بود که بر پایه آن نه گفتن به طاغوت، ارزشهای خود را در قالب «قانون اساسی» و بنای نظام اسلامی عرضه کردیم. مرحله سوم این استکه بر پایه این نظام اسلامی، دولت اسلامی تشکیل دهیم؛ دولتی که کارگزار است و تمام اجزا و ساختارهایش اسلامی است. بعد از آن هم شکلگیری جامعه اسلامی است؛ یعنی روابط، اسلامی میشود، مناسبات اسلامی میشود، آداب، فرهنگ، رسوم، ظواهر و معماری اسلامی میشود؛ بهگونهای که اگر کسی وارد جامعه ما شود، بگوید همهچیز اسلامی است. و آنگونه نباشد که مانند آن مسئولی که به تهران آمده بود و عنوان کرده بود در جامعه شما چه چیزی اسلامی است که خود را امالقرای اسلام قلمداد میکنید؟ اسلامی بودن ما معلوم نباشد! در مرحله پنجم و نهایی و بعد از همه این مراحل، باید زیستبومی بر مبنای اسلام شکل بگیرد که همان تمدن اسلامی است.
انتهای پیام
ارسال نظر