عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با بیان اینکه مجلات رشد میتوانند در جهت آگاهی سازی عمومی عمل کنند گفت: مجلات رشد با محتواهایی مناسب این فرهنگسازی را در اختیار دانشآموزان، والدین و معلمان قرار بدهند.
به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، چهاردهمین نشست از سلسله نشستهای اندیشهورزی رشد، با موضوع نشست علمی «مروری بر پژوهش ملی دیدگاهها و نظرات سیاستگذاران، دستاندرکاران و صاحبنظران در حوزه تعلیم و تربیت کودک: نگاهی بومی درباره سیاستهای متناسب قابل اتخاذ با تأکید بر نقش رشد اوان کودکی در یادگیری» با حضور معاونان، رؤسای گروهها و کارشناسان دفتر انتشارات و فناوری آموزشی، همچنین مدیران داخلی و دستاندرکاران تولید و انتشار مجلات رشد در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی برگزار شد.
دکتر مژگان فرهبد در این نشست علمی با معرفی فعالیتهای سازمان تعلیم و تربیت کودک اظهار کرد: این یک اتفاق بسیار خوبی است که برنامهریزی رشد و تربیت کودکان در مهد کودک به آموزش و پرورش سپرده شده است. با این کار میتوانیم برای آموزش کودکان از ابتدا تا پایان دوره تحصیلات برنامهریزی کنیم. البته در این مسیر گذر، چالشهایی نیز وجود دارد. باید بررسی میشد که چه اتفاقهای مثبت و منفی در دورانی که مهدکودکها در اختیار سازمان بهزیستی بودند پیش آمده است. اکنون که این وظیفه به آموزش و پرورش محول شده است چگونه سیاستگذاری و برنامهریزی کنیم؟
تأثیر دوران رشد در یادگیری کودکان
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با اشاره به تأثیر دوران رشد در یادگیری و روند رشد مغزی و تأثیر مغز در یادگیری گفت: ابتداییترین مدل برای دوران رشد مدل واکنشی (رفلکسی) است. مدل واکنشی رشد یک سیستم خطی است که از بازتابهای اولیه شروع شده و مرحله به مرحله پیش میرود تا به الگوهای ارادی حرکتی برسد. مثلاً زمانی که ما انگشتمان را کف دست کودکان میگذاریم و آنها دستشان را میبندند، این یک واکنش اولیه است.
در این مدل باور بر این بود با اتمام دوره واکنشهای اولیه به مرحله واکنشهای بعدی وارد میشویم. مثلاً زمانی که با یک صدا نوزاد را تحریک میکنیم و او سرش را به سمت صدا بر میگرداند، واکنشی نشان میدهد که ارادی و آگاهانه نیست. در مراحل بعدی وارد مرحله کنترل کردن سرش میشود. بعد از آن میتواند بدنش را کنترل کند و به تدریج به سمت واکنشهای ترکیبی میرود. واکنشهای ترکیبی پیش زمینههای واکنشهایی مثل تعادل، چهار دست و پا حرکت کردن، نشستن، برخاستن و... است. پس از این مرحله، الگوهای ارادی حرکتی ایجاد میشوند؛ مثل زمانی که کودکان راه میافتند و حرکت میکنند.
اما محققان متوجه شدند که الگوی رشد به این شکل نیست. این عکسالعملها تحت کنترل نیستند بلکه مراکزی در مغز هستند که این واکنشها را کنترل میکنند. در این زمان مدلی به عنوان «مدل سلسله مراتب عملکردی» مطرح شد. در مدل سلسله مراتب عملکردی، نخاع به عنوان مرکز واکنشهای اولیه معرفی میشود. یعنی زمانی که کودک به دنیا میآید نخاع و حرکات او را کنترل میکند. به مرور که به سمت واکنشهای ثانویه پیش میرویم، بصل النخاع، در مرحله بعدی مغز میانی و نهایتاً قشر مغزی حرکات و رشد را کنترل میکنند.
نقش انعطافپذیری مغز در یادگیری
انعطافپذیری مغز در شرایط طبیعی و عادی بدینگونه عمل میکند که تمرین و تکرار سبب خواهد شد شبکههای دندریتی در سلولهای عصبی گسترش پیدا کند و توسعه سیگنالهای سیستم اعصاب مرکزی افزایش مییابد و نهایتاً منجر به تقویت یادگیری میشود.
انعطافپذیری مغز در شرایط آسیبدیدگی مغز بدینگونه عمل میکند که سلولهای مجاور سلولهای آسیبدیده، بر اساس عملکرد، بخشی یا تمام مسئولیتهای سلولهای آسیبدیده را میتواند بر عهده بگیرد تا جبران عملکرد از دست رفته را بنماید. بنابراین مداخله زودهنگام و بههنگام مفهوم پیدا میکند.
لازم است برای کودکان دیرآموز که در مدارس عادی حضور دارند آموزش و بستههای آموزشی تهیه شود که بتوانیم یادگیری آنها را تقویت کنیم. به دنبال همین ارتباطات سیستم مغزی است که رشد کودک و یادگیری اولیه در ابعاد مختلف به وجود میآید.
مجلات رشد بستر مناسبی برای فرهنگسازی و آگاهسازی هستند
وقتی سیستم مغزی دچار آسیب بشود نوعی اختلال به وجود میآید. انواع اختلالات مثل اختلال یادگیری، رفتاری، کم توان ذهنی، فلج مغزی یا اختلالاتی که در سیستم ایمنی بدن به وجود میآید. طبق قانون آموزش فراگیر، هر فردی با هر میزان توانمندی و ناتوانی حق دارد از همه امکانات موجود و در دسترس، به میزان مساوی بهرهمند شود. این حق در سیستم آموزش و پرورش همان آموزش فراگیر است. یعنی کودکانی که به لحاظ هوشی مشکل ندارند، اما اختلالات دیگری مثل اختلال بینایی، شنوایی و حرکتی دارند را نمیتوانیم از کودکان عادی جدا کنیم و در فضایی جدا از سایرین آموزش بدهیم. آنها باید کنار کودکان دیگر تربیت شوند. اما لازم است قبل از این که این را اجرا کنیم، به کودک عادی کلاس یاد بدهیم که این شرایط جدیدی است. باید فرهنگسازی کنیم و دانش کودکان را بالا ببریم. حتی لازم است به پرسنل مدرسه، مدیر، ناظم، نیروهای خدماتی و والدین کودکان نیز آموزش بدهم که این کودک دچار اختلال هم حق دارد از این امکانات استفاده کند. چون در این زمینه اطلاعات درستی وجود ندارد، وقتی که کودکی با چنین اختلالاتی در کلاس در کنار یک کودک عادی قرار میگیرد، خانوادهاش اعتراض میکنند که برای کودک من بدآموزی دارد در کنار یک کودک با اختلال جسمی و حرکتی بنشیند. چرا به خودشان حق چنین اعتراضی میدهند؟ چون آگاه نیستند. چون فکر میکنند آموزش و پرورش فقط برای کودکان عادی است.
مجلات رشد در اینجا میتوانند در جهت آگاهی سازی عمومی عمل کنند. این اطلاعات را میتوان برای همه پایههای تحصیلی در قالب داستان، اطلاعات علمی، مقالات علمی با زبان ساده و... به مخاطبان عرضه کرد. اگر در زمان مناسبی به سمت اطلاعرسانی برویم، تغییرات را خواهیم دید. برای این که بتوانیم تأثیر یادگیری را هم در روند رشد عادی و هم روند رشد غیر عادی توضیح بدهیم مجلات رشد میتوانند با محتواهایی مناسب این فرهنگسازی را برای دانشآموزان، والدین و معلمان ایجاد کنند که نکتهای بسیار مهم است.
برای مشاهده مشروح گزارش اینجا را انتخاب کنید.
ارسال نظر