روزه برای خداوند و جزای آن خدایی



از موارد فرق بین روزه و سایر عبادات همین است که دربارهٴ اعمال دیگر، ملائکه الهی هنگام مرگ به استقبال مؤمنین می‏‌آیند که: سلامٌ علیکم طبْتم فادْخلوها خالدین.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، ماه مبارک رمضان، ماه بندگی و میهمانی خداست؛ ماهی برتر از تمامی ماه‌ها از نظر عظمت، کرامت و فضیلت است. همان‌گونه که انتساب روح انسان به خداوند سببی برای تکریم و تعظیم است، انتساب ماه رمضان بر خالق یکتا نیز نشان از کرامت و عظمت آن است و چگونه انسان به‌جایی رسید که چنان هدیه‌ای باارزش برای او آماده شد و جزای آن به تعبیر روایات متعدد «الصّوم لی و أنا أجزی به» شد.

همچنان‌که از امام صادق علیه‌السلام نقل‌شده است، فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَقُولُ الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا أَجْزِی عَلَیْهِ» (1)

همچنین رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله فرمودند: قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا أَجْزِی بِهِ  وَ لِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ حِینَ یُفْطِرُ وَ حِینَ یَلْقَى رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ  وَ الَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ لَخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ عِنْدَ اللَّهِ أَطْیَبُ مِنْ رِیحِ الْمِسْکِ. (2)

یعنی خداى تبارک و تعالى فرموده است: روزه براى من است و من پاداش آن را می‌دهم، و روزه‏دار دو شادى دارد، یکى آنگاه‌که افطار می‌کند، و دیگر آنگاه‌که به لقاء پروردگارش عزّوجلّ نائل مى‏شود و به آن خدایى که جان محمّد در قبضه قدرت او است، هرآینه بوى دهان شخص روزه‏دار، نزد خدا از بوى مشک خوش‌تر است.

بررسی ابعاد حدیث الصّوم لی و أنا أجزی به

اندیشمندان و محققان در توضیح حدیث «الصّوم لی و أنا أجزی به» نظرات مختلفی بیان کرده‌اند که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

1-برخی علت این اختصاص را به این دلیل می‌دانند که چون روزه عبادتی است که تمام لذت‌ها و شهوات و لذت‌های فرج و بطن در آن ترک می‌شود و این امر بزرگی است که سبب شرافت  این عبادت شده است.(3)

2-مرحوم مجلسی در مرآة العقول این وجه را نقل می‌کند «أن الاستغناء من الطعام صفة الله تعالى فإنه یطعم و لا یطعم فکأنه یقول: إن الصائم یتقرب بأمر هو صفة من صفاتی» چون انسان در صوم غذا نمی‌خورد پس با این صفت به خدا نزدیک می‌شود.(4)

 

روزه برای خداوند و جزای آن خدایی

3-ابن‌اثیر می‌گوید جمیع عباداتی که بندگان به خدای عزوجل تقرب پیدا می‌کنند در میان مشرکین هم بوده و از تعظیم و رکوع و سجده و دعاء و توسل و قربانی به یک نحوی برای عبادت آلهه‌ی خود استفاده می‌کردند. تنها عبادتی که در بین مشرکین رایج نبوده روزه است یعنی هیچ مشرک و بت‌پرستی، برای تقرب به بت، روزه نگرفته است. روزه را ادیان آسمانی و خدای تبارک و تعالی آورد. ازاین‌جهت خداوند می‌فرماید «الصوم لی» (5)                    

4-برخی از محققان گفته‌اند که منظور روایت این است که روزه عبادت قابل اهداء به خداوند است. توضیح این عبارت چنین است:

با توجه به روایت دوم که فرمودند: «کُلُّ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ هُوَ لَهُ غَیْرَ الصِّیَامِ هُوَ لِی وَ أَنَا أَجْزِی بِهِ» باید جمله «أَنَا أَجْزِی بِهِ» را به مجهول بخوانیم یعنی «أَنَا اُجْزی بِهِ» بخوانیم در آن صورت معنای روایت چنین می‌شود «در میان تمام عبادات آنچه قابل اهدای به خداست روزه است». به‌دلیل این که اگر معلوم خوانده شود معنایش اختصاص به روزه ندارد بلکه مثلا جزای شهید نیز فقط به دست خداوند است. بنابراین اُجزَی به (مجهول) یعنی پاداش و شکر من صوم است. اگر بنده‌ی من بخواهد هدیه‌ای به من بدهد و شکر نعمت‌های من را بجا آورد روزه جزای من است به عبارت دیگر در مقابل این همه نعمت بی‌شمار که به خداوند داده اگر بخواهیم پاداشی به او بدهیم، فقط روزه است که برای خداوند است.(6)

حضرت آیت‌الله جوادی آملی در توضیح «أَنَا اُجْزی بِهِ» می‌گوید: «از موارد فرق بین روزه و سایر عبادات همین است که دربارهٴ اعمال دیگر، ملائکه الهی هنگام مرگ به استقبال مؤمنین می‏آیند که: ﴿سلامٌ علیکم طبْتم فادْخلوها خالدین﴾ درهای بهشت را باز می‏کنند و می‏گویند از هر دری که خواستید بفرمایید. امّا دربارهٴ روزه‏دار خدای سبحان فرمود: من خودم جزا می‏دهم. این جزء احکام و آداب روزه نیست؛ لذا نه در سلسله بحث‌های واجب و مستحب که فقه عهده‏‌دار آن است آمده و نه در بحث‌های آداب روزه؛ بلکه جزو حکمت‌های عبادت است که چگونه انسان به جایی می‏رسد که خداوند متعال مستقیماً جزای او را به عهده می‏گیرد». (7)

5-ابو حامد غزّالى نیز در شرح این حدیث، می گوید: روزه، سرکوبى دشمن خداست؛ چون ابزار شیطان ملعون، شهوت‏ها هستند و شهوات با خوردن و آشامیدن، نیرو مى‏یابند؛ از این رو، پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرموده است: «إنَّ الشَّیطانَ لَیَجرى مِنِ ابنِ آدَمَ مَجرَى الدَّمِ؛ فَضَیِّقوا مَجارِیَهُ بِالجوعِ» شیطان، همچون خون، در وجود آدمى جارى مى‏شود، پس گذرگاه‏هاى او را با گرسنگى، تنگ کنید.

از آن جا که به‌خصوصِ روزه، سرکوبى شیطان و بستن و تنگ ساختن گذرگاه‏هاى اوست، شایسته است که ویژه خدا گردد؛ زیرا سرکوبى دشمن خدا، یارى نمودن خداست، و یارى‏رسانىِ خداوند به بنده‏اش، در پىِ یارى کردن بنده به خداست. خداوند فرموده است: «إِن تَنصُرُواْ اللهَ یَنصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ» اگر خدا را یارى کنید، خدا یارى‏تان مى‏کند و گام‏هایتان را استوار مى‏سازد. پس شروع تلاش، از بنده است و پاداش دادن به هدایت، از خدا. (8) /882/ 702/

پی‌نوشت‌ها:

  1. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق‏، الکافی (ط - الإسلامیة)، جلد‏4، صفحه 63.
  2. ابن بابویه، محمد بن على‏، من لا یحضره الفقیه، جلد ‏2، صفحه 75.
  3. الشهید الأول، القواعد و الفوائد‌- ط دفتر تبلیغات اسلامی، جلد، 2 صفحه 37.
  4. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، جلد ‏16، صفحه 200.
  5. ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، جلد ‏1، صفحه 270.
  6. فاضل لنکرانی، محمد جواد، http://fazellankarani.com/persian/news/20464/
  7. جوادی آملی، عبدالله، مقاله: روزه و جزای روزه دار، مجله الکترونیکی اسراء، ش5، سال 1388.
  8. الغزالی، أبو حامد، إحیاء علوم الدین، جلد 3، صفحه. 34.

رضا عطائی، دانش‌پژوه سطح چهار حوزه علمیه قم.

1
امتیاز: 1 (1 رای)

ارسال نظر

Image CAPTCHA