زندگی روزمره در کتاب‌های درسی



 کتاب‌های درسی یکی از مهم‌ترین مراجع و منابع یادگیری دانش‌آموزان در نظام‌های آموزشی محسوب می‌شود و در توسعه و اثربخشی نظام آموزشی کشور ما نیز نقش مهمی دارد.

دهقان فداکار، روباه و زاغ و ژاله و گل از جمله عناوینی است که هر کدام برای برخی از ما، یادآور خاطره‌های تلخ و شیرین کودکی است؛ درس‌هایی که با آن‌ها نه فقط سواد خواندن و نوشتن، بلکه درس از خودگذشتگی، مهربانی و دوستی را می‌آموختیم. به راستی بیش‌ترین رهیافتی که از کتاب‌های درسی یاد می‌گرفتیم چه بود و چه میزان این آموزش در زندگی فردی و اجتماعی هر کدام از ما تأثیر داشت؟ تغییراتی که در کتاب‌های درسی شاهد آن بوده‌ایم، تا چه اندازه توانسته است روحیه اجتماعی، ایثار و از خودگذشتگی را در کودکانمان تقویت کند و تا چه میزان نقص‌ها و کاستی‌هایی را که در کتاب‌های ویرایش قدیم وجود داشت، برطرف سازد؟
روحیه پژوهشگری در دانش‌آموزان
علی‌اکبر جعفری ـ معلم ریاضی و عضو گروه تدوین کتاب‌های درسی ریاضیات بعد از انقلاب فرهنگی درخصوص روند تغییرات و تدوین کتاب‌های ریاضی می‌گوید: بعد از انقلاب فرهنگی به دلیل تعطیلی دانشگاه‌ها، استادان دانشگاه کار نمی‌کردند و عده‌ای از آنان به آموزش و پرورش آمدند و درخواست همکاری برای تدوین کتاب‌های درسی با دبیران ابتدایی و دبیرستان را دادند.
قبل از آن کتاب‌های درسی ریاضی خوب بود و مشکل اساسی نداشت، اما بیشتر معلم محور بود. یعنی نوع بیان کتاب به صورتی بود که بچه‌ها گوش می‌دادند و بیش‌تر کار بر دوش معلم و نقش او پررنگ بود. البته از جهتی خوب بود، چون معلم برای خود برنامه‌ریزی می‌کرد و براساس آن جلو می‌رفت. در سال‌های اول انقلاب که در دفتر تالیفات و تحقیقات و در قسمت بازنگری کتاب‌های دبستان بودم، کتاب‌های ریاضی تغییر کرد و بیش‌تر براساس روش «جورج پولیا»
تدوین مجدد شد. براساس این روش، نقش دانش‌آموزان از حالت انفعالی به فعال تغییر کرد و در کتاب‌ها، تمریناتی به عنوان «کار در کلاس» بر عهده دانش‌آموزان قرار گرفت. این که این روش تا چه حد از جانب معلمان انجام شد، بحث دیگری است. همان‌طور که می‌دانید اگر در درس ریاضی روحیه پژوهشگری و فعالیت در دانش‌آموز نباشد، پیشرفتی حاصل نمی‌شود و آموزش به روش بانکی انجام می‌شود. یعنی معلم «ذخیره‌سپار» و دانش‌آموز نقش «ذخیره‌کننده» را دارد و فقط آنچه را معلم می‌گوید، به حافظه می‌سپارد. کتاب‌هایی که در آن زمان تغییر کرد، تا چند سال گذشته همچنان مورداستفاده قرار می‌گرفت. کتاب‌های فعلی که براساس نظام «شش سه سه» است، به بهترین شکل تدوین و تنظیم شده است. مشکل کتابهایی که تا قبل از کتابهایی که تا سال یازدهم تدوین شده، این بود که مثلا کتاب‌های ابتدایی اول و دوم را یک گروه از دانشگاه تربیت معلم می‌نوشتند، ولی سوم و چهارم و پنجم و ششم را گروه‌های دیگری کار می‌کردند که باعث می‌شد یک روند آموزش یکنواخت و حلزونی در کتاب‌های ریاضی به وجود نیاید. البته کتاب‌های دبستان و راهنمایی کتاب‌های خوبی بودند، اما به دبیرستان که می‌رسید وضعیت متفاوتی پیش می‌آمد. هر وزیر آموزش و پرورشی که می‌آمد، گروه جدیدی را برای کتاب‌های ریاضی انتخاب می‌کرد و ناهماهنگی به وجود می‌آمد. اما کتاب‌های جدید هماهنگی خوبی دارند و تدوین آنها با استفاده از روش جورج پولیا صورت گرفته و اکثر فعالیت‌ها برعهده دانش‌آموز است و معلم بیشتر در نقش یک تسهیلگر و راهنما است. در واقع دانش‌آموز با انجام فعالیت‌ها و تمرین‌ها، خود به قواعد کلی دست پیدا می‌کند. برای مثال در مبحث دنباله‌ها در دبیرستان، از همان ابتدا قواعد درس گفته نمی‌شود، مثال‌هایی با روش استقرایی بیان می‌شود. دانش‌آموزان آن را دنبال و به یک نتیجه کلی دست پیدا می‌کنند و سپس در پایان، قاعده و قانون درس گفته می‌شود. در گذشته برای مساحت مستطیل گفته می‌‌شد «طول ضرب در عرض» و دانش‌آموزان بر پایه درس گفته شده، تمرین حل می‌کردند شاید بدون اینکه درک درستی از آن داشته باشند. اما حالا در شکل‌های گوناگون، یک مستطیل را مدرج می‌کنند، مربع‌های واحد در شکل را می‌شمرند و آرام آرام درک می‌کنند که مساحت مستطیل حاصل ضرب طول در عرض می‌شود.
جنبه‌های کاربردی کتاب‌های درسی
به گفته علی اکبر جعفری، کتاب‌های درسی امروزه بسیار خوب تدوین می‌شوند، اما ۲ مشکل اساسی وجود دارد؛ اول این که بعضی معلمان دوره کامل و کافی نمی‌بینند و کاملا نسبت به کتاب و متد و روش آموزش بیگانه‌اند. دیگر این که مشکل کمبود وقت وجود دارد. و معلمان مجبورند به جای اینکه دانش‌آموزان، خودشان به نتیجه برسند، خودشان درس را عنوان می‌کنند تا به سرفصل‌های تعیین شده برسند، بدون اینکه زمان لازم برای این کار گذاشته شود.
در گذشته بچه‌ها همیشه می‌پرسیدند این مبحث ریاضی به چه درد ما می‌خورد و انتگرال و مشتق در کجای زندگی‌مان مورداستفاده قرار می‌گیرد؟ که ما در پاسخ به این سوال‌ها می‌گفتیم وقتی به مقاطع بالاتر رفتید، به شما گفه می‌شود و دلیل آموزش اینها را یاد می‌گیرید.
اکنون کتاب‌های درسی به سبکی تدوین شده‌اند که دانش‌آموز هر مبحثی را که می‌خواند، جنبه کاربردی آن را هم به وسیله مدل‌های ارائه شده در طبیعت و زندگی، می‌بیند.

تدوین کتاب‌های جدید درسی
مهندس فرزاد شادافزا ـ عضو گروه آموزشی «ای ـ تیم» در رابطه با تغییرات ایجاد شده اخیر در کتاب‌های درسی می‌گوید: طی چند سال گذشته در سیستم آموزش و پرورش تغییراتی ایجاد و دبستان از ۵ کلاس به ۶ کلاس تبدیل شد. به دنبال این دگرگونی، روند تغییرات کتاب‌ها را هر ساله شاهد بوده‌ایم که این موضوع به دلیل اصلاح کتاب‌ها نبود، بلکه به دلیل همگام‌شدن با متد جدید آموزش و پرورش و ۶ ساله شدن مقطع ابتدایی بود. متاسفانه با نگاهی به کتاب‌های درسی درمی‌یابیم که روش توضیح درس‌ها با گذشته تفاوت چندانی نکرده است، شاید شکل ظاهری جذاب‌تر شده باشد، اما طریقه بیان مسئله و تفهیم آن به دانش‌آموز، مانند گذشته است. شاید بعضی بگویند قوانین اصلی که نباید تغییر کند؛ مثلا قوانین «نیوتون» یا مسئله «فیثاغورث» همواره ثابت است. اما منظور ما روش‌های بیان و تفهیم موضوع است. نه قواعد کلی. البته در کنار مشکل کتاب‌های درسی، ضعف دانش بعضی از معلمان هم مطرح است.
وی می‌افزاید: ذهن یک کودک همیشه کنجکاو است و به دنبال کشف مسائل جدید و یافتن پاسخ برای سوالات بی‌پایانش، که این موضوع ریشه در ذات انسان دارد. چیزی که در دانش‌آموزان مقطع ابتدایی زیاد دیده می‌شود؛ اما هنگامی که همان کودک بزرگ می‌شود و به دبیرستان راه پیدا می‌کند، تمامی ذهن و دنیای پیرامون او را امتحان و کنکور احاطه می‌کند و دیگر جایی برای بروز خلاقیت‌هایش باقی نمی‌ماند.
با وجود این نگرش‌ها، آموزش و پرورش با ایجاد تغییرات در کتاب‌های درسی، به دنبال ایجاد انگیزه در دانش‌آموزان برای تحصیل و بالا بردن سطح کیفیت آموزش نه فقط در کلان‌شهرهای با امکانات مثل تهران، بلکه در تمامی شهرها و نقاط ایران بوده است.

تحصیل برای پولدارشدن!
فرزاد شادافزا همچنین می‌گوید: متاسفانه با همه این تلاش‌ها، شاهد هستیم که روز به روز و سال به سال انگیزه دانش‌آموزان برای تحصیل کم‌تر می‌شود. کافی است در کلاسی از دانش‌آموزان بپرسید در آینده می‌خواهید چه کاره شوید؟ اکثر پاسخ‌ها شغل‌هایی است که همراه با کسب درآمدهای بالا است؛ نه مشاغلی که نیازمند تحصیلات عالی و دارای بار ارزشی باشند، بارها شاهد بوده‌ام که دانش‌آموزان، رتبه کنکور اساتید را پرسیده‌اند؛ اگر معلمان رتبه خوبی داشته باشند. اولین سوالی که پیش می آید این است که با این رتبه چرا معلم شدید؟ من در خیلی از مدارس و دبیرستان‌ها در ۵ سال اخیر حضور داشته‌ام و هنگامی که از دانش‌آموزان این مقطع پرسیده‌ام که برای آینده چه شغلی را مدنظر دارید، به طور کلی ۳ مدل جواب مشابه را دریافت کرده‌ام. گروه اول به دنبال شغل آزاد و درآمدزا بوده‌اند. گروه دوم هنوز تصمیمی نگرفته‌اند و گروه سوم فکر می‌کنند که اگر رشته‌های خاصی را در دانشگاه دنبال کنند، حتما می‌توانند پولدار شوند! این وضعیت یعنی بار ارزشی مشاغل از میان رفته و دیدگاه اقتصادی ذهن دانش‌آموزان امروزی را دربرگرفته است که حاکی از ناموفق بودن روش‌هایی است که تاکنون مورداستفاده قرار گرفته است.
از نظر او یکی از عواملی که مانع تاثیرگذاری بالای کتاب‌ها بر دانش‌آموزان می‌شود، نبود مثال‌هایی از درس‌ها در زندگی روزمره است که بچه‌ها بیشتر با آن سروکار دارند. برای مثال، برای درس مثلثات هیچ نمونه عینی که نشان از نیاز بـه آموختن این درس داشته باشد، گفته نمی‌شود.

یادگیری همراه با بازی
چند سالی است کتاب «کار و فناوری» از پایه ششم اضافه شده که فکر و ایده جالبی برای آشنایی بیشتر دانش‌آموزان با کارها و فعالیت‌های عملی است.
فرزاد شادافزا در رابطه با مباحثی که در این کتاب وجود دارد، می‌گوید: ایده و فکر چاپ این کتاب درست بوده؛ اما باز هم با زندگی روزمره مردم متفاوت است. مثلا برای یاد گرفتن کار با چوب، دیگر نیازی به بریدن چوب نیست، زیرا دستگاه‌ها می‌توانند این کار را برای ما انجام دهند. بهتر نیست زمان برای طراحی این برنامه گذاشته شود؟ بچه‌ها در هر سنی نیاز به بازی دارند. همه اسم بازی clash of clans را شنیده‌ایم. در این بازی برای رفتن به مرحله بعد باید مقداری طلا پرداخت کرد که با استفاده از تصاعد می‌توان آن را محاسبه کرد. مطمئنا یادگیری همراه با بازی برای بچه‌ها جذاب‌تر است. در حالی که برای درک اعداد تصاعدی در کتاب ریاضی، از قبض‌های آب و برق به عنوان مثال یاد شده است. به نظر شما کودکان امروزی چقدر با قبض‌ها ارتباط دارند؟ خصوصا در تهران، شاید این موضوع به این دلیل است که کتاب‌های درسی برای کل کشور یکسان تدوین می‌شود، این درست است که همه دانش‌آموزان ایران باید به نسبت مساوی از آموزش برخوردار شوند، اما آیا سطح کیفیت زندگی و امکانات در همه نقاط یکسان است؟ کتاب‌های درسی طوری تدوین می‌شوند که تمامی دانش‌آموزان از محروم‌ترین مناطق تا مناطق مرفه‌نشین، امکان استفاده از آن را داشته باشند. اما این موضوع باعث می‌شود کودکانی که از امکانات رفاهی بیشتری برخوردارند، جذابیتی در کتاب درسی نیابند و نسبت به آن احساس زدگی داشته باشند.
در واقع می‌توان عدم تطابق مضمون کتاب‌های درسی با زندگی عادی و روزمره مردم را یکی از مهم‌ترین نقصان‌های کتاب های درسی دانست. زمانی بود که پدران ما شعر «داشت عباسقلی‌خان پسری…» را در کتاب‌هایشان می‌خواندند. آن زمان صفت‌هایی مانند ارباب یا کلفت و نوکر برای کودکان ناآشنا نبود و مفهوم شعر را می‌توانستند درک کنند، اما اگر حالا این شعر را در کتاب فارسی قرار دهند، کودکان نمی‌توانند به پیام اصلی شعر برسند و آن را درک کنند، چرا که معنی دقیقی از این کلمات در ذهن خود نمی‌یابند. کتاب‌های درسی باید به روز و متناسب با سبک زندگی امروزی هر خانواده تدوین شود.

آموزش بی اعتمادی به دیگران
از نظر دکتر هادی خانیکی، یکی دیگر از نقص‌های کتاب‌های درسی را از نظر مسئولیت‌های اجتماعی باید موردبررسی قرار داد.
این استاد علوم ارتباطات اجتماعی یادآور می‌شود: مدتی قبل تحقیقی درخصوص کتاب‌های درسی در سال‌های گذشته صورت گرفته و حاکی از آن بود که در کتاب‌ها به صورت غیرمستقیم، بی اعتمادی به دیگران آموزش داده می‌شود که مبادا منافع ما را از میان ببرند و مثلا به داستان روباه و زاغک اشاره شده بود. این مثال نشان می‌دهد که تدوین محتوای کتاب‌های درسی به لحاظ فرهنگی به دقت بیشتری نیاز دارد نتایج مطالعات تحولات اجتماعی در باب سرمایه اجتماعی در ایران هم نشان می‌دهد که جوانان و تحصیلکردگان که باید عامل و موتور محرکه اجتماعی باشند، کمتر به کارهای اجتماعی اعتنا دارند.
دکتر خانیکی می‌افزاید: اگر آموزش کارهای جمعی و همکاری‌های اجتماعی در کتاب‌های درسی جدی گرفته شود، فایده آن نصیب همه افراد جامعه خواهد شد. لازمه آن هم شاید بازنگری در تصوری است که از کودک داریم.
در دوران مدرن کودک، در قیاس با دوران گذشته معنای متفاوتی دارد و متضاد است. به طور مثال، برای کودک در دوره مدرن و در جایگاه شهروندی تعریفی درنظر گرفته می شود که در دوران گذشته به چشم نمی‌خورد. به همین دلیل ورود به مقوله کودکی، نیازی است که در مطالعات و تحقیقات آکادمیک باید بیشتر بر آن تمرکز داشت تا در نگاه به کودک در تدوین محتوای کتاب‌های درسی هم از نتایج آن استفاده شود.

کودکان و فناوری‌های نوین
به نظر دکتر خانیکی در تربیت سنتی، نگرشی یک سویه و از بالا به پایین وجود داشته است که امروزه با توجه به حقوق شهروندی کودک، چنان منطقی و کارساز نیست، به ویژه این که کودکان از دستاوردهای فناوری‌های نوین، رسانه‌های اجتماعی و تلفن‌های همراه استفاده می‌کنند و این‌ها اثرات قابل مشاهده‌ای از منظرهای مختلف دارند.
او ادامه می‌دهد باید توجه داشته باشیم که یکی دیگر از مشکلات جامعه ایران، ضعف در گفت‌و‌گو و ناآشنایی با توانایی‌های لازم برای انجام گفت‌و‌گو است.قطعا وجود این نقطه ضعف از منظر جامعه‌شناختی و روان‌شناختی، افراد را دچار نارسایی‌هایی در ارتباط‌های سالم می‌کند و سوتفاهم و بدفهمی را در ارتباطات، به دنبال می‌آورد.
دکتر خانیکی همچنین می‌گوید: زندگی شهری و کنش ارتباطی شهروندان، مقوله‌ای اجتماعی، فرهنگی و ارتباطی است و بر این مبنا، ضعف در گفت‌و‌گو و پایین‌بودن مشارکت‌های اجتماعی شهروندان، مسئله‌ای است که باید موردتوجه قرار گیرد.
وی تنفس ارتباطی را به تنفس هوای شهرها تشبیه می‌کند و می‌گوید: بارها تاکید کرده‌ام که با آلوده شدن محیط زیست، تنفس شهری جدی گرفته می‌شود. وقتی سطح گفت‌و‌گوی افراد پایین بیاید، بی‌اعتمادی در زبان روزمره آنها بالا می‌رود و این‌ها نکاتی است که به لحاظ ارتباطی و از منظر جامعه‌شناسی جای بحث و فحص دارد و از طرفی هم، نشانه‌هایی است که لزوم توجه بیشتر به آموزش‌های هدفمند و به ویژه تقویت روحیه کارهای جمعی برای کاهش مشکلات اجتماعی را یادآور می‌شود.
زهرا جعفری

1
امتیاز: 1 (1 رای)

ارسال نظر

Image CAPTCHA