
معاون وزیر و رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی بوم اندیشی، بومی اندیشی، بومی سازی را معیارهای طراحی برنامه های درسی برشمرد و تأکید کرد که لباس مهارت های فنی و حرفه ای باید به قامت تربیت دوخته شود.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، دکتر حسن ملکی در مراسم بزرگداشت هفته مهارت آموزی و کارآفرینی و در جمع متخصصان دفتر فنی و حرفه ای و کاردانش اظهارداشت: برنامه درسی مهارت محور کانون اصلی مهارت هاست نه دادهها و اطلاعات. کدام تیم می تواند این کار را انجام دهد؟ تیمی که برنامهریزی درسی فنی و حرفه ای راخوب چشیده و بلد است.
ایشان در خصوص ویژگی های مهارت آموزی ادامه داد: باید برنامه درسی مهارت محور بر پایه برنامه ریزی درسی شاخه فنی و حرفه ای را تهیه و طراحی کنیم. لباس فنی و حرفه ای باید به قامت تربیت دوخته شود نه به قامت چهار ساله و سه ساله. دانش آموزان نباید بی خبر از همه چیز و هر نوع مهارت های عام و مهارت های زندگی در دوره دوم دبیرستان به شاخه فنی حرفهای سوق داده شوند. اگر این مهارت ها در دوره ابتدایی در وجود دانش آموز درونی شود منفعت زیادی دارد و وقتی وارد فنی و حرفه ای شد آرامش میگیرد.
معاون وزیر آموزش و پرورش گفت: باید مهارت های بنیادین فنی حرفه ای و مهارت آموزی در لباس تربیت شهروندی وارد برنامه های درسی شود. چرا در دانشگاه حتی در دوره های دکترا، واحدهای عملی ما زود به سمت نظری میلغزند؟ علتش این است که تا دیروز دانش آموز بوده اند و نظام تعلیم و تربیت او را مهارت گریز بار آورده و طالب حفظ کردن هستند. چرا تجاری سازی دانش آنقدر مشتری پیدا کرده است؟ برای اینکه در آن مرحله از دانش، کالا تبدیل میشود.
ایشان با اشاره به ویژگی های مهارت آموزی ادامه داد: شرط اول، باید برنامه درسی مهارت محور طراحی شود. شرط دوم مهارت ها در قامت تربیت باید گفته شود. شرط سوم این است که این سوال را به صورت جدی مطرح کنیم؛ در مهارت آموزی رویکرد ما از جهت ارتباط به بازار کار و مشاغل چیست؟ آیا میخواهیم افراد را برای شغل آماده کنیم؟ فرض کنید فنی حرفه ای را به نام ارتباط با بازار کار با یک شغل معین متصل کردید. مشاغل روز به روز تغییر میکنند. الان مشاغل مانند امواج دریا تغییر میکنند، تکلیف چیست؟ برنامه درسی فنی حرفه ای ما باید زمینه های شغلی هم سنخ را آماده کند. یعنی بین هنرجوها و زمینههای شغلی که با هم سنخیت دارند و تغییر آنها باهم در یک میدان معین شکل می گیرد، متصل بشود نه اتصال به یک شغل. نکته دیگر اینکه خلاقیت و کارآفرینی در کجای این تحول قرار می گیرد؟ چرا امروز گفتهاند کارآفرینی داشته باشیم؟ یعنی باید افراد خودشان کار را بیافرینند؟ ما باید در مهارت آموزی زمینه محور بیندیشیم، در فکر باشیم. کارآفرینی را به قدری تقویت کنیم که بتوانند چیزی را خلق کنند؛ لازمهاش این است که مهارت های بنیادین از جنس تصمیمگیری، تفکر و.... در او تقویت شده باشد.
دکتر ملکی ویژگی چهارم را دچار نشدن به نزدیک بینی و دوربینی افراطی دانست و یادآور شد: ما باید بجای نزدیک بینی و دوربینی افراطی، واقع بینی داشته باشیم. چه زمانی می توانیم واقع بین باشیم؟ زمانی که واقعیتها را بشناسیم، واقعیتهای جامعه ما چیست؟ نسبت مهارتآموزی با ضرورتها و مسائل اجتماعی، مسائل بومی، امثال اینها باید تحلیل بشود، اینجاست که باید پژوهش های کوتاه روشن کننده واضح کننده برخی از نیازها را حتما داشته باشیم، ضمن عمل باید پژوهش هایی کوچک انجام بدهیم.
معاون وزیر آموزش و پرورش بیان داشت: باید مهارت آموزیهای بومی منطقهای و استانی را در این تحول جدی بگیریم. فنی و حرفه ای استان سیستان و بلوچستان باید با فنی حرفه ای استان اصفهان متفاوت باشد. تحول یعنی همین، در استان سیستان و بلوچستان ببینید زمینه های شغلی چیست؟ البته ما یک نگاه ملی داریم، نگاه ملی را نمی توانیم از یاد ببریم یعنی کل ایران به چه چیزی نیاز دارد؟ نسبتها را خوب برقرار کنیم؛ نسبت بین مهارت آموزی و علم، نسبت بین مهارت آموزی و جامعه، نسبت بین مهارتآموزی و انسان و نسبت بین مهارت آموزی و تجربیات بین المللی. ما در ارتباط با تجربه بینالمللی نباید عاشق بشویم، نه خصم ولی منتقد باشیم.
در ادامه دکتر علی محبی سرپرست معاونت برنامه ریزی درسی و تولید بسته های تربیت و یادگیری اهمیت مهارت آموزی و آموزشهای فنی حرفه ای، چالشها و راهکارهای ارتقای آن را تشریح کرد و گفت: در وضعیت کنونی کشور میتوان گفت پرداختن به مهارت و کارآفرینی برای برون رفت از چالش بزرگ بیکاری و جهش تولید که همواره مورد تاکید مقام معظم رهبری بوده، از ضروریترین مباحث می باشد. با بررسی وضعیت کشورهای مختلف در می یابیم که کشورهای پیشرفته سرمایهگذاری های خیلی زیادی در بحث مهارت آموزی و کار و فناوری انجام دادهاند به نحوی که دانشگاه های آنها نسل چهارم را به عنوان دانشگاه های کارآفرین تجربه میکنند. نسل اول دانشگاه ها آموزش محور بود و نسل دوم پژوهش محوری و در نسل سوم بحث مهارت آموزی مطرح بود اما نسل چهارم از مهارت آموزی هم فراتر رفته و عنوان دانشگاه کار آفرین به خود گرفته است.
مهمترین دلیل اینکه دانشگاههای پیشرفته دنیا از کشورهای دیگر با روی باز دانشجو میپذیرند دو دلیل اصلی است اول اینکه آنها بحث مهارتآموزی و فنی حرفهای را خیلی جدی گرفتهاند و دانش آموزان کشور خودشان وقتی که مقطع آموزش عمومی و دبیرستان وهنرستان ها را تمام میکنند وارد زندگی وکار می شوند وکمتر تمایل به ورود به دانشگاه دارند. بنابراین آنهایی وارد دانشگاه میشوند که نخبه هستند نه همه دانش آموزان دلیل دوم این است که آموزشهای دانشگاه و حمایتها به نحوی است که فارغ التحصیلان دانشگاهها همانجا در همان کشورها تبدیل به کارآفرین میشود و مشکلی از مشکلات آنها را حل می کنند. بنابراین اگر بخواهم خیلی صریح و روشن تفاوتهای آنها را ببینیم تفاوت این است که کشورهایی که با برنامه هستند و دانشگاهها را تبدیل به دانشگاه کارآفرین کردهاند، آموزش عمومی و دبیرستان کاملا کاربردی و سودمند و مهارت محوری داشتهاند. بنابراین فارغ التحصیل شان فرصتی برای جامعه میشود.
اما وقتی به کشور خودمان نگاه کنیم مواجه میشویم با خیل افراد فارغ التحصیل که هر سال هم حدود یک میلیون نفر جویای کار هم به آنان اضافه میشود. در حالیکه اگر این فارغالتحصیلان با نگاه کارآفرینی آموزش دیده باشند فرصت تلقی میشوند، وقتی فرصت تلقی بشود معضل بیکاری را حل میکنند. با این مقدمه و اهمیت جایگاه آموزشهای فنی و حرفهای و مهارت آموزی حالا ببینیم چالش کجاست در کشور ما مشکل اساسی چیست و چه باید کرد؟ دو مشکل اساسی به نظر بنده وجود دارد یکی برمیگردد به ما یعنی متولیان تعلیم و تربیت و دیگری برمیگردد به دولتمردان و سایر نهادها. آنچه به ما برمیگردد این است که فارغ التحصیلان آموزش و پرورش مهارتها را به صورت کاربردی و تخصصی آنچنانکه باید فرا نمیگیرند. مشکل بعدی این است که شاید به مهارتهای فنی و تخصصی در خیلی موارد خوب پرداختیم اما به مهارتهای ادراکی و مهارتهای انسانی آنچنان که باید نپرداختیم . فارغ التحصیل ما تخصص ومهارت دارد ولی در جرأت و جسارت، قدرت سازگاری با محیط، قدرت انطباق، قدرت ریسکپذیری، مهارت حل مسئله وتصمیم گیری و... ضعف دارد. در کشور ما معمولاً اخلاق حرفه ای را با اخلاق اسلامی فردی یکی می پندارند در حالی که در مقالهای مطالعه میکردم که بسیار زیبا اخلاق حرفه ای را در سه محور تخصص، خویشتن داری و خوش اخلاقی، بیان کرده بود. تخصص را اخلاق حرفه ای میدانست، خویشتن داری همان سعهی صدر است یعنی فراخی سینه یعنی بزرگ منشی آنجایی که حضرت موسی علیه السلام می گوید(رب اشرح لی صدری) یعنی سینه من را فراخ کن، یعنی قدرت ریسکپذیری، شجاعت، ابتکار، کار بزرگ انجام دادن، دل دریایی به اصطلاح، وسایر آموزههای دینی. اما آنچه به دولتمردان وسازمانها ونهادهای حمایتی برمیگردد این است که حمایت های مالی لازم برای فارغ التحصیلان مثل کشورهای پیشرفته، انجام نمیشود هر فارغ التحصیلی که کارآفرین است باید بستر کار را برایش فراهم و او را حمایت کرد.
واما راهکارچیست وچه باید کرد؟ آنچه به ما برمیگردد این است که در بازه طراحی دورههای تحصیلی این معضلات و مشکلات را ببینیم یعنی نیاز سنجی راخیلی جدی بگیریم، نیازهای اجتماعی و علمی، نیازهای فلسفی و ارزشی، بحث فطرت گرایی توحیدی، نیازهای روانشناختی، واخلاق حرفه ای وبطور خلاصه اینکه هم نیازهای تخصصی وحرفهای وهم نیازهای ادراکی و انسانی را بطور کامل ببینیم. راهنمای برنامه درسی رشتهها را دقیق و شفاف، کاربردی و هدفمند بنویسیم. بستههای تربیت و یادگیری را متناسب با آنچه که نیاز داریم ومتنوع با مشارکت همه صاحب نظران دلسوز و متعهد تولید کنیم. اگر ما در سازمان برنامه قصد شده را خیلی خوب و کاربردی تدوین کنیم و رصد کنیم که در اجرا هم خوب اجرا شود و فارغ التحصیل ما در آموزش وپرورش هم ماهر ومتخصص باشد در رشته و فن خود و هم از ویژگیهای ادراکی ومهارت های عمومی لازم برای کار وکارآفرینی برخوردار باشد؛ یقینا میتوان امیدوار بود معضلات کشور در زمینه اشتغال وآسیبهای اجتماعی کمتر شود.
در پایان افشار بهمنی سرپرست دفتر فنی و حرفهای و کاردانش بیان کرد: آینده بازار کار به سمت مشاغل سبزمیرود، مشاغل خدماتی میشوند و ما باید رشته های جدید در مجموعه وزارت آموزش و پرورش را طراحی کنیم. همانطور که میدانید سیر تغییر و تحولات فناوری و مشاغل از سمت مشاغل یدی به سمت اتوماسیونی ماشینی و از طرف دیگه مشاغلی مثل مراقبت از سالمندان، گردشگری، اهمیتش زیاد میشود، که باید توجه ویژهای داشته باشیم.
وی افزود: باید به هدایت تحصیلی حرفه ای که به نوعی هویت حرفه ای است توجه کنیم. هویت حرفه ای در 12 سالگی محقق میشود. خیلی امیدوارم که حوزه های تربیت و یادگیری، فرهنگ و هنر، کار و فناوری و... بتوانند در آموزش عمومی این هویت حرفه ای را بیش از پیش شکل بدهند. بعد دیگری که باید به آن توجه بشود اشتغال پذیری است. در شورای عالی فنی حرفه ای و مهارتی، آموزش های فنی و حرفه ای مبتنی بر آموزش عمومی مورد تاکید قرار گرفت که این مهم در سازمان کلید خورده است، اما عملیاتی کردن آن از حوزه توان سازمان خارج است. لازم است در سطح ستاد، همه بخشها که این دغدغه را دارند در یک مسیر قرار بگیرند که بنده یقین دارم با توجه ریاست محترم سازمان که به این بخش دارند میتوان این اجماع علمی و فکری و گفتمانی را در سطح ستاد برای محقق شدن این موضوع ایجاد کرد.
برای اشتغال پذیری دانش آموزان باید مسائل کارآموزی و کارورزی، بحث های بیمهای و سنجش دانش آموزان حل شود که سازمان به تنهایی نمیتواند.
مراسم بزرگداشت هفته ملی مهارت آموزی و کارآفرینی و تجلیل از تلاشهای همکاران دفتر تألیف کتابهای فنی و حرفه ای و کاردانش 5 مردادماه با حضور آقای دکتر حسن ملکی، دکتر علی محبی و همکاران این دفتر در سالن جلسات طبقه هشتم برگزار شد.
خبر اولیه این نشست را در اینجا و گزارش تصویری این برنامه را در اینجا مشاهده نمایید.
ارسال نظر