
موضوع تنوعبخشی یا حذف انواع مدارس با رویکرد تحولگرایی بنیادین در آموزش و پرورش ارتباط دارد، اما رویکرد موجود تنوعبخشی مانعی برای آن محسوب میشود، زیرا انواع مدارس عمدتاً بر انواع دانشآموز متمرکز است نه انواع مدیریت و انواع محتوایی که میتواند زمینهساز تحول باشد.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، گزارش کارشناسی «بررسی تاریخی تنوع مدارس در ایران (ملاحظات سیاستگذاری)» را منتشر کرد.
این گزارش به کوشش دکتر شهین ایروانی، امیرحسین غفاری علیآباد و علی قربانی حصاری تهیه و تدوین شده است.
در زیر خلاصۀ این گزارش را از نظر می گذرانید:
تنوع مدرسه و مکتبخانه در ایران پیشینهای طولانی دارد و محدود به دوره مدرسه جدید نیست. اما این مسئله در دوره معاصر شکل پیچیده و گستردهتری به خود گرفته و در سطوح مختلف تصمیمگیری و شوراهای مختلف سیاستگذاری جهت مدارس آموزش و پرورش محل بحث و نزاع واقع شده است. از همین رو این گزارش در تلاش است تا با تبیین تاریخی مسئله تنوع مدارس از ابتدای شکلگیری مدرسه جدید در ایران، فراز و فرود این گونهها را نشان داده و ضمن تحلیل معیارهایی که منجر به تأسیس یا حذف گونهای خاص شده به این پرسشهای کلیدی پاسخ دهد که:
- معیارهای شکلگیری انواع مدارس در نظام آموزشی ایران چیست؟
- دورهبندی، عوامل و شرایط مؤثر بر شکلگیری یا حذف انواع مدارس چیست؟
- چه ملاحظاتی برای تصمیمسازی درباره پذیرش یا عدم پذیرش انواع مدارس لازم است؟
از مهمترین یافتههای گزارش میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- با توجه به واقعیتهای برخاسته از شرایط و ویژگیهای دانشآموزان، شاخصههای برخاسته از فلسفه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نیز شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه ایران، تنوع مدارس امری اجتنابناپذیر است.
- تنوع مدارس نه از سر علاقه و سلیقه، بلکه مبتنی بر معیارها و ملاکهای برخاسته از واقعیتهاست. به همین دلیل برای تأسیس یا حذف گونهای مدرسه باید مبنای آن به روشنی اعلام شود.
- در طول دوره صدهشتاد ساله ورود مدرسه جدید به ایران، هیچ یک از معیارهای تنوعبخشی به مدارس حذف نشده است و تا امروز معیارهای پیشین کماکان به رسمیت شناخته میشوند.
- موضوع تنوعبخشی یا حذف انواع مدارس با رویکرد تحولگرایی بنیادین در آموزش و پرورش ارتباط دارد، اما رویکرد موجود تنوعبخشی مانعی برای آن محسوب میشود، زیرا انواع مدارس عمدتاً بر انواع دانشآموز متمرکز است نه انواع مدیریت و انواع محتوایی که میتواند زمینهساز تحول باشد.
از دیگر یافتههای گزارش آن است که همواره تأسیس انواع مدارس بسیار راحتتر از حذف آنها بوده است. این امر، بهویژه در دوره جمهوری اسلامی ایران از مصادیق بیشتری برخوردار است. درحالیکه ممکن است معیارهای پشتیبان تأسیس یک نوع مدرسه منتفی شده باشد و یا ارزیابی نتایج تأسیس نوع معینی از مدرسه لزوم تجدیدنظر در ادامه کار مدرسه را تأیید کند. به همین دلیل لازم است در تأسیس گونههای جدید، شرایط حذف آن گونه نیز در صورت رفع ضرورت آن، پیشبینی شود.
از چالشهای اساسی کنونی در حوزه تنوع مدارس وجود مراجع سیاستگذاری و تصمیمگیری متنوعی است که بدون تعریف درست و مشخص در سطوح مختلف مسئله و گاه در تقابل با هم عمل میکنند و تهدیدهایی را برای یکپارچگی و حاکمیت فلسفه بنیادین مدرسه و رسالت آن در انواع مدرسه موجب میشوند. نسبت هر یک از مراجع تصمیمگیری با معیارهای تعیین انواع مدارس، میتواند ورود اصولی مراجع سیاستگذاری به تنوع مدارس را تعریف کند به این نحو که؛ مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی میتواند درباره مسائل کلان بیرون از آموزش و پرورش (یکی در حوزه مجموع مسائل ملی و دیگری از منظر چشم انداز کلان فرهنگی) راهبری نمایند و شورای عالی آموزش و پرورش که ذیل وزارت آموزشوپرورش و برای بررسی همین مسائل تخصصی تعریف شده است از درون آموزش و پرورش یا مؤلفههای اساسی درونی مسئله را بررسی نماید.
بر این اساس، با توجه به حوزه تخصص، مرجع تصمیمگیری درباره تنوع مدارس یا حذف انواع مدارس، شورای عالی آموزش و پرورش است. اما زمانی که مسائل کلان ملی و فرهنگی (معیارهای بیرونی) مستلزم اقدامات آموزشی و احتمالاً تأسیس مدرسه هستند، مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی از وزارتخانه و شورای عالی آموزشوپرورش بخواهند تا بهترین روش پاسخگویی به این مطالبه و نیاز را بررسی و تصمیمگیری کنند. چه بسا یک راه حل مستقیم در قالب تأسیس مدرسهای خاص بهترین راه حل نباشد و راه حلهای مؤثرتری برای پاسخگویی به مطالبات ملی یا فرهنگی قابل تعریف باشد.
متن کامل گزارش بررسی تاریخی تنوع مدارس را اینجا بخوانید.
ارسال نظر